گفته میشود: «سلام به معنای تسلیم است، و وقتی به کسی سلام میدهیم، یعنی در برابر او اظهار بندگی میکنیم. این چه رسمی است که اسلام به ما تحمیل کرده تا در آغاز ارتباط، بهویژه با بزرگترها، تسلیم بودن خود را اعلام کنیم؟ آیا بهتر نیست بهجای واژه عربیِ سلام، از واژه فارسیِ درود استفاده کنیم تا به حفظ فرهنگ خودی کمک شود؟»
در پاسخ به این شبهه، در ابتدا مواردی را برمی شماریم که نشان می دهد. سلام به هیچ وجه به معنایی که شبهه کننده گفته است نیست:
الف) ریشه و معنای واژه «سلام» در عربی
واژه «سلام» در زبان عربی مصدر از ریشه «س-ل-م» است و بر خلاف مدعای شبهه کننده به معنای صلح، امنیت، آرامش، خیر و برکت است و مصدر دیگر این ریشه یعنی اِسلام است که به معنی تسلیم شدن است و دین اسلام را چون تسلیم شدن در برابر خداوند است اسلام می گویند.(رجوع کنید به ابنمنظور، «لسانالعرب»، ماده «سلم»؛ فیروزآبادی، «قاموس المحیط»؛ راغب اصفهانی، «المفردات فی غریب القرآن»)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان (ج۵، ص۴۷) تصریح میکند:
«شخص سلامدهنده به مخاطب اعلام میکند که از سوی من در امانی؛ نه تجاوزی از جانب من متوجه تو میشود، و نه آسیبی به آزادی فطری تو وارد خواهد شد.»
ب) کاربردهای واژه «سلام» در قرآن
این واژه در قرآن نیز همواره در زمینههایی به کار رفته است که بر آرامش، خیرخواهی و امان دلالت دارد. مواردی از این کاربردها را با هم می بینیم:
1) در آیه 23 سوره حشر در توصیف خداوند متعال آمده است :«هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ ....» . همانطور که می بینید یکی از اسماء خداوند در این آیه «السَّلام» است که به معنای ذات پاک از هر عیب و سرچشمه امنیت و آرامش است.
2) بر طبق آیات قرآن: اعراف/ ۴۶ یونس/ ۱۰ و رعد/ ۳۴ و ابراهیم/ ۲۳ و نحل/ ۳۲ و مریم/ ۶۲ اصل و حقیقت سلام از آن بهشتیان است چرا که رابطه آنان مملو از صلح و صفا و امنیت است. روشن است که در میان بهشتیان مسئلهای به نام تسلیم معنادار نیست.
3) دلیل دیگر بر اینکه سلام به معنی تسلیم نیست این است که در برخی از آیات، سلام از طرف خداوند بر پیامبران و بزرگان و اولیا الهی به عنوان تبریک و تحیّت آمده است مانند: مریم/ ۱۵ و احزاب/ ۴۴ و یس/ ۵۸ و صافات/ ۷۹ و ۱۰۹ و ۱۲۰ و ۱۳۰ و ۱۸۱
4) در برخی آیات، فرشتگان به بهشتیان سلام میکنند و به آنان خوش آمد میگویند مانند زمر/ ۷۳ و احزاب/ ۴۴
5) در برخی از آیات، انسانهای نیک همچون پیامبران به افراد مخالف و جاهل سلام گفته و آنها را برای رسیدن به هدایت دعا نموده و یا به سوی خدا دعوت کردند. مانند: سوره مریم/ ۴۷ و قصص/ ۵۵ و فرقان/ ۶۳ و زخرف/ ۸۹
6) در آیه 5 سوره قدر آمده است : «سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» که معنی آن چنین است : آن شب سراسر سلامت و آرامش است تا طلوع صبح. و معنی تسلیم در آن قابل تصور نیست. همچنین است کاربرد سلام در انبیا/۶۹: «قُلْنا یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیمَ: گفتیم: ای آتش، بر ابراهیم سرد و ایمن باش»
ج) سلام به کودکان شیوه پیامبر (ص)
اگر سلام کردن به معنای خواری و پستی در برابر مخاطب باشد چرا پیامبر(ص) همواره تأکید میکرد که به کودکان سلام کنید؟ و حتی خودش به کودکان سلام می نمود. و میفرمود: پنج چیز است که آنها را انجام میدهم تا پس از من در میان امتم سنت شود که یکی از آنها سلام به کودکان است. (بحار، ج ۷۶ ص ۱۰)
د) سلام، نشانه برابری در روایات
سلام، نشان صلح و آشتی و بعلاوه نشانه تساوی قشرهای مختلف اجتماع است به گونه ای که خداوند می خواهد با یک کلمه در ابتدای هر صحبت و ارتبلاطی انسانها را به یکسانی و برابری دعوت کند. لذا امام رضا (ع) می فرمایند: هر كس با مسلمان تنگدستى روبهرو شود و به او به گونهاى سلام كند كه با سلامكردن بر شخص ثروتمند تفاوت داشته باشد، روز قيامت كه به ديدار خدا مىرود، خدا از او خشمگين است. (بحارالانوار،ج 72، ص 38) و مهم ترآنکه آموزه های دین اسلام برای تعدیل و تحکیم روابط انسانی سفارشاتی در آداب سلام نموده که تبعیض طبقاتی را در اجتماع حل نماید. چنانکه آمده در برخورد سواره به پياده، سواره ابتدا سلام كند و اگر همه سوارند بعضى قاطر سوار و بعضى ديگر الاغ سوارند، قاطر سوارها ابتدا سلام كنند. و در برخورد اسب سواران با قاطر سواران، اسب سواران سلام آغاز كنند. (اصول كافى، ج 2 ص 646) و همان گونه که به سلام دادن تأکید شده به پاسخ دادن به روش احسن و کامل تر توصیه شده است تا این برابری و تعادل تکمیل گردد:«وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها....» (نساء/86) هرگاه كسى به شما سلام كرد، پاسخى نيكوتر دهيد، يا همان را به وى برگردانيد.
سلام بهتر است یا درود؟
درود، در لغت: ثنا، دعا، ستایش، آفرین، تحیت، سلام، رحمت است. (لفت نامه دهخدا، معین و عمید)
برخی گفته اند: «درود واژهای از فارسی باستان است که ایرانیها هنگام رسیدن به یکدیگر میگویند. این واژه در اوستا درَوَت به معنای تندرستی بوده است. در پهلوی آن را درُت (drōt) می گفتند. سپس در زبان پارسی درُد و سپس امروزه آن را درود می گوییم. اگر واژه درود، یک میانوند س به خود بگیرد، واژه دروست پدید می آید. واژه ژوست (Juste) در زبان فرانسوی، از همین دروست گرفته شده است. همین واژه نیز در زبان انگلیسی جاست (Just) گفته می شود. در زبان روسی دروست به دراست دگرگون شده است. بنابراین ریشه همه این واژه ها به زبان اوستایی باز می گردد. درود آوریدش خجسته سروش// کزین بیش مخروش و بازآر هوش.» ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 246)
برخی معتقدند درود و سلام با هم متفاوتند به این ترتیب که درود برای آفرین گویی و تحسین یک کار خوب میباشد اما سلام در آغاز صحبت و مراوده با هر شخص حتی دشمن نیز امکانپذیر است. اما با توجه به ریشه لفظ درود، میتوان گفت درود نیز دربردارنده معنای درستی، سلامتی و خوبی است.و لذا اگر مرادف کامل برای سلام نباشد، جزئی از معنای سلام را در خود دارد.
اما واقعیت این است که اختلافاتی که در بحث سلام و درود وجود دارد صرفاً لغوی و زبانی نیست بلکه مهم تر از آن جنبه دینی و فرهنگی است که در عصر حاضر تلاش می شود که فرهنگ دینی حتی از الفاظ و کلمات مردم از بین برود و آداب و رسوم دینی و معنوی مردم با بهانههای مختلف نژادی و زبانی طرد شود.
نویسنده: مهدی قجاوند