بهتان در احادیث
۰۵ خرداد ۱۳۹۴ 0 معارف
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
قَذفُ مُحصَنَةٍ يُحبِطُ عِبادَةَ مِئةِ سَنةٍ .
تهمت زدن به زن شوهردار ( پاكدامن ) ، عبادت صد ساله را بر باد مى دهد.
(عوالي اللآلي : ۳/۵۶۱/۵۷ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إذا قال الرجُلُ للرجُلِ : يا يَهوديُّ ! فَاضرِبُوهُ عِشرينَ ، و إذا قالَ : يا مُخَنَّثُ ! فاضرِبوهُ عِشرينَ
اگر مردى به ديگرى بگويد: اى يهودى، بيست تازيانه به او بزنيد و اگر بگويد: اى مخنّث ، او را هم بيست تازيانه بزنيد.
( كنز العمّال : ۱۳۳۶۲ )
امام على عليه السلام :
مِن الكبائرِ : الشِّركُ باللّه ِ تعالى··· و رَميُ المُحصَناتِ الغافِلاتِ المُؤمِناتِ .
از گناهان كبيره است: [ شرك به خدا ]··· و تهمت زنا زدن به زنان پاكدامن مؤمن.
( دعائم الإسلام : ۲/۴۵۷/۱۶۱۱ )
امام على عليه السلام :
إذا سُئلَتِ الفاجِرَةُ : مَن فَجَرَ بِكِ ؟ فقالَت : فلانٌ ، فإنَّ علَيها حَدَّينِ : حَدّا لِفُجُورِها ، و حَدّا لِفِريَتِها علَى الرجُلِ المُسلمِ .
هرگاه از زن بد كاره اى بپرسى چه كسى با تو زنا كرد و او بگويد: فلانى. بايد دو حدّ بر او جارى كرد: يكى براى فسقى كه كرده و ديگرى براى بهتانى كه به يك مرد مسلمان زده است.
( الكافي : ۷/۲۰۹/۲۰ )
امام باقر عليه السلام :
قَضى أميرُ المؤمنينَ عليه السلام في الهِجاءِ التَّعزيرَ
امير المؤمنين عليه السلام براى هجو كردن، حكم تعزير داد.
( الكافي : ۷/۲۴۳/۱۹ )
كتاب من لا يحضره الفقيه ـ به نقل از محمّد بن مسلم ـ : امام باقر عليه السلام ـ درباره مردى كه به همسرش تهمت زنا زند ـ فرمود :
يُجلَدُ ، قلتُ : أ رأيتَ إن عَفَتْ عَنهُ ؟ قالَ : لا و لا كَرامَةَ .
تازيانه مى خورد. عرض كردم : اگر زن او را بخشيد چه؟ فرمود: نه، بايد تازيانه بخورد.
( كتاب من لا يحضره الفقيه : ۴/۴۸/۵۰۶۳ )
امام صادق عليه السلام :
قضى أميرُ المؤمنينَ عليه السلام في رجُلٍ دَعا آخَرَ: ابنَ المَجنونِ! فقالَ لَهُ الآخَرُ: أنتَ ابنُ المَجنونِ ،
فَأمَرَ الأوَّلَ أن يَجلِدَ صاحِبَهُ عِشرينَ جَلدَةً ، و قالَ لَهُ : اعلَمْ أنَّهُ مُستَحِقٌّ مِثلَها عِشرينَ ،
فلمّا جَلَدَهُ أعطَى المَجلودَ السَّوطَ فَجَلَدَهُ نَكالاً يَنكُلُ بِهِما .
امير المؤمنين عليه السلام درباره مردى كه به ديگرى گفته بود: « ديوانه زاده » و او پاسخ داده بود: « خودت ديوانه زاده اى »، چنين حكم فرمود :
به اوّلى دستور داد بيست تازيانه به طرف مقابلش بزند و به او فرمود: بدان كه او نيز حقّ زدن بيست تازيانه دارد.
چون اولى تازيانه ها را زد، حضرت تازيانه را به دست تازيانه خورده داد و او هم بيست تازيانه به ديگرى زد و اين كيفرى بود كه حضرت به آن دو چشاند.
( الكافي : ۷/۲۴۲/۱۱ )
امام صادق عليه السلام : على عليه السلام مى فرمود:
كانَ عليٌّ عليه السلام يقولُ : إذا قالَ الرجُلُ للرجُلِ : يا مَعْفوجُ و يا مَنكوحُ في دُبُرِهِ ، فإنَّ علَيهِ الحَدَّ حَدَّ القاذِفِ .
هر گاه مردى به مردى ديگر بگويد: اى لواط كننده و اى اُبنه، بايد بر او حدّ قذف ( هشتاد تازيانه ) زد.
( الكافي : ۷/۲۰۸/۱۶ )
امام صادق عليه السلام :
كُلُّ بالِغٍ مِن ذَكَرٍ أو اُنثى افتَرَى على صَغيرٍ أو كبيرٍ أو ذكرٍ أو اُنثى أو مُسلِمٍ (أو كافِرٍ) أو حُرٍّ أو مَملوكٍ
فعلَيهِ حَدُّ الفِريَةِ ، و على غَيرِ البالِغِ حَدُّ الأدَبِ
هر فرد بالغى، پسر يا دختر، اگر به كوچك يا بزرگ، مرد يا زن، مسلمان [ يا كافر]، آزاد يا بنده افترا ببندد،
بايد حدّ افترا ( هشتاد تازيانه ) بر او جارى كرد و اگر نابالغ باشد، حدّ تأديب [ يعنى تعزير شود ].
( كتاب من لا يحضره الفقيه : ۴/۵۱/۵۰۷۵ )
امام صادق عليه السلام ـ درباره حكم مردى كه به ديگرى بگويد: اى مادر به خطا ، يعنى زناكار ـ فرمود :
فإن كانَت اُمُّهُ حَيَّةً شاهِدَةً ثُمّ جاءَت تَطلُبُ حَقَّها ضُرِبَ ثَمانينَ جَلدَةً ،
و إن كانَت غائبَةً انتُظِرَ بها حتّى تَقدِمَ فَتَطلُبَ حَقَّها ،
و إن كانَت قد ماتَت و لم يُعلَمْ مِنها إلاّ خَيرٌ ضُرِبَ المُفتري علَيها الحَدَّ ثَمانينَ جَلدَةً
اگر مادرش زنده و حاضر باشد و برود به قاضى شكايت كند و خواهان احقاق حقّ خود شود، آن مرد هشتاد تازيانه مى خورد
و اگر غايب باشد، منتظر مى مانند تا بيايد و حقّ [ عِرضى ] خود را مطالبه كند
و چنانچه مرده باشد و از او جز خوبى ( پاكى ) مشاهده نشده باشد، تهمت زننده را بايد هشتاد تازيانه زد.
( الكافي : ۷/۲۰۵/۶ )
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه: اگر كسى به فرزند زنى كه به او تجاوز به عنف شده است بگويد: اى زنا زاده، چه حكمى دارد؟ ـ فرمود :
يا بنَ الفاعِلَةِ ـ : أرى أنَّ علَيهِ الحَدَّ ثَمانينَ جَلدَةً ، و يَتُوبُ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ مِمّا قالَ
بايد هشتاد تازيانه بخورد و از گفته خود، به درگاه خداوند عزّ و جلّ توبه برد.
( الكافي : ۷/۲۰۶/۹ )
امام صادق عليه السلام :
القاذِفُ يُجلَدُ ثَمانينَ جَلدَةً و لا تُقبَلُ لَهُ شَهادَةٌ أبَدا إلاّ بعدَ التَّوبَةِ أو يُكَذِّبَ نفسَهُ .
كسى را كه تهمت ناموسى مى زند، بايد هشتاد تازيانه زد و از آن پس، هرگز شهادتى از او پذيرفته نيست.مگر بعد از آن كه توبه كند يا سخن خود را تكذيب كند.
( وسائل الشيعة : ۱۸/۴۳۳/۵ )
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال جميل بن درّاج از مردى كه به عدّه اى به طور دسته جمعى تهمت زند ـ فرمود :
إن أتَوا بهِ مُجتَمِعينَ ضُرِبَ حَدّا واحِدا ، و إن أتَوا بهِ مُتَفرِّقينَ ضُرِبَ لِكُلِّ واحِدٍ مِنهُم حَدّا .
اگر آن عدّه با هم او را پيش قاضى برند، يك بار حدّ مى خورد و اگر به طور پراكنده ببرند، به تعداد هر نفرى از آنها يك حدّ [ تمام ] مى خورد.
( الكافي : ۷/۲۰۹/۱ )
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به عبد اللّه بن سنان از حكم دو مردى كه به يكديگر تهمت مى زنند ـ فرمود :
يُدرَاُ عَنهُما الحَدُّ و يُعَزَّرانِ .
بر آنان حدّ جارى نمى شود، اما تعزير مى شوند.
( الكافي : ۷/۲۴۰/۲ )
امام صادق عليه السلام :
إذا قالَ الرجُلُ للرجُلِ : أنتَ خَبيثٌ و أنتَ خِنزيرٌ ! فليسَ فيهِ حَدٌّ ، و لكنْ فيهِ مَوعِظةٌ و بَعضُ العُقوبَةِ .
اگر كسى به ديگرى بگويد: تو پليدى، تو خوكى، حدّ ندارد اما بايد او را نصيحت كرد و اندك كيفرى داد.
( الكافي: ۷/۲۴۱/۶ )
دعائم الإسلام : امام صادق عليه السلام خطاب به يكى از اصحاب خود فرمود :
ما فَعَلَ غَريمُكَ ؟ ؛ فقالَ : ذلكَ ابنُ الفاعِلَةِ !
فَنَظَرَ إلَيهِ أبو عبدِ اللّه ِ عليه السلام نَظَرا شَديدا ،
فقالَ : جُعِلتُ فداكَ ، إنّهُ مَجوسيٌّ نَكَحَ اُختَهُ !
قالَ : أ وَ ليسَ ذلكَ في دِينِهِمُ النِّكاحَ ؟ ! .
با بدهكارت چه كردى؟ عرض كرد: آن ولد الزنا!
حضرت نگاه تندى به او كرد.
عرض كرد: فدايت شوم، او مجوسى اى است كه با خواهر خود ازدواج كرده است.
حضرت فرمود: مگر نه اين است كه اين عمل در آيين آنها ازدواج محسوب مى شود؟!
( دعائم الإسلام : ۲/۴۵۸/۱۶۱۴ )
امام رضا عليه السلام :
حَرَّمَ اللّه ُ قَذفَ المُحصَناتِ ،
لِما فيهِ مِن إفسادِ الأنسابِ و نَفيِ الولدِ و إبطالِ المَواريثِ و تَركِ التَّربيَةِ و ذَهابِ المَعارِفِ ،
و ما فيهِ مِن المَساوِئِ و العِلَلِ التي تُؤَدِّي إلى فَسادِ الخَلقِ .
خداوند بهتان زدن به زنان شوهردار را حرام فرموده؛
زيرا كه اين كار مايه از ميان رفتن نسبها و انكار فرزند و از بين رفتن ميراثها و فرو گذاشتن تعليم و تربيت و نابود شدن آشناييها
و ديگر بديها و معايبى است، كه به تباهى مردم مى انجامد.
( بحار الأنوار : ۷۹/۱۱۱/۸ )
میزان الحکمه،جلد نهم.