خاطره ای خواندنی از گفتگوی علامه امینی با عالم اهل سنت
۰۴ خرداد ۱۳۹۴ 0
یکی از دلایل خدشه ناپذیر بر لزوم شناخت امام زمان حدیثی متواتر از پیامبر گرامی اسلام است که فرمودند: (مَن مٰاتَ وَلَمْ يَعرِفْ اِمامَ زَمانِه مٰاتَ ميتةً جاهليةً) هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است. این حدیث را شیعه و سنی نقل نموده اند و هیچ تردیدی در انتساب آن به رسول خدا صلی الله علیه و آله وجود ندارد. بر اساس این حدیث باید در هر زمان امامی در زمین وجود داشته باشد تا مردم با اقتدا به او راه یابند و هدایت شوند. دانشمندان شیعه بارها با استدلال به این حدیث در مناظراتشان با اهل سنت پیروز شده اند. خاطره ای از علامه امینی در این زمینه شنیدنی است:
يكى از ائمه جماعات تهران نقل می کند که: علامۀ امينى از نجف به تهران آمده بود. من به ديدن ايشان رفتم و تقاضا نمودم كه شبى به منزل ما تشريف بياورند. آقاى امينى اجابت نمودند، وعدّهاى از علماء را هم به افتخار ايشان دعوت نمودم. شب موعود فرا رسيد و از ايشان تقاضا كردم مطلبى را بيان فرمايند، ايشان فرمودند: براى مطالعات بعضى از كتب، مدتى در حلب به سر مىبردم يكى از تجارِ فهميده و منطقى از اهل سنت با من آشنا شد و شبى از من دعوت بهعمل آورد. علماء طراز اول شهر و قضات عالى رتبه و بعضى از اساتيد دانشگاه و عدّهاى از تجّار نيز در آنجا حضور داشتند. پس از شام، عالم بزرگ و مفتى أعظم شهر گفت:
آقاى امينى اين بحث امامت چه ريشه و اساسى در اسلام دارد كه شيعيان و علماى تشيّع آنرا رها نمىكنند؟
من به ايشان گفتم:
آيا اين حديث را كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل شده (مَن مٰاتَ وَلَمْ يَعرِفْ اِمامَ زَمانِه مٰاتَ ميتةً جاهليةً) قبول دارى؟ گفت: بلى. به او گفتم: براى پىگيرى و بررسى بحث امامت همين حديث بس است، وى ساكت شد و چيزى نگفت.
از او سؤال كردم:
فاطمۀ زهراء عليها السلام چگونه بانوئى است؟ وى گفت: (إنّها مَطهّرةٌ بِنَصّ الْكِتٰاب) (به صراحت) قرآن مطهره و معصوم است چون در شأن اهل بيت آيۀ تطهير نازل شده و حضرت زهراء از بزرگترين مصاديق أهل بيت رسول اللّٰه صلى الله عليه و آله است.
به او گفتم:
چرا فاطمۀ زهراء عليها السلام در حال خشم و غضب از حاكمان وقت از دنيا رفت؛ آيا آنان امام امت و خليفۀ بهحق رسول خدا نبودند يا حضرت زهراء امام خود را نشناخت و فوت كرد؟ عالم بزرگ حلب ديد اگر بگويد غضب و خشم حضرت زهراء عليها السلام كار صحيحى بوده بايد خط بطلان به جبين حاكمان آن وقت بكشد و اين برخلاف اعتقاداتشان مىباشد و اگر بگويد كار حضرت زهراء عليها السلام خطا بوده و او بدون معرفت به امام خويش از دنيا رفته، با مقام عصمت و طهارت ايشان كه مورد قبول قرآن است منافات دارد، به همين دليل، براى خلط بحث گفت: آقاى امينى بحث ما چه ربطى به موضوع غضب و خشم حضرت زهراء نسبت به حكام زمان خودش دارد؟ افرادى كه در مجلس حضور داشتند از حيث علم و دانش اشخاص برجسته و فهيمى بودند، و متوجه شدند كه آقاى امينى با طرح اين سؤال چه ضربۀ محكمى به عقايد آنان وارد ساخت، و گفت كه شما نه فقط امام زمان خود را نشناختهايد بلكه در حقانيّت افرادى كه آنان را خليفۀ رسول خدا صلى الله عليه و آله مىدانيد نيز در شك و ترديد بهسر مىبريد، صاحب منزل كه كنارى ايستاده بود رو به عالم بزرگ حلب كرد و گفت: شيٖخُنٰا اُسْكُتْ قَدِ افْتَضَحْنٰا ، يعنى ديگر ساكت شو كه ما را رسوا كردى.
بحث تا نزديك سحر بهطول انجاميد وعدّهاى از اساتيد دانشگاه و قضات و تجّار به سجده افتادند و مستبصر شدند و از راهنمائى علامۀ امينى تشكر نمودند.
منبع: دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف , حسین اوسطی، ص31