احکام روزه: چيزهايى كه روزه را باطل مى كند
۳۰ خرداد ۱۳۹۴ 0 معارف
احکام روزه از رساله امام خمینی (ره)
نه چيز روزه را باطل مى كند:
اول: خوردن و آشاميدن.
- اگر روزه دار عمدا چيزى بخورد يا بياشامد، روزه او باطل مى شود، چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاك و شيره درخت، و چه كم باشد يا زياد. حتى اگر مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد، روزه او باطل مى شود، مگر آنكه رطوبت مسواك در آب دهان به طورى از بين برود كه رطوبت خارج به آن گفته نشود.
- اگر موقعى كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، بايد لقمه را از دهان بيرون آورد. و چنانچه عمدا فرو برد، روزه اش باطل است و به دستورى كه بعدا گفته خواهد شد، كفاره هم بر او واجب مى شود.
- اگر روزه دار سهوا چيزى بخورد يا بياشامد، روزه اش باطل نمى شود.
- احتياط واجب آن است كه روزه دار از استعمال آمپولى كه به جاى غذا به كار مى رود، خوددارى كند. ولى تزريق آمپولى كه عضو را بى حس مى كند يا به جاى دوا استعمال مى شود، اشكال ندارد.
- اگر روزه دار چيزى را كه لاى دندان مانده است، عمدا فرو ببرد، روزه اش باطل مى شود.
- كسى كه مى خواهد روزه بگيرد، لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال كند، ولى اگر بداند غذايى كه لاى دندان مانده در روز فرو مى رود، چنانچه خلال نكند و چيزى از آن فرو رود روزه اش باطل مى شود. بلكه اگر فرو هم نرود، بنابر احتياط واجب بايد قضاى آن روز را بگيرد.
- فرو بردن آب دهان، اگر چه بواسطه خيال كردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمى كند.
- فرو بردن اخلاط سر و سينه، تا به فضاى دهان نرسيده، اشكال ندارد. ولى اگر داخل فضاى دهان شود، احتياط واجب آن است كه آن را فرو نبرد.
- اگر روزه دار به قدرى تشنه شود كه بترسد از تشنگى بميرد، مى تواند به اندازه اى كه از مردن نجات پيدا كند آب بياشامد، ولى روزه او باطل مى شود. و اگر ماه رمضان باشد، بايد در بقيه روز از بجا آوردن كارى كه روزه را باطل مى كند، خوددارى نمايد.
- جويدن غذا براى بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولا به حلق نمى رسد، اگر چه اتفاقا به حلق برسد، روزه را باطل نمى كند. ولى اگر انسان ازاول بداند كه به حلق مى رسد، چنانچه فرو رود، روزه اش باطل مى شود، و بايد قضاى آن را بگيرد و كفاره هم بر او واجب است.
- انسان نمى تواند براى ضعف روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى است كه معمولا نمى شود آن را تحمل كرد، خوردن روزه اشكال ندارد.
دوم: جماع
- جماع روزه را باطل مى كند، اگر چه به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.
- اگر كمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، روزه باطل نمى شود، ولى كسى كه آلتش را بريده اند اگر كمتر از ختنه گاه را هم داخل كند، روزه اش باطل مى شود.
- اگر شك كند كه به اندازه ختنه گاه داخل شده يا نه، روزه او صحيح است. و كسى كه آلتش را بريده اند، اگر شك كند كه دخول شده يا نه، روزه او صحيح است.
- اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد، يا او را به جماع مجبور نمايند، به طورى كه از خود اختيارى نداشته باشد، روزه او باطل نمى شود. ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد يا ديگر مجبور نباشد، بايد فورا از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود، روزه او باطل است.
سوم: استمنا، و استمنا آن است كه انسان با خود كارى كند كه منى از او بيرون آيد.
- اگر روزه دار استمنا كند، يعنى با خود كارى كند كه منى از او بيرون آيد، روزه اش باطل مى شود.
- اگربى اختيار منى از او بيرون آيد، روزه اش باطل نيست. ولى اگر كارى كند كه بى اختيار منى از او بيرون آيد، روزه اش باطل مى شود.
- هرگاه روزه دار بداند كه اگر در روز بخوابد، محتلم مى شود، يعنى در خواب منى از او بيرون مى آيد، مى تواند در روز بخوابد. و چنانچه بخوابد و محتلم هم بشود، روزه اش صحيح است.
- اگر روزه دار در حال بيرون آمدن منى از خواب بيدار شود، واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيرى كند.
- روزه دارى كه محتلم شده، مى تواند بول كند و به دستورى كه در مساله گفته شد، استبرا نمايد. ولى اگر بداند به واسطه بول يا استبرا كردن باقى مانده منى از مجرى بيرون مى آيد، در صورتى كه غسل كرده باشد، نمى تواند استبرا كند.
- روزه دارى كه محتلم شده، اگر بداند منى در مجرى مانده و در صورتى كه پيش از غسل بول نكند بعد از غسل منى از او بيرون مى آيد، بنابر احتياط واجب بايدپيش از غسل بول كند.
- اگر به قصد بيرون آمدن منى كارى بكند، در صورتى كه منى ازاو بيرون نيايد، روزه اش باطل نمى شود.
- اگر روزه دار بدون قصد بيرون آمدن منى با كسى بازى و شوخى كند، در صورتى كه عادت نداشته باشد كه بعد از بازى و شوخى منى از او خارج شود، اگرچه اتفاقا منى بيرون آيد، روزه او صحيح است. ولى اگر شوخى را ادامه دهد تا آن جا كه نزديك است منى خارج شود، و خوددارى نكند تا خارج گردد، روزه اش باطل است.
چهارم: دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر عليهم السلام.
- اگر روزه دار به گفتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها، به خدا و پيغمبر و جانشينان آن حضرت عمدا نسبت دروغ بدهد، اگر چه فورا بگويد دروغ گفتم، يا توبه كند، روزه او باطل است. و احتياط واجب آن است كه حضرت زهرا سلام الله عليها و ساير پيغمبران و جانشينان آنان هم در اين حكم فرقى ندارند.
- اگر بخواهد خبرى را كه نمى داند راست استيا دروغ نقل كند، بنابر احتياط واجب بايد از كسى كه آن خبر را گفته يا از كتابى كه آن خبر در آن نوشته شده، نقل نمايد. ليكن اگر خودش هم خبر بدهد، روزه اش باطل نمى شود.
- اگر چيزى را به اعتقاد اين كه راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل كند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمى شود.
- اگر بداند دروغ بستن به خدا و پيغمبر روزه را باطل مى كند و چيزى را كه مى داند دروغ استبه آنان نسبت دهد و بعدا بفهمد آن چه را كه گفته، راست بوده، روزه اش صحيح است.
- اگر دروغى را كه ديگرى ساخته عمدا به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر نسبت دهد، روزه اش باطل مى شود، ولى اگر از قول كسى كه آن دروغ را ساخته نقل كند، اشكال ندارد.
- اگر از روزه دار بپرسند كه آيا پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم چنين مطلبى فرموده اند و او جايى كه در جواب بايد بگويد نه، عمدا بگويد بلى، يا جايى كه بايد بگويد بلى، عمدا بگويد نه، روزه اش باطل مى شود.
- اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستى را بگويد، بعد بگويد دروغ گفتم، يا در شب دروغى را به آنان نسبت دهد و فرداى آن روز كه روزه مىباشد بگويد آنچه ديشب گفتم راست است، روزه اش باطل مى شود.
پنجم: رساندن غبار غليظ به حلق.
- رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مى كند، چه غبار چيزى باشد كه خوردن آن حلال است، مثل آرد، يا غبار چيزى باشد كه خوردن آن حرام است.
- اگر به واسطه باد غبار غليظى پيدا شود و انسان با اين كه متوجه است مواظبت نكند و به حلق برسد، روزه اش باطل مى شود.
- احتياط واجب آن است كه روزه دار دود سيگار و تنباكو و مانند اينها را هم به حلق نرساند. ولى بخار غليظ روزه را باطل نمى كند، مگر اين كه در دهان به صورت آب در آيد و فرو دهد.
- اگر مواظبت نكند و غبار يا بخار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود،چنانچه يقين داشته كه به حلق نمى رسد روزه اش صحيح است.
- اگر فراموش كند كه روزه است و مواظبت نكند، يا بىاختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزه اش باطل نمى شود، و چنانچه ممكن است بايد آن را بيرون آورد.
ششم: فرو بردن تمام سر در آب.
- اگر روزه دار عمدا تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه باقى بدن او از آب بيرون باشد، بنا بر احتياط واجب بايد قضاى آن روزه را بگيرد. ولى اگر تمام بدن را آب بگيرد و مقدارى از سر بيرون باشد روزه او باطل نمى شود.
- اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد،روزه اش باطل نمى شود.
- اگر شك كند كه تمام سر زير آب رفته يا نه روزه اش صحيح است.
- اگر سر زير آب برود ولى مقدارى از موها بيرون بماند، روزه باطل مى شود.
- احتياط واجب آن است كه سر را در گلاب فرو نبرد، ولى در آبهاى مضاف ديگر و در چيزهاى ديگر كه روان است، اشكال ندارد.
- اگر روزه دار بى اختيار در آب بيفتد و تمام سر او را آب بگيرد، يا فراموش كند كه روزه است و سر در آب فرو برد، روزه او باطل نمى شود.
- اگر عادتا با افتادن در آب سرش زير آب مى رود، چنانچه با توجه به اين مطلب خود را در آب بيندازد و سرش زير آب برود روزه اش باطل مى شود.
- اگر فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد يا ديگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زير آب يادش بيايد كه روزه است يا آن كس دست خود را بردارد، بايد فورا سر را بيرون آورد، و چنانچه بيرون نياورد، روزه اش باطل مى شود.
- اگر فراموش كند كه روزه است و به نيت غسل سر را در آب فرو برد، روزه و غسل او صحيح است.
- اگر بداند كه روزه است و عمدا براى غسل سر را در آب فرو برد،چنانچه روزه او روزه واجبى باشد كه مثل روزه كفاره وقت معينى ندارد، غسل صحيح و روزه باطل مى باشد. ولى اگر واجب معين باشد، اگر به فرو بردن سر در آب قصد غسل كند، روزه او باطل است و بنابر احتياط واجب غسل او هم باطل است،مگر آن كه در زير آب يا در حال خارج شدن از آب نيت غسل كند، كه در اين صورت غسل او صحيح است. و اما اگر روزه ماه رمضان باشد، هم غسل و هم روزه باطل است، مگر آن كه در همان زير آب توبه نمايد و در حال خارج شدن از آب نيت غسل كند،كه در اين صورت غسل او صحيح است.
- اگر براى آنكه كسى را از غرق شدن نجات دهد، سر را در آب فرو برد، اگرچه نجات دادن او واجب باشد، روزه اش باطل است.
هفتم: باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح.
- اگر جنب عمدا تا اذان صبح غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمدا تيمم ننمايد، روزه اش باطل است.
- اگر در روزه واجبى كه مثل روزه ماه رمضان وقت آن معين است، تا اذان صبح غسل نكند و تيمم هم ننمايد، روزه اش صحيح است.
- كسى كه جنب است و مى خواهد روزه واجبى بگيرد كه مثل روزه رمضان وقت آن معين است، چنانچه عمدا غسل نكند تا وقت تنگ شود، مى تواند با تيمم روزه بگيرد و صحيح است.
- اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك روز يادش بيايد، بايد روزه آن روز را قضا نمايد، و اگر بعد از چند روز يادش بيايد، بايد روزه هر چند روزى را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد. مثلا اگر نمى داند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزه سه روز را قضا كند.
- كسى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت ندارد،اگر خود را جنب كند روزه اش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مى شود، ولى اگر براى تيمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب كند، با تيمم روزه او صحيح است، ولى گناهكار است.
- اگر گمان كند كه به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب كند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تيمم كند روزه اش صحيح است.
- كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمى شود، نبايد بخوابد، و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزه اش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مى شود.
- هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود، اگر احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد بيدار مى شود براى غسل، مى تواند بخوابد.
- كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار می شود، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند، روزه اش صحيح است.
- كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند، در صورتى كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، روزه اش صحيح است.
- كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند، يا ترديد داشته باشد كه غسل كند يا نه، در صورتى كه بخوابد و بيدار نشود، روزه اش باطل است.
- اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا كند، و همچنين است اگر از خواب دوم بيدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد، و كفاره بر او واجب نمى شود.
- خوابى را كه در آن محتلم شده نبايد خواب اول حساب كرد، بلكه اگراز آن خواب بيدار شود و دوباره بخوابد، خواب اول حساب مى شود.
- اگر روزه دار در روز محتلم شود، واجب نيست فورا غسل كند.
- هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، اگرچه بداند پيش از اذان محتلم شده، روزه او صحيح است.
- كسى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روى عمد نباشد، روزه او باطل است.
- كسى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، اگرچه بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان محتلم شده است، چنانچه وقت روزه تنگ است، مثلا پنچ روز روزه رمضان دارد، و پنج روز هم به رمضان مانده است، بعد از رمضان عوض آن را به جا آورد، و اگر وقت قضاى روزه تنگ نيست روزه بگيرد.
- اگر در روزه واجبى غير روزه رمضان و قضاى آن، تا اذان صبح جنب بماند، روزه اش صحيح است، چه وقت آن معين باشد و چه نباشد.
- اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و عمدا غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمم است تيمم نكند، روزه اش باطل است.
- اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان يا قضاى آن را بگيرد، بايد تيمم نمايد و روزه اش صحيح است، و اگر بخواهد روزه مستحب يا روزه واجب مثل روزه كفاره و روزه نذرى بگيرد، اگرچه بدون تيمم هم روزه اش صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه تيمم كند.
- اگر زن نزديك اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذان بفهمد كه پيش از اذان پاك شده، روزه او صحيح است، ولى اگر در وسعت وقت قضاى رمضان را گرفته باشد،صحيح بودن آن اشكال دارد.
- اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند، اگر چه نزديك مغرب باشد، روزه او باطل است.
- اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند و بعد از يك روز يا چند روز يادش بيايد، روزه هايى كه گرفته صحيح است.
- اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود ودر غسل كردن كوتاهى كند و تا اذان غسل نكند و در تنگى وقت تيمم هم نكند، روزه اش باطل است. ولى چنانچه كوتاهى نكند، مثلا منتظر باشد كه حمام زنانه شود، اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند، در صورتى كه تيمم كند روزه او صحيح است.
- اگر زنى كه در حال استحاضه است، غسلهاى خود را به تفصيلى كه در احكام استحاضه در مساله به بعد گفته شد به جا آورد، روزه او صحيح است.
- كسى كه مس ميت كرده، يعنى جايى از بدن خود را به بدن ميت رسانده،مى تواند بدون غسل مس ميت روزه بگيرد. و اگر در حال روزه هم ميت را مس نمايد،روزه او باطل نمى شود
هشتم: اماله كردن با چيزهاى روان.
اماله كردن با چيز روان اگرچه از روى ناچارى و براى معالجه باشد، روزه را باطل مىكند، ولى استعمال شيافهايى كه براى معالجه است اشكال ندارد، و احتياط واجب آن است كه از استعمال شيافهايى كه براى كيف كردن است، مثل شياف ترياك يا براى تغذيه از اين مجرا است، خوددارى نمايند.
نهم: قى كردن.
- هرگاه روزه دار عمدا قى كند - اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد - روزه اش باطل مى شود، ولى اگر سهوا يا بى اختيار قى كند، اشكال ندارد.
- اگر در شب چيزى بخورد كه مى داند به واسطه خوردن آن در روز بى اختيار قى مى كند، احتياط واجب آن است كه روزه آن روز را قضا نمايد.
- اگر روزه دار بتواند از قى كردن خوددارى كند، چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد، بايد خوددارى نمايد.
- اگر مگس در گلوى روزه دار برود، چنانچه به قدرى پايين رود كه به فرو بردن آن خوردن نمى گويند، لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه او صحيح است، واگر به اين مقدار پايين نرود، بايد آن را بيرون آورد، اگرچه موجب شود كه قى كند و روزه اش باطل شود، و چنانچه فرو برد روزهاش باطل مى شود، و بنابر احتياط واجب بايد كفاره جمع بدهد.
- اگر سهوا چيزى را فرو ببرد و پيش از رسيدن به شكم يادش بيايد كه روزه است، چنانچه به قدرى پايين رفته باشد كه اگر آن را داخل شكم كند خوردن نمى گويند، لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه او صحيح است.
- اگر يقين داشته باشد كه به واسطه آروغ زدن چيزى از گلو بيرون مى آيد، نبايد عمدا آروغ بزند، ولى اگر يقين نداشته باشد اشكال ندارد.
- اگر آروغ بزند و بدون اختيار چيزى در گلو يا دهانش بيايد آن را بيرون بريزد، و اگر بى اختيار فرو رود، روزه اش صحيح است.