شعر درباره شبهای قدر
۰۹ تیر ۱۳۹۴ 0بساط عاشقی ما به پاست این شبها
زمان آشتی باخداست این شبها
گناهکار قدیمی دوباره برگشته
صدای زمزمه ها آشناست این شبها
زمان بده به زمین خورده ای اله کریم
اگر مرا بزنی هم رواست این شبها
خوشابه حال گدایی که چشم تر دارد
که گریه های سحر کیمیاست این شبها
کنارسفره ی افطار، زیرلب گفتم
نگفته ای به خود، آقا کجاست این شبها
قسم به خاک نشسته به چادر زهرا
مراببخش، ببخشی رواست این شبها
ز فتنه های زمانه خط امان داریم
چرا که نام علی ،ذکر ماست این شبها
گدای صحن و سرای شهنشه نجفم
دلم هوایی ایوان طلاست این شبها
دل شکسته ی ما با سلام ارباب
مسافر حرم کربلاست این شبها
سلام بر لب عطشان سیدالشهدا
سخن ز تشنه لب سرجداست این شبها
شنیده ام که سرش نی به نی عوض میشد
شکایت من از آن نیزه هاست این شبها