انسان و بهایش
۲۴ تیر ۱۳۹۴ 0 اهل بیت علیهم السلام
در نگاه و کلام امیرالمومنین علیه السلام، پس از آفریدگار، بالاترین ارزش و جایگاه از آنِ انسان است. زیرا که او آفریده ی آفریدگار علی است.
در اسلام غدیر، انسان هیچ ارزشی ندارد! یعنی هیچ چیزِ این دنیا، ارزش و مقدار انسان نیست. انسان را با هیچ چیزِ این دنیا، ارزش و مقدار انسان نیست.
انسان را با هیچ چیزِ این عالم نمی توان مقایسه کرد و هرچه را به پای انسان بریزند، باز هم کسرِ شأن آدمی است. به دیگر سخن، دنیا و آنچه در دنیاست، بهای انسان نیست.
امیرالمومنین علیه السلام به انسان، این چنین هش باش و بیدار باش می دهد:ما آدمیان، چون به تنگی و خِناق لغت و واژگان دچار می آئیم، روح یا عمر آدمی را، با طلا برابر می کنیم و وقت انسان را طلا می دانیم. چاره ای نداریم، و چون چیز دیگری پیدا نمی کنیم. واژگان و کلمات، تاب کشیدنِ ارزش انسان را ندارد.
بد معامله و تجارتی است اگر بپنداری دنیا (تمام دنیا) ارزش و قیمت توست(1).
دقت کنید؛ سخن از طلای دنیا نیست که هم ارز و هم شأن انسان نیست، بلکه سخن از خود دنیاست، تمام دنیا!
آنجایی هم که امام علیه السلام از طلا و نقره سخن می گوید و ارتباطش با انسان، می فرماید: انسان ها معدنند، مانند معدن های طلا و نقره(2)
نه اینکه انسان طلاست، او معدن طلاست. آفریننده ی طلاست. باعث طلاست. طلا آفرین است و بر او باید آفرین فرستاد.
در شعری که منسوب به امام علی علیه السلام است، امام به انسان می آموزد: در تو، در وجود تو، جهانی بزرگ پیچیده و پنهان است. تو در عالم جای نمی گیری، عالم در تو جای می گیرد.
أتزعم انک جرم صغیر وفیک انطوی العالم الاکبر(3)
آیا می پنداری که ذره ای کوچک هستی و حال آنکه در تو جهانی بزرگ گرد آمده است.
اشرف خلایق بودن انسان به این است که چیزی جز رضایت و رحمت خداوندی بهای او نیست.
شأن آدمی بالاتر از تمام دنیا و دنیایی هاست و نباید خود را هم پایه و هم مایه ی آنها بداند و دغدغه معامله و مبادله خود را با آنها داشته باشد.
اسلام غدیر به ما می آموزد:
در اینجا هم ماجرا به همین قرار است، اگر به علی که انسان شناس آگاه و صادق و امین است مراجعه کنیم، به ما خواهد گفت:ما در طول زندگی وقتی خانه یا ماشینی می خواهیم بخریم یا بفروشیم، به کارشناس آگاه و صادق و امین مراجعه می کنیم تا در قبال وجهی که می پردازیم، خانه یا کالای نازل به ما نفروشند و یا در قبال چیزی که می خریم، پول اضافه و بیهوده نپردازیم.
مراقب باش که اگر خودت را، خانه ی وجودت را به غیر از بهشت بفروشی، زیان کرده ای و بلکه خسران کرده ای!
پی نوشت ها:
(1)«لبئس المتجر ان تری الدنیا لنفسک ثمنا...»؛ نهج البلاغه، ص74، خطبه 32.
(2) «الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه»؛ کافی، ج8، ص177.
(3) دیوان امام علی علیه السلام، ص58.
(4) «انه لیس لانفسکم ثمن الا الجنه فلاتبیعوها الا بها»؛ نهج البلاغه، ص551، ق456.