تلقین عظمت خدا
• مهمترین مانع برای برقراری ارتباط یک عبد با مولایش، تصور اشتباهی است که عبد از خود، آنهم نسبت به مولا دارد.
مرکز این تصور اشتباه خود بزرگ بینی عبد است. ما معمولا آنچنان که باید خود را در برابر خدا کوچک و حقیر احساس نمی کنیم.
تا وقتی عبد خود را بزرگ بداند، و به کوچک بودن خود در برابر مولا نرسیده باشد و عظمت مولایش را درک نکرده باشد، تمام تلاشهایش برای ارتباط با مولا بیثمر خواهد بود و هیچ ارتباط موثری شکل نمیگیرد. نه محبتی رد و بدل میشود، نه دعایی بالا میرود و نه دریافتی صورت میگیرد.
کارکرد ساده اما بسیار مهم نماز رفع همین مانع است.
حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: «خدا نماز را واجب کرد تا کبر و خودبزرگبینی را از انسان جدا کند؛ فَرَضَ اللّهُ الصَّلاةَ تَنزِیها مِن الکِبرِ(1)» احکام واجب نماز به گونهای طراحی شده است که با تکرار چندبارۀ آن در هر روز و تمام روزهای سال، دو مفهوم کلیدی، یعنی بزرگی و عظمت خدا و حقارت انسان در برابر خدا را به انسان القاء میکند.
اینکه انسان در تعیین نوع حرکات و ادبی که در نماز باید رعایت کند تماماً از دستورات خدا تبعیت کند و خودش تعیین کننده نیست موجب میشود تواضع و افتادگیش بیشتر شود.
اگر انسان خودش تعیین میکرد در برابر خدا چگونه اظهار ادب کند، کبر و بزرگیش تا حد زیادی حفظ میشد. اما وقتی تمام مختصات این اظهار ادب کردن توسط خود خدا تعیین شود، عملیات تلقین عظمت خدا و حقارت بنده در برابر مولا بهتر صورت میگیرد.
وقتی انسان بداند نماز چه اثری میخواهد بر او بگذارد و با چه سازوکاری میخواهد این اثر را بگذارد، فلسفۀ احکام به ظاهر سختگیرانۀ نماز و تاکیدهای ویژهای مانند نماز اول وقت را متوجه میشود؛
و با همت و انگیزۀ بهتر و پایدارتری آنها را رعایت میکند و سختیهایش هم برایش شیرین خواهد شد.
«آفریدگار در جانهایشان عظمت یافت، و از این رو هر چه جز اوست در چشم هایشان خرد و حقیر شد؛ عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِم»هرچقدر عظمت خدا درجانهای ما بیشتر رسوخ کند، آثار و برکات فراوانی به دنبال دارد به عنوان یک نمونۀ مهم امیرالمؤمنین علیه السلام دربارۀ متقین میفرماید:
نمونۀ دیگر آثار مهم و کلیدی درک عظمت خداوند متعال، کسب محبت و عشق به خدا است. تا وقتی اهل ادب نشویم اهل محبت نخواهیم شد، و امکان ندارد بهرهای از عشق به خدا ببریم.
نوشتۀ جامع امام رضا(علیه السلام) در مورد علت وجود نماز
امام رضا علیه السلام ـ در پاسخ به سوال یکی از اصحابشان که از علّت نماز پرسیده بودند، در نامهای که برای او فرستادند، نوشتند:
نماز، اقرار به ربوبیّت خداوند عزّ و جلّ است و نفی شریک از او و ایستادن در برابر خداوند جبّار، جلّ جلاله، با خواری و مسکنت و خضوع و اعتراف [به عظمت او ]و طلب بخشش گناهانِ گذشته، و روزی پنج بار پیشانی بر خاک نهادن برای تعظیم خداوند عزّ و جلّ. نماز موجب می شود که بنده به یاد خدا باشد و او را فراموش نکند و به ناسپاسی و گردنکشی دچار نشود و خاشع و فروتن باشد و راغب و طالبِ زیادتی در دین و دنیا باشد.
علاوه بر اینها، نماز موجب می شود که انسان از گناه باز ایستد و شب و روز پیوسته به یاد خداوند عزّ و جلّ باشد، تا این که مبادا انسان، سَروَر و مدبّر و آفریننده خویش را فراموش کند و بر اثر آن، به گردنکشی و طغیان و نافرمانی روی آورد. یاد کردن بنده از خداوندگارش و ایستادنش در آستان او، وی را از معاصی باز میدارد و از هر گونه فساد جلوگیری میکند؛
أَنَّهَا إِقْرَارٌ بِالرُّبُوبِیَّةِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلْعُ الْأَنْدَادِ وَ قِیَامٌ بَیْنَ یَدَیِ الْجَبَّارِ جَلَّ جَلَالُهُ بِالذُّلِّ وَ الْمَسْکَنَةِ وَ الْخُضُوعِ وَ الِاعْتِرَافِ وَ الطَّلَبُ لِلْإِقَالَةِ مِنْ سَالِفِ الذُّنُوبِ وَ وَضْعُ الْوَجْهِ عَلَى الْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ إِعْظَاماً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْ یَکُونَ ذَاکِراً غَیْرَ نَاسٍ وَ لَا بَطَرٍ وَ یَکُونَ خَاشِعاً مُتَذَلِّلًا رَاغِباً طَالِباً لِلزِّیَادَةِ فِی الدِّینِ وَ الدُّنْیَا مَعَ مَا فِیهِ مِنَ الِانْزِجَارِ وَ الْمُدَاوَمَةِ عَلَى ذِکْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ لِئَلَّا یَنْسَى الْعَبْدُ سَیِّدَهُ وَ مُدَبِّرَهُ وَ خَالِقَهُ فَیَبْطَرَ وَ یَطْغَى وَ یَکُونَ فِی ذِکْرِهِ لِرَبِّهِ وَ قِیَامِهِ بَیْنَ یَدَیْهِ زَاجِراً لَهُ عَنِ الْمَعَاصِی وَ مَانِعاً مِنْ أَنْوَاعِ الْفَسَاد.(2)
پی نوشت ها:
(1) من لا یحضره الفقیه، حدیث4940
(2) علل الشرایع، ج2، 317.
منبع: مقاله «تاثیر مهم نماز مودبانه»، علیرضا پناهیان، دفتر نشر آثار و اندیشه های حجت الاسلام پناهیان.