شعر ناصرخسرو درباره بازگشت حجاج خانه خدا

شعر ناصرخسرو درباره بازگشت حجاج خانه خدا

۰۴ مرداد ۱۳۹۴ 0

 حاجيان آمدند با تعظيم      

 شاكر از رحمت خداى رحيم ...

 مر مرا در ميان قافله بود  
 دوستى مخلص و عزيز و كريم ...
گفتم او را بگوى چون رستى   
 زين سفر كردن به رنج و به بيم ...
 شاد گشتم بدانكه حج كردى     
  چون تو كس نيست اندر اين اقليم‏
 باز گو تا چگونه داشته ‏اى   
حرمت آن بزرگوار حريم‏
  چون همى خواستى گرفت احرام   
 چه نيت كردى اندر آن تحريم‏
 جمله بر خود حرام كرده بدى  
 هر چه مادون كردكار عظيم‏
 گفت: نى! گفتمش زدى لبيّك 
از سر علم وز سر تعظيم‏
مى‏ شنيدى نداى حق و جواب
 باز دادى چنانكه داد كليم؟
گفت: نى! گفتمش چو در عرفات   
ايستادى و يافتى تقديم‏
عارف حق شدى و منكر خويش
 به تو از معرفت رسيد نسيم؟
 گفت: نى! گفتمش چو مى ‏رفتى
 در حرم همچو اهل كهف و رقيم
 ايمن از شرّ نفس خود بودى   
در غم حرقت و عذاب جحيم؟
  گفت: نى! گفتمش چو سنگ جمار  
 همى انداختى به ديو رجيم‏
  از خود انداختى برون يكسو       
همه عادات و فعلهاى ذميم؟
گفت: نى! گفتمش چو مى ‏كشتى  
گوسفند از پى اسير و يتيم‏
 قرب حق ديدى اوّل و كردى 
  قتل و قربان نفس دون لئيم؟
 گفت: نى! گفتمش چو گشتى تو     
  مطّلع بر مقام ابراهيم‏
كردى از صدق و اعتقاد يقين   
خويشى خويش را به حق تسليم؟
 گفت: نى! گفتمش به وقت طواف 
كه دويدى به هروله چو ظليم‏
 از طواف همه ملائكتان   
  ياد كردى به گرد عرش عظيم؟
گفت: نى! گفتمش چو كردى سعى
از صفا سوى مروه بر تقسيم‏
 ديدى اندر صفاى خود كونين 
  شد دلت فارغ از جحيم و نعيم؟
   گفت: نى! گفتمش چو گشتى باز
مانده از هجر كعبه دل به دو نيم‏
 كردى آنجا به گور مر خود را    
 همچنانى كنون كه گشته رميم؟
  گفت: از اين باب هر چه گفتى تو
 من ندانسته‏ ام صحيح و سقيم‏
 گفتم: اى دوست پس نكردى حج 
   نشدى در مقام محو مقيم‏
 رفته و مكّه ديده آمده باز     
  محنت باديه خريده به سيم‏
  گر تو خواهى كه حج كنى پس از اين  

   اين چنين كن كه كردمت تعليم


منبع:ديوان ناصر خسرو، تصحيح حاجى سيدنصراللَّه تقوى، ص 301

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث