شعر گنبد خضراء (درباره ولادت امام رضا علیه السلام)
۲۱ مرداد ۱۳۹۴ 0در فضاي عالم امکان عجب غوغاستي
کز زمين تا آسمان بزم طرب بر پاستي
هر کجا پا مينهي باشد گلستان از سرور
نغمههاي بلبلان تا گنبد خضراستي
زانکه روز يازده از ماه ذيقعده مه ي
ميشود طالع که از رويش جهان آراستي
نجمي از نجمه درخشان گشت کز نور رخش
مهر و ماه آسمان را روشني افزاستي
موسي عمران که او را عقده بودي بر لسان
زامر پور موسياش نطق و زبان گوياستي
مخزن گنجينه حق، وارث علم نبي
صولتش از حيدر و عصمت هم از زهراستي
حلم او چون مجتبي و در شجاعت چون حسين
وز عبادت حضرت سجاد را همتاستي
يادگار حضرت باقر بود او از علوم
صادق آسا صادق الوعد آن شه والاستي
کاظم الغيظ است مانند پدر موسي و نيز
در لب جانبخش آن شه معجز عيسياستي
قبله هفتم شه هشتم علي موسي الرضا
کو رضا خود بر قضاي ايزد يکتاستي
خاک بوس درگه او يوسف و يعقوب و هود
آدم و نوح و خليل و عيسي و موساستي
کعبه آسا بارگاه او مطاف شيعيان
وز شرف برتر ز عرش و مسجد الاقصي استي
مأمن بيچارگان و ياور درماندگان
وز عنايت شيعيان را ناجي فرداستي
با همه قدر و جلالت شد شهيد از ظلم و جور
آنکه خود دارالشفا بر جملهي مرضاستي
در غريبي گشت مسموم و نبودي ياوري
گاه جان دادن به حجره يکه و تنهاستي
بر پسر بسپرد اسرار ولايت آن ولي
منتظر بهرش به رضوان سيد بطحاستي
ني فقط او در حياتش بس مصيبت ديده است
قبر پاکش تير باران از کف اعداستي
جان بقربانش که از هر ماجرا آگاه بود
سبط پيغمبر بهر سوگ و غمي بيناستي
دست بر دامان وي «آهي» بزن از روي صدق
کو شفيع عاصيان در محشر کبراستي
منبع: کبوتران حرم، حسن کوچک زاده، انتشارات مولود کعبه، صص25-26.