داستانهای ائمه: امام صادق (ع): کارگر و آفتاب
۰۷ شهریور ۱۳۹۴ 0امام صادق علیه السلام جامه ی زبر كارگری بر تن و بیل در دست داشت و در بوستان خویش سرگرم بود. چنان فعالیت كرده بود كه سراپایش را عرق گرفته بود.
در این حال ابوعمرو شیبانی وارد شد و امام را در آن تعب و رنج مشاهده كرد.
پیش خود گفت شاید علت اینكه امام شخصا بیل به دست گرفته و متصدی این كار شده این است كه كسی دیگر نبوده و از روی ناچاری خودش دست به كار شده. جلو آمد و عرض كرد: «این بیل را به من بدهید، من انجام می دهم».
امام فرمود: «نه، من اساسا دوست دارم كه مرد برای تحصیل روزی رنج بكشد و آفتاب بخورد». [1]
[1] . «انی احب ان یتأذی الرجل بحرّالشمس فی طلب المعیشة. » : بحارالانوار ، ج /11ص 120.
منبع: داستان راستان،شهید مطهری،جلد اول.