داستانهای ائمه: امام سجاد (ع): جذامیها
۰۸ شهریور ۱۳۹۴ 0 اهل بیت علیهم السلامدر مدینه چند نفر بیمار جذامی بود. مردم با تنفر و وحشت از آنها دوری می كردند. این بیچارگان بیش از آن اندازه كه جسماً از بیماری خود رنج می بردند، روحاً از تنفر و انزجار مردم رنج می كشیدند، و چون می دیدند دیگران از آنها تنفر دارند خودشان با هم نشست و برخاست می كردند. یك روز، هنگامی كه دور هم نشسته بودند غذا می خوردند، علی بن الحسین زین العابدین از آنجا عبور كرد. آنها امام را به سر سفره خود دعوت كردند. امام معذرت خواست و فرمود:
«من روزه دارم، اگر روزه نمی داشتم پایین می آمدم. از شما تقاضا می كنم فلان روز مهمان من باشید».
این را گفت و رفت.
امام در خانه دستور داد غذایی بسیار عالی و مطبوع پختند. مهمانان طبق وعده ی قبلی حاضر شدند. سفره ای محترمانه برایشان گسترده شد. آنها غذای خود را خوردند و امام هم در كنار همان سفره غذای خود را صرف كرد [1]
[1] . وسائل ، ج /2ص 457.
منبع: داستان راستان،شهید مطهری،جلد دوم.