داستانهای ائمه: امام باقر (ع): راه واقعی برای نجات کدام است؟
۱۴ شهریور ۱۳۹۴ 0محمد بن مسلم از حضرت باقر يا صادق (عليه السلام) نقل مى كند كه به آنجناب عرض كردم بعضى از مردم را مشاهده مى كنيم جديت در عبادت دارند و با خشوع بندگى مى كنند ولى اقرار به ولاى ائمه (عليهم السلام) ندارند و حق را نمى شناسند آيا اين عبادت و خشوع آنها را نفعى مى بخشد؟!
فرمود محمد! مَثَل اهل بيت پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) مثل همان خانواده اى است كه در بنى اسرائيل بودند. هر يك از آن خانواده كه چهل شب عبادت و كوشش مى كرد پس از آن دعائى كه مى نمود مستجاب مى شد.
يك نفر از همان خانواده چهل شب را به عبادت گذرانيد، بعد از آن دعا كرد ولى مستجاب نشد. خدمت حضرت عيسى (عليه السلام) آمد از وضع خود شكايت كرد. عيسى (عليه السلام) تطهير نموده و نماز خواند آنگاه از خداوند راجع به آن مرد درخواست كرد. خطاب رسيد عيسى ! اين بنده من از راه و درى كه نبايد وارد شود وارد شده او مرا مى خواند با اينكه در قلبش نسبت به نبوت تو شك وجود دارد، اگر آنقدر دعا كند كه گردنش قطع شود و انگشتانش از هم بپاشد دعايش را مستجاب نخواهم كرد.
عيسى (عليه السلام) رو به او كرده فرمود خدا را مى خوانى با اينكه درباره نبوت پيغمبرش مشكوكى ؟! عرض كرد آنچه فرمودى واقعيت دارد، از خدا بخواه اين شك را از دل من بزدايد. عيسى (عليه السلام) دعا كرد خداوند او را بخشيد و به مقام ساير آن خانواده نائل شد (كه پس از چهل شب عبادت دعاشان مستجاب شد).(1)
ز پير عقل ، جوانى سوال كرد و چه گفت
كه اى ز نور تو روشن چراغ انسانى
بغير حب على طاعتى تواند بود
كه خلق را برهاند ز قيد نيرانى
جواب داد كه لا والله اين سخن غلط است
دو بيت بشنو از من اگر سخندانى
به حق قادر بيچون خداى سبحن
بحق جمله كر و بيان روحانى
كه دشمنان على را نماز نيست درست
اگر چه سينه اشتر كنند پيشانى
1- اصول كافى ، ج 2، ص 400.
منبع: آگاه شویم ،حسن امیدوار،جلد اول.