زندگینامه شهدای کربلا: عون بن عبد اللّه بن جعفر بن ابي طالب عليهم السلام‏

زندگینامه شهدای کربلا: عون بن عبد اللّه بن جعفر بن ابي طالب عليهم السلام‏

۲۶ مهر ۱۳۹۴ 0

 

مادر عون، عقيله بنى هاشم حضرت زينب كبرى عليه السّلام دخت امير المؤمنين عليه السّلام و مادر زينب، فاطمه زهرا عليها السّلام دختر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است.

سيره ‏نگاران گفته ‏اند: وقتى حسين عليه السّلام از مكه خارج گرديد، عبد اللّه بن جعفر طى نامه ‏اى به آن حضرت از او درخواست نمود از تصميم خود منصرف شود و نامه را توسط پسرانش «عون و محمد» نزد حسين عليه السّلام فرستاد. آن دو در وادى عتيق قبل از اين كه حسين به نواحى مدينه برسد، خدمت حضرت شرفياب شدند. سپس عبد اللّه بن جعفر نزد عمرو بن سعيد بن عاص فرمانرواى مدينه رفت و از او امان نامه‏ اى براى حسين عليه السّلام درخواست نمود. وى امان نامه ‏اى نوشت و توسط برادرش يحيى نزد عبد اللّه بن جعفر فرستاد و عبد اللّه به اتفاق يحيى از شهر بيرون رفته و در منطقه ذات عرق‏ «2» با حسين عليه السّلام ديدار كردند. عبد اللّه نامه را براى امام عليه السّلام خواند، ولى حضرت پذيراى امان ‏نامه از آن دو نشد و فرمود:
«إنى رأيت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فى منامى فأمرنى بالمسير و إنّى منته إلى ما أمرنى به».
«رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را در خواب ديدم كه به من فرمان ادامه مسير داد و همان گونه كه آن حضرت به من دستور داده، عمل خواهم كرد».
امام عليه السّلام پاسخ نامه عمرو بن سعيد را مرقوم فرمود و جعفر و يحيى از آن حضرت جدا شده و به مدينه بازگشتند. عبد اللّه به پسرانش سفارش نمود كه از حسين عليه السّلام‏ جدا نشوند«3».
به گفته مورّخان: زمانى كه خبر شهادت امام حسين عليه السّلام و عون و جعفر به مدينه رسيد، عبد اللّه بن جعفر در خانه خود نشست و مردم براى عرض تسليت نزد وى مى‏ آمدند. غلام او ابو سلاس‏ «4» گفت: اين مصيبت از ناحيه حسين بر ما وارد شده است!! عبد اللّه لنگ كفش خود را به سوى او پرتاب كرد و گفت:
فرزند لخناء، تو به حسين چنين نسبت مى‏ دهى؟! به خدا سوگند! اگر در خدمت آن بزرگوار بودم هرگز از او جدا نمى ‏شدم تا كشته شوم. به خدا سوگند! من از زندگى فرزندانم در راه حسين گذشتم، آنچه مصيبت آن‏ها را برايم آسان مى ‏كند اين است كه فرزندان من همراه برادر و پسر عمويم به شهادت رسيدند و آنان را يارى كرده و صبر و شكيبايى ورزيدند و آن‏گاه رو به حاضران كرد و گفت: سپاس خداى را كه مرا با شهادت حسين سربلند ساخت، اگر خويشتن نتوانستم حسين را يارى كنم، با تقديم فرزندانم او را يارى رساندم‏ «5».

پی نوشت ها:

(1). در مقاتل الطالبين: 93 «كاهل» آمده است.
(2). منطقه‏ اى در مسير مكه، حد فاصل ميان نجد و تهامه، معجم البلدان: 4/ 107.
(3). ارشاد: 2/ 68- 69، كامل: 4/ 40.
(4). نام وى «ابو لسلاس» است كه در برخى كتب به اشتباه «ابو سلاس» آمده؛ چنانكه در ارشاد: 2/ 124 چنين وارد شده است.
(5). ارشاد: 2/ 68- 69.
منبع: سلحشوران طف، شيخ محمد بن طاهر سماوى، مترجم عباس جلالى‏، قم، زائر:1381، صص93-94.

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث