دعای اظهار ذلت و خواری به درگاه خداوند
۲۷ بهمن ۱۳۹۳ 0 ادعیه و زیاراترَبِّ أَفْحَمَتْنِي ذُنُوبِي وَ انْقَطَعَتْ مَقَالَتِي فَلاَ حُجَّةَ لِي
اى پروردگار من، گناهانم زبانم را بند آورده اند و از گفتار عاجز آمده ام و ياراى آنم نيست كه عذرى آورم يا حجتى اقامه كنم.
فَأَنَا الْأَسِيرُ بِبَلِيَّتِي الْمُرْتَهَنُ بِعَمَلِي الْمُتَرَدِّدُ فِي خَطِيئَتِي الْمُتَحَيِّرُ عَنْ قَصْدِي الْمُنْقَطَعُ بِي
اسير بليه خويشتنم و در گرو اعمال خود. در وادى خطاى خود سرگردانم و ندانم به كجا مىروم، چونان مسافرى از همه جا بريده و در راه مانده.
قَدْ أَوْقَفْتُ نَفْسِي مَوْقِفَ الْأَذِلاَّءِ الْمُذْنِبِينَ مَوْقِفَ الْأَشْقِيَاءِ الْمُتَجَرِّينَ عَلَيْكَ الْمُسْتَخِفِّينَ بِوَعْدِكَ
خود را در جايگاه گنهكاران ذليل بر پاى داشته ام، در جايگاه شوربختانى كه در برابرت گستاخى كرده اند و وعده هاى عذابت را به چيزى نشمرده اند.
سُبْحَانَكَ أَيَّ جُرْأَةٍ اجْتَرَأْتُ عَلَيْكَ وَ أَيَّ تَغْرِيرٍ غَرَّرْتُ بِنَفْسِي
منزهى تو، اى خداوند. به كدام جرأت با تو گستاخى كردم؟ به دمدمه كدام فريب خود را در ورطه هلاكت افكندم؟
مَوْلاَيَ ارْحَمْ كَبْوَتِي لِحُرِّ وَجْهِي وَ زَلَّةَ قَدَمِي وَ عُدْ بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِي وَ بِإِحْسَانِكَ عَلَى إِسَاءَتِي
اى مولاى من، مى بينى كه چسان لغزيده ام و به رو در افتاده ام، پس بر من رحمت آور و به حلم خود بر جهل من و به احسان خود بر بدكرداريم ببخشاى،
فَأَنَا الْمُقِرُّ بِذَنْبِي الْمُعْتَرِفُ بِخَطِيئَتِي وَ هَذِهِ يَدِي وَ نَاصِيَتِي أَسْتَكِينُ بِالْقَوَدِ مِنْ نَفْسِي
كه به گناه خود اقرار مى كنم و به خطاى خود معترفم. اين دست من و اين سر من كه اكنون براى قصاص از نفس خود زاروار تسليم كرده ام.
ارْحَمْ شَيْبَتِي وَ نَفَادَ أَيَّامِي وَ اقْتِرَابَ أَجَلِي وَ ضَعْفِي وَ مَسْكَنَتِي وَ قِلَّةَ حِيلَتِي
بار خدايا، بر پيرى من و پايان يافتن روزگار من و نزديك شدن اجل من و ناتوانى و بيچارگى من رحم كن.
مَوْلاَيَ وَ ارْحَمْنِي إِذَا انْقَطَعَ مِنَ الدُّنْيَا أَثَرِي وَ امَّحَى مِنَ الْمَخْلُوقِينَ ذِكْرِي وَ كُنْتُ مِنَ الْمَنْسِيِّينَ كَمَنْ قَدْ نُسِيَ
اى مولاى من، بر من رحمت آور آنگاه كه نشان من از جهان بر افتد و نامم از ميان آفريدگان محو شود و در زمره فراموش شدگان در آيم.
مَوْلاَيَ وَ ارْحَمْنِي عِنْدَ تَغَيُّرِ صُورَتِي وَ حَالِي إِذَا بَلِيَ جِسْمِي وَ تَفَرَّقَتْ أَعْضَائِي وَ تَقَطَّعَتْ أَوْصَالِي يَا غَفْلَتِي عَمَّا يُرَادُ بِي
اى مولاى من، بر من رحمت آور آنگاه كه چهره ام و حالتم دگرگون شود:آن هنگام كه پيكرم بپوسد و اعضايم پراكنده گردد و بند بندم از هم بگسلند. اى واى بر غفلت من از آنچه برايم مهيا كرده اند.
مَوْلاَيَ وَ ارْحَمْنِي فِي حَشْرِي وَ نَشْرِي وَ اجْعَلْ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ مَعَ أَوْلِيَائِكَ مَوْقِفِي وَ فِي أَحِبَّائِكَ مَصْدَرِي وَ فِي جِوَارِكَ مَسْكَنِي يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ
اى مولاى من، رحم كن بر من در آن روز كه زنده شوم و براى حساب حاضر آيم. در آن روز، جايگاه ايستادنم را در ميان اولياى خود قرار ده و چنان كن كه با دوستان تو باز گردم و مرا در جوار خود مسكن ده. يا رب العالمين.