تابعیت از منظر قانون
۳۰ بهمن ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماعواژه تابعیت از موضوعات مهم حقوق بین الملل خصوصی میباشد و از واژه های پر کاربرد درحقوق بین الملل می باشد به طور معمول روزی چند بار در خبرهای مختلفی که به رویدادهای عرصه مناسبات بین کشورها مربوط می شود تکرار می گردد و مسلما هر شخصی حق داشتن یک تابعیت را داردو هیچکس را نمیتوان خودسرانه از تابعیتش یا از حق تغییر تابعیتش محروم کرد. امروزه با توجه به پيچيدگي هاي موجود در روابط بين افراد با يك ديگر و با دولت هاي متبوعه خود كه ناشي از روند رو به رشد فرآيند هاي اجتماعي و فرامنطقه اي مي باشد بحث تابعيت كه يكي از سر فصل هاي سياسي مربوط به روابط اشخاص با دولت ها بوده از اهميت خاصي در صحنه روابط بين الملل برخورداراست تا آنجا كه به عنوان يكي از فاكتورهاي حسن روابط متقابل بين دولتها و ملت ها به حساب مي آيد از آنجائيكه بحث دراين رابطه بسيار وسيع و در حوزه هاي مختلف داراي كاربرد هاي متفاوت مي باشد و در اين مختصر بيان تمامي آنها نمي گنجد لذا مطالب مربوطه به صورت كاربردي و كلي به استحضار همه عزيزان طلبه مي رسد.
تابعيت :
اولين مسئله ايي كه براي دولتي مطرح ميشود اين است كه افرادي را كه متعلق به خود مي دانند از افراد ساير كشورها جدا سازند بنابر اين بارزترين مظهر تقسيم جغرافيايي اشخاص موضوع تابعيت است
تابعیت چیست؟
واژه تابعیت (citizenship)و مشتقات آن همچون تبعه و اتباع که از موضوعات مهم حقوق بین الملل خصوصی است.
تابعیت، یک مفهوم اعتباری وابستگی یک شخص حقیقی یا حقوقی را به یک نظام سیاسی موسوم به دولت (حاکمیت) تایید میکند و حتی ممکن است یک شخص دارای تابعیت مضاعف باشد که در این صورت تابعیت برتر مطرح میشود. بطوری که تابعیت یک نوع وابستگی سیاسی را برای فرد درقبال جامعه ایجاد مینماید و ممکن است افرادی در جهان پیدا شوند که به دلایل مختلف از جمله جنگ ها تابعیت خود را از دست داده و تابعیت هیچ کشوری را نداشته باشند که به آنها بی تابعیت یا «آپاترید» می گویند واشخاصی که فاقد تابعیت میباشند از حقوق اجتماعی وسیاسی محروم هستند.
تعريف تابعيت
عبارت از رابطه سياسي و معنوي كه شخص را به دولت معيني مرتبط مي سازد و در نتیجه آن شخص و دولت از حقوق و تکالیف متقابل برخوردار می شوند.
تابعیت یک رابطه حقوقی است زیرا از آثار حقوقی مثل حقوق و امتیازات در نظر گرفته شده در قوانین و مقررات آن کشور برخوردار خواهد بود(خصوصیت اول) ،اين رابطه سياسي است چرا كه ناشي از قدرت و حاكميت دولتي است كه فردي را از خودش مي داند (خصوصيت دوم) ،اين رابطه معنوي است چراكه مربوط به مكان خاصي نبوده كه شخص در آنجا زندگي مي كند (خصوصيت سوم)
تعريف تابعيت اشخاص
منظور از اشخاص در تعریف تابعیت اشخاص حقیقی(انسان، که از لحاظ حقوقی با تولد او آغاز میشود. یعنی تا قبل از تولد و در دوران جنینی موجود مستقلی به شمار نمیآید اما ممکن است دارای حق باشد مشروط به این که زنده متولد شود وجود شخص طبیعی با مرگ پایان میپذیرد. انسان با مرگ شخصیت خود را از دست میدهد و دیگر نمیتواند صاحب حق و تکلیف باشد ) وشخص حقوقی( شخص حقوقی عبارت است از دستهای از افراد که دارای منافع و فعالیت مشترک هستند یا پارهای از اموال که به هدف خاصی اختصاص داده شدهاند و قانون برای آنها شخصیت مستقلی قائل است، مانند شرکتهای تجاری، دولت، دانشگاه تهران، انجمنها. بنابراین شخص حقوقی موجودی است اعتباری که برای رسیدن به اهداف خاصی پدید آمده است ) است و همین طور برخی از اشیاء منقول هواپیماها و کشتی ها نیز دارای تابعیت یک کشور خاص هستند. شرکت ها معمولاً دارای تابعیت کشوری هستند که در آن و طبق قوانین آن به ثبت رسیده و هواپیماها و کشتی ها نیز تابعیت کشوری را دارند که با پرچم آن حرکت می کنند و قوانین و مقررات آن کشور بر آن حاکم است.
تعریف چند واژه
اتباع
«اتباع» کسانی هستند که می¬توانند از تمام حقوق یک کشور بهره¬مند شوند و در مقابل قانون، با یکدیگر برابرند مگر در مواردی که وضعیت شخصی آنها مانند صغر، سن، محکومیت یا اکتسابی بودن تابعیت آنها محدویتی در حقوقشان ایجاد کرده باشد، مانند موردی که زن خارجی بر اثر ازدواج با مرد ایرانی تابعیت ایران را کسب نموده است . در تعریف دیگری از اتباع آمده: «به مجموع افرادی گفته میشود که به عنوان اعضای یک ملت از نظام و قوانین آن تبعیت میکنند
بیگانگان
بیگانگان، به لحاظ بیگانه بودن، حقوقشان نسبت به اتباع محدودتر بوده و حتی ممکن است از بعضی حقوق محروم باشند. از نظر حقوق بین¬الملل خصوصی، اشخاص دارنده حق، هر دو گروه فوق میباشند .
شرايط تحقق تابعيت
1- وجود دولتي
2- وجود تبعه ايي
1- دولت : دولت يك شخصيت حقوقي است كه در حقوق آن را نماينده رسمي گروهي ازاشخاص مي نامند دولت مفهوم كاملا تجربي است ، يعني جامعه دولتها ست كه تصميم ميگيرد آيا سرزميني با سكنه آن دولتي را تشكيل مي دهد ياخير
2- تبعه : بديهي است كه هر شخص طبيعي ميتواند تبعه دولتي باشد و در حقيقت تابعيت براي اشخاص حقيقي وضع شده است زيرا تنها آنها هستند كه دولتها را تشكيل مي دهند.
انواع تابعیت
قاعده خاک که معمولاً کشورهای مهاجرپذیر آن را اعمال می کنند هر کودکی که در سرزمین آن کشور متولد شود صرفنظر از این که والدینش تابعیت کدام کشور را داشته باشند، به تابعیت کشور محل تولد درمی آید.
در قاعده خون که معمولاً از سوی کشورهای مهاجرفرست برای ایجاد تابعیت مورد استفاده قرار می گیرد کودکی که از پدر و مادر یا تنها پدر دارای تابعیت آن کشور در هر نقطه ای از جهان متولد شود به تابعیت کشور والدینش درمی آید.
تابعیت طبیعی تابعیت اکتسابی است که اشخاص بزرگسال می توانند طبق مقررات با ترک یا حتی حفظ تابعیت اولیه خود به تابعیت کشور دیگری درآیند.
طرق اعمال تابعيت از سوي دولتها به افراد
الف ) اصل يا سيستم خون
: كه آن به تابعيت نسبي نيز معروف است عبارت از سيستمي كه درآن تابعيت از طريق نسب به طفل منتقل و يا تحميل ميشود يعني طفل به محض تولد تابعيت پدر و مادرش را پيدا ميكند يعني تابعيت طفل مربوط به نژاد او ميباشد.
ب ) اصل خاك ياسيستم تابعيت ارضي:
به موجب اين اصل تابعيت را از روي محل تولد شخص مشخص مي نمايند يعني هر شخصي تابعيت كشور و محل تولد خود را دارد امروزه اكثر دولتها به سيستم خاك عمل مي نمايند و بندرت كشوري يافت مي شود كه آن را نپذيرفته باشد.
اکثر کشورها یک سیستم اصلی و یک سیستم تکمیلی دارند مثل ایران سیستم اصلی خون و سیستم تکمیلی خاک است مثل:بچه پیدا شده در ایران ، ایرانی حساب می شود(بر اساس سیستم تکمیلی که خاک است)
اصول و مباني حاكم بر تابعيت
1- اصل اول) هر فرد بايستي تابعيتي داشته باشد:
لزوم اين اصل از نظرعقل و منطق واضح و آشكار است بشر در اجتماع زندگي ميكند پس چگونه ميتوان تصور كرد كه شخص در اجتماع زندگي ميكند ولي به هيچ كدام از اجتماعات بستگي نداشته باشد .
2- اصل دوم ) هيچ فردي نبايستي بيش از يك تابعيت داشته باشد :
به عبارت ديگر اگر فردي داراي بيش از يك تابعيت باشد داراي وضع غير عادي بوده چرا كه تابعيت منشاء حقوق و تكاليف مي باشد و با داشتن 2 تابعيت يابيشتر دشوار است كه شخص بتواند تمام تكاليف خود را نسبت به دو دولت ايفا نمايد0
3- اصل سوم ) تابعيت يك امر هميشگي و زوال ناپذير است، یعنی تغیر ناپذیری تابعیت.
تابعيت در ايران
تابعيت در ايران را به سه وسيله ممكن است به دست آيد:
1- به وسيله اجراي سيستم خون و خاك
2- بوسيله ازدواج
3- به وسيله پذيرش به تابعيت ايران
تابعيتي را كه دراثر وسيله اول بدست مي آيد تابعيت اصلي و تابعيتي را كه در نتيجه دو وسيله اخير الذكر تحصيل ميشود تابعيت اكتسابي مي نامند.
وضع زنان خارجي كه شوهر ايراني اختيار مي كنند:
مطابق بند 6 از ماده 976 قانون مدني هر زن تبعه خارجه كه شوهر ايراني اختيار كند ايراني محسوب مي شود تابعيتي را كه زن خارجي بدينوسيله اكتساب مي كند قطعي است يعني اينكه اگر شوهر در زمان زناشويي از تابعيت ايران خارج گردد زن مزبور در تابعيت ايراني خود باقي خواهد ماند و نيز با پايان يافتن ازدواج در اثر فوت شوهر يا طلاق خود به خود از بين نمي رود.
وضع زنان ايراني كه با مرد خارجي ازدواج مي نمايند:
مطابق ماده 987 قانون مدني هر زن ايراني كه تابعه خارجه مزاوجت مي نمايد به تابعيت ايراني خود باقي خواهد ماند مگر اينكه مطابق قانون مملكت زوج تابعيت شوهر بواسطه وقوع عقد ازدواج به زوجه تحميل شود ولي در هر صورت بعد از وفات شوهر و يا جدايي به صرف تقديم درخواست به وزارت امور خارجه به انضمام ورقه تصديق فوت شوهر ويا سند جدايي تابعيت اصلي زن به او تعلق خواهد گرفت.
شرايط پذيرش و يا تحصيل تابعيت ايراني :
كليه اتباع خارجي طبق ماده 979 قانون مدني ميتوانند در صورتي كه داراي شرايط ذيل باشند تقاضاي تحصيل تابعيت ايران را بنمايند.
1- به سن 18 سال تمام رسيده باشند.
2- پنجسال اعم از متوالي يا متفاوت بصورت قانوني در ايران ساكن بوده باشند.
3- فراري از خدمت نظامي در كشور متبوع خود نباشد.
4- در هيچ مملكتي به جنحه مهم يا جنايت غيرسياسي محكوم نشده باشد.
ضمناً كسانيكه به امور عامالمنفعه ايران خدمت يا مساعدت شاياني كرده باشند و همچنين اشخاصي كه داراي عيال ايراني و از او اولاد دارند و يا داراي مقامات عالي علمي هستند، در صورتيكه دولت ورود آنها را به تابعيت ايران صلاح بداند، بدون رعايت شرط اقامت ممكن است با تصويب هيئت وزيران به تبعيت ايران قبول شوند.
مراحل اخذ تابعيت دولت جمهوري اسلامي ايران:
افرادي كه متقاضي تحصيل تابعيت دولت جمهوري اسلامي ايران باشند ميتوانند در صورت شرايط مندرج در ماده نهصدو هفتاد و نه (979) قانون مدني، درخواست تابعيت خود را به اداره تابعيت وزارت امور خارجه در مركز و يا دفاتر امور اتباع و مهاجرين خارجي استانداريهاي سراسر كشور تسليم نمايند.
امتيازات و محدوديتهاي اشخاصي كه تحصيل تابعيت ايران را نمودهاند:
اشخاصي كه تحصيل تابعيت ايراني نموده يا بنمايند از كلية حقوقي كه براي ايرانيان مقرر است بهرهمند ميشوند ليكن نميتوانند به مقامات ذيل نائل گردند:
1- رياست جمهوري و معاونين او
2- عضويت در شوراي نگهبان و رياست قوه قضائيه
3- وزارت و كفالت وزارت و استانداري و فرمانداري
4- عضويت در مجلس شوراي اسلامي
5- عضويت در شوراهاي استان و شهرستان و شهر
6- استخدام در وزارت امور خارجه و نيز احراز هرگونه پست و يا ماموريت سياسي
7- قضاوت
8- عاليترين ردة فرماندهي در ارتش و سپاه و نيروي انتظامي
9- تصدي پستهاي مهم اطلاعاتي و امنيتي
منابع:
قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران
جزوه درسی حقوق بین الملل خصوصی ،آقای فیروزی.
مقاله تابعیت ، مریم پورعینی – دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی.
حقوق مدنی ، جلال الدین مدنی؛ تهران، انتشارات پایدار، 1385، چاپ اول، جلد هفتم.
حقوق بینالملل خصوصی، ج۱، بهشید ارفع نیا.
سایت وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران.
سایت اداره کل امور رفاهی و خدمات.
برگرفته از : سایت نشر عدالت