کلیپ تصویری متن خوانی نهج البلاغه: خطبۀ 164 با صدای داریوش ارجمند
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ 0 معارفاز سخنان آن حضرت (ع) از جمله گفتار على (ع) براى عثمان بن عفان، است، گفته اند هنگامى كه مردم پيش امير المومنين عليه السلام آمدند و از آنچه بر عثمان عيب مى گرفتند شكايت كردند و از على (ع) خواستند از سوى آنان با عثمان گفتگو كند و از او بخواهد كه مردم را از خود خشنود گرداند. آن حضرت نزد عثمان رفت و به او چنين فرمود: همانا مردم پشت سر من هستند و خواسته اند مرا ميان خودشان و تو سفير قرار دهند. به خدا سوگند، نمى دانم به تو چه بگويم.
بخش خوانده شده خطبۀ 164 با ترجمه سید جعفر شهید
چون مردم نزد او فراهم شدند، و در آنچه از عثمان ناپسند مى داشتند، شكايت كردند، و از وى خواستند تا از سوى آنان با وى گفتگو كند، و رضايت ايشان را از او بخواهد، امام بر عثمان درآمد و گفت:
مردم پشت سر منند، و مرا ميان تو و خودشان ميانجى كرده اند. به خدا، نمى دانم به تو چه بگويم؟ چيزى نمى دانم كه تو آن را ندانى، تو را به چيزى راه نمى نمايم كه آن را نشناسى. تو مى دانى آنچه ما مى دانيم. ما بر تو در چيزى سبقت نجسته ايم تا تو را از آن آگاه كنيم، جدا از تو چيزى نشنيده ايم تا خبر آن را به تو برسانيم. ديدى چنانكه ما ديديم، شنيدى چنانكه ما شنيديم. با رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بودى چنانكه ما بوديم. پسر ابوقحافه، و پسر خطاب در كار حق از تو سزاوارتر نبودند. تو از آنان به رسول خدا نزديكترى، كه خويشاوند پيامبرى، داماد او شدى و آنان نشدند. خدا را! خدا را! خويشتن را به پاى. به خدا، تو كور نيستى تا بينايت كنند، نادان نيستى تا تو را تعليم دهند. راهها هويداست، و نشانه هاى دين برپاست. بدان كه فاضلترين بندگان خدا نزد او امامى است دادگر، هدايت شده و راهبر، كه سنتى را كه شناخته است بر پا دارد، و بدعتى را كه ناشناخته است بميراند. سنتها روشن است و نشانه هايش هويداست، و بدعتها آشكار است و نشانه هايش برپاست، و بدترين مردم نزد خدا امامى است ستمگر، خود گمراه و موجب گمراهى كسى ديگر، كه سنت پذيرفته را بميراند، و بدعت وا گذارده را زنده گرداند. و من از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) شنيدم كه گفت: روز رستاخيز امام ستمگر را بياورند، و او را نه يارى بود، نه كسى كه از سوى او پوزش خواهد، پس او را در دوزخ افكنند، و در آن چنان گردد كه سنگ آسيا گردد، سپس او را در ته دوزخ استوار ببندند. من تو را به خدا سوگند مى دهم تا امام كشته شده اين امت مباشى، چه گفته مى شد كه: در اين امت امامى كشته گردد، و با كشته شدن او در كشت و كشتار تا روز رستاخيز باز شود، و كارهاى امت بدو مشتبه ماند، و فتنه ميان آنان بپراكند. چنان كه حق را از باطل نشناسند، و در آن فتنه با يكديگر بستيزند و در هم آميزند. براى مروان همچون چاروايى به غارت گرفته مباش، كه تو را به هر جا خواست براند، آن هم پس از ساليانى كه بر تو رفته و عمرى كه از تو گذشته. عثمان گفت: با مردم سخن گوى كه مرا مهلت دهند تا از عهده ستمى كه بر آنان رفته برآيم. امام فرمود: آنچه در مدينه است مهلت نخواهد، و مهلت بيرون مدينه چندان كه فرمان تو بدانجا رسد.
کلیپ تصویری متن خوانی نهج البلاغه: خطبۀ 164، اندرز او به عثمان، با صدای داریوش ارجمند