مشهد الرضا در کلام اهل سنت
۲۴ فروردین ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلامعلمای اهل سنت در مواضع متعددی به محل دفن امام رضا (ع) که مشهد است، اشاره دارند که از آن جمله است:
1. ذهبی: ایشان در تألیفات خود درباره مشهد الرضا چنین اظهار نظر می کند:
- «و لعلی بن موسی مشهدٌ بطوس یقصدونه بالزیاره»[1]، برای علی بن موسی الرضا (ع) بارگاهی است در شهر طوس که مردم برای زیارت ایشان به آنجا می روند.
- «و له مشهدٍ کبیر بطوس یزار»[2]، برای او بارگاه بزرگی در سرزمین طوس وجود دارد.
- «و مشهد مقصودٌ بالزیاره»[3 ]. مشهد قصد می شود برای زیارت.
2. ابن عماد حنبلی دمشقی: وی نیز می گوید:
- «و له مشهدٌ کبیر بطوس یزار». [4] برای او بارگاه بزرگی در سرزمین طوس وجود دارد.
برخورد بزرگان اهل سنت با مزار امام رضا (ع)
برخی از علمای اهل سنت قبر امام رضا (ع) را فراوان زیارت می کردند، برای مثال:
1. ابوبکر بن خزیمه (311ق) و ابو علی ثقفی (328ق):
حاکم نیشابوری می گوید: از محمد بن مؤمل شنیدم: روزی با پیشوای اهل حدیث ابوبکر بن خزیمه و ابو علی ثقفی و دیگر مشایخ خود به زیارت قبر علی بن موسی الرضا به طوس رفتیم؛ در حالی که آنها بسیار به زیارت قبر ایشان می رفتند. محمد بن مومل می گوید: احترام و بزرگداشت و تواضع و گریه و زاری ابن خزیمه نزد قبر علی بن موسی همگی را شگفت زده کرده بود.[5]
ابن خزیمه نزد اهل سنت جایگاه ویژه ای دارد؛ به گونه ی که از ابن خزیمه «شیخ الاسلام، امام الائمه، حافظ، حجه، فقیه، بی نظیر، زنده کننده سنت رسول الله»، تعبیر کرده اند و او در علم حدیث و فقه و اتقان ضرب المثل است.[6]
در مورد ابو علی ثقفی نیز ـ که از نوادگان حجاج بن یوسف است ـ تعابیری چون: «امام، محدث، فقیه، علامه، شیخ خراسان، مدرس فقه شافعی در خراسان، امام در اکثر علوم شرعی، حجت خدا بر خلق در دوران خودش»[7] به کار رفته که نشان دهنده اهمیت و جایگاه این شخصیت نزد عامه است.
2. ابن حبّان بُستی (354ق):
«علی بن موسی الرضا از بزرگان و عقلا و نخبگان و بزرگواران اهل بیت و بنی هاشم است. اگر از وی روایتی شود، واجب است حدیثش معتبر شناخته شود.... . من به دفعات قبر یشان را زیارت کرده ام. زمانی که در طوس بودم، هر مشکلی برایم رخ می داد، قبر علی بن موسی الرضا را ـ که درود خدا بر جدش و خودش باد ـ زیارت می کردم و برای برطرف شدن مشکلم دعا می کردم و دعایم مستجاب و مشکلم حل می شد. این کار را به دفعات تجربه کردم و جواب گرفتم. خداوند ما را بر محبت مصطفی و اهل بیتش ـ که درود خدا بر او اهل بیتش باد ـ بمیراند».[8]
ابن حبان بستی نیز نزد اهل سنت جایگاه والایی دارد؛ به گونه ای که از وی به «امام، علامه، حافظ، شیخ خراسان، یکی از استوانه های علم در فقه و لغت و حدیث، و از عقلای رجال» تعبیر کرده اند.[9]
این جملات حاکی از نفوذ معنوی امام رضا (ع) بر قلوب است و پس از گذشت سالیان از شهادت ایشان، قبر و بارگاه ملکوتی ایشان مورد توجه خاص و عام است و کسانی چون ابن خزیمه و ابن حبان علاوه بر زیارت قبر امام رضا (ع) به ایشان متوسل می شدند و برای رفع مشکلات مادی و معنوی خود به این مکان مقدس پناه می بردند.
از مطالب یاد شده به دست می آید که نه تنها ساخت بنا بر قبور و زیارت و توسل، امری جایز و کاملاً مرسوم بوده، بلکه مورد تایید قولی و عملی بزرگان اهل سنت از جمله ابن خزیمه و ابن حبان بستی و ... بوده و مکرر این اعمال از آنها سر می زده است و آنان از خوان گسترده کرامات آن امام همام نیز بهره مند می شدند و این امر اساساً به عنوان یک باور و فرهنگ صحیح در میان مسلمین مطرح بوده و این موارد بهترین گواه بر واهی بودن تفکرات و باورهای سست حزب سیاسی وهابیت است.
از طرف دیگر، جایگاه اهل پیامبر (ص) و میزان درخشندگی این خاندان پاک را در میان امت اسلامی به ویژه علمای اهل سنت آشکار می سازد.
پی نوشت ها:
[1] . سیر اعلام النبلاء، موسسه الرساله ، بیروت، لبنان، چاپ یازدهم 1417ق، ج9، 393.
[2] . العبر، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1، ص266.
[3] . تاریخ الاسلام، حوادث، 201 تا210، دارالکتاب العربی، بیروت، لبنان، چاپ اول 1420ق، ص272.
[4] . شذارت الذهب، دار بن کثیر، دمشق، بیروت، چاپ اول 1406ق، ج3، ص14.
[5] . تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، دارالفکر، بیروت، لبنان، چاپ اول، 1404ق، ج7، 339.
[6] . سیر اعلام النبلاء، شمس الدین ذهبی، ج14، ص365و377.
[7] . سیر اعلام النبلاء، ج15، ص280ـ282.
[8] . کتاب الثقات، ابن حبان بستی، دارالفکر، بیروت، لبنان، چاپ اول، 1393ق، ج8، ص475.
[9] . سیر اعلام النبلاء، ج16، ص92؛ النجوم الزاهره، ابن تغری، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، چاپ اول، 1413ق، ج3، ص342؛ الوافی بالوفیات، صفدی، جمعی از مستشرقین، بی تا، 1411ق، ج2، ص317؛ الطبقات الشافعیه، سبکی، دار احیاء الکتب العربیة، بیروت، لبنان، بی تا، ج3، ص131؛ الانساب، سمعانی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، چاپ اول،1408ق، ج2، ص209.
منابع: