حضرت علی (ع) در جریان هجوم و غارت سپاه معاویه به شهر انبار (یکى از شهرهاى مرزى عراق) قرار گرفت. امام خشمگین شد و حرکت کرد به گونه اى که عبایش به روى زمین کشیده مى شد تا به نخیله -لشکرگاهى در نزدیکى کوفه- رسید و مردم به دنبال حضرتش حرکت کردند. امام روى بلندى قرار گرفت و حمد و ثناى الهى را به جاى آورد و این خطبه را ایراد کرد.
او همچنان در اندیشه آماده سازی سپاه خود بود، تا اشغالگران را از سرزمین های غصب شده بیرون کند، آن چه توان داشت، در این راه به کار برد. وقتی دید مردم حرکت شایستهای نشان نمیدهند، یکی از یاران خود «حارث اعور هَمدانی» را مأمور کرد که مردم را به سوی جهاد دعوت کند. حارث به میان مردم آمد و فریاد زد: کجایند آنان که جان خویش را به خدا بفروشند و دنیا را به آخرت تبدیل کنند؟ روز موعود، افراد پاکدل و مؤمنان واقعی در محل حاضر شدند، ولی تعداد آنها کمتر از سیصد نفر بود.