آثار یاد آوری نعمت های الهی

آثار یاد آوری نعمت های الهی

۱۹ بهمن ۱۳۹۳ 0

خداوند مهربان نعمت‏هاي بسيار گسترده‏اي به انسان عطا فرموده است، اما غفلت و فراموشي آفت بزرگي است كه انسان را دچار خود كرده است. يادآوري نعمت‏ها روش تربيتي بسيار مؤثري است كه مربيان بزرگ بشريت يعني خداوند و انبيا و اوليا آن را به طور گسترده مورد استفاده قرار داده‏اند و ساير مربيان نيز بايد با الهام گرفتن از آنان اين شيوه را به كار برند.
«نِعَم» به معناي رفاه و پاكي و مطلوبيت زندگاني است و «نعمت» كه براي نوع به كار مي‏رود، به نوع خاصي از آن دلالت دارد. در اين نوشتار، منظور از نعمت، نعمت‏هاي خداوند است. «ذكر» نيز به معناي به ياد داشتن است كه در مقابل غفلت و فراموشي استعمال مي‏شود.
 بر اين اساس، يادآوري نعمت‏ها به معناي آن است كه مربّي متذكر نعمت‏هاي بيكران خداوند به متربّي شود. در اين روش، مربّي غفلت كنوني فرد يا جمع را در پرتو نعمت‏هايي كه در گذشته به آنان عطا شده مي‏زدايد و در او شور و رغبت تازه‏اي براي عمل فراهم مي‏سازد. در اين شيوه، مربّي بايد تنگناها و گشايش‏هاي زندگي متربّي را در خاطر او زنده كند و او را براي به ثمر رساندن گشايش‏ها و نعمت‏هايي كه در اختيار اوست فراخواند و به راه اندازد.


به خاطر آوردن عطاياي ربوبي، آثار و بركات ويژه ‏اي دارد و به دليل همين آثار گرانبهاست كه اين روش در زمره روش‏هاي بسيار سودمند تربيتي قرار گرفته استبه خاطر آوردن عطاياي ربوبي، آثار و بركات ويژه‏اي دارد و به دليل همين آثار گرانبهاست كه اين روش در زمره روش‏هاي بسيار سودمند تربيتي قرار گرفته است. در اينجا به اجمال برخي از اين نتايج را مرور مي‏كنيم:

آثار و نتايج يادآوري نعمت‏ها

اي مردم! من شما را به تقواي خداوند و حمد فراوان بر نعمت‏ها و احسان و رحمتش كه بر شما فرو باريده است، سفارش مي‏كنم
«حمد» در مقابل ذمّ است و در فارسي از آن تعبير به «ستايش» مي‏كنند؛ همچنان‏كه در فارسي به عنوان معادل كلمه «شكر» واژه «سپاس» را به كار مي‏برند. ستايش خداي متعال از نخستين آثار يادآوري نعمت‏هاي او به شمار مي‏رود. توجه كردن به نعمت‏هاي گسترده الهي موجب مي‏گردد فرد بي‏اختيار زبان خويش را به حمد و ثناي پروردگار بگشايد و از خداي خويش به نيكي ياد كند. امام علي عليه‏السلام خطاب به مردم، ضمن توجه دادن ايشان به گوشه‏اي از نعمات فراگير الهي، آنها را به حمد زياد او فرا مي‏خوانند:

1. حمد پروردگار

«اوصيكم ايّها النّاس بتقوي اللّه و كثرة حمده علي آلائه اليكم و نعمائه عليكم و بلائه لديكم فكم خصّكم بنعمة و ندارككم برحمة اعورتم له فستركم و تَعَرَّضتم لاخذه فَاَمهلكم»؛ اي مردم! من شما را به تقواي خداوند و حمد فراوان بر نعمت‏ها و احسان و رحمتش كه بر شما فرو باريده است، سفارش مي‏كنم. چه بسيار نعمت‏هايي كه ويژه شما قرار داد و شما را به رحمت خويش مورد عنايت خاص گردانيده؛ شما عيب‏هاي خود را آشكار كرديد و او پوشاند، و خود را در معرض مؤاخذه او قرار داديد، اما به شما مهلت داد.

2. شكرگزاري

همچنان‏كه غفلت و فراموشي نعمت‏ها زمينه را براي ناسپاسي فراهم مي‏سازد، به خاطر آوردن الطاف بي‏شمار الهي نيز موجبات شكر و سپاس بنده از خداي خويش را مهيا مي‏كند. «شكر» از نظر لغوي به معناي اظهار تقدير و تجليل در برابر نعمت ظاهري و معنوي است كه از منعم به فرد برسد. امام خميني قدس‏سره در كتاب چهل حديث خود شكر را اين‏گونه تعريف كرده‏اند: «شكر عبارت از يك حالت نفسانيه است كه در اثر معرفت منعم و نعمت، و اينكه آن نعمت از منعم است، به وجود مي‏آيد.»
بنابراين، معناي شكر قدرداني، اندازه‏شناسي و حق‏شناسي در مورد نعمت‏هاي خداوند است. با مراجعه به سيره اهل‏بيت عليهم‏السلام مشاهده مي‏كنيم كه آن بزرگواران زياد نعمت‏هاي الهي را ياد مي‏كردند و آن را زمينه شكرگزاري از خداوند قرار مي‏دادند.

ياد نعمت‏ها زمينه شكر و قدرشناسي از آن را فراهم كرده و موجب مي‏شود تا فرد بهتر بتواند گوشه‏اي از عطاياي خداوند را به ديگران معطوف سازد.
3. محبت و عشق به خداوند هشام‏بن احمر مي‏گويد: در اطراف مدينه به همراه امام موسي كاظم عليه‏السلام حركت مي‏كردم كه حضرت از مركب خود به زير آمد و به سجده افتاد. سجده به طول انجاميد تا آنكه حضرت سر بلند كرد و سوار بر مركب گرديد. عرض كردم: فدايت شوم، چرا سجده شما طولاني شد؟ فرمود: «انّني ذكرت نعمة انعم اللّه بها علي فاحببت ان اشكر ربي»؛  به ياد يكي از نعمت‏هايي افتادم كه پروردگار ارزاني‏ام داشته بود، دوست داشتم شكر آن نعمت را به جاي آورم.
 امام كاظم عليه‏السلام اين روش را از پدر بزرگوارش امام صادق عليه‏السلامآموخته‏اند كه فرمودند:
هرگاه يكي از شما نعمتي از نعمت‏هاي خداوند را به ياد آورد، بايد در مقام سپاس‏گزاري از خدا گونه خود را بر خاك نهد؛ اگر او سوار بر مركب است، از مركب خود پياده شود و بر خاك سجده كند و اگر براي پرهيز از شهرت نمي‏تواند پياده شود، گونه خويش را بر قسمت مقدم زين قرار دهد و اگر قادر بر آن هم نيست، گونه خود را بر كف دستش قرار داده، خدا را بر نعمت‏هايي كه به او عطا نموده، ستايش كند.
ياد نعمت‏ها زمينه شكر و قدرشناسي از آن را فراهم كرده و موجب مي‏شود تا فرد بهتر بتواند گوشه‏اي از عطاياي خداوند را به ديگران معطوف سازد.
 با توجه به همين تأثير است كه خداي سبحان الطاف خود را به ياد رسول برگزيده خويش آورده، مي‏فرمايد:
«أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيما فَآوَي وَ وَجَدَكَ ضَالّا فَهَدَي وَ وَجَدَكَ عَائِلاً فَأَغْنَي فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ»؛ آيا او تو را يتيم نيافت و پناه داد؟! و تو را گم‏شده يافت و هدايت كرد،  و تو را فقير يافت و بي‏نياز نمود. حال كه چنين است، يتيم را تحقير مكن، و سؤال‏كننده را از خود مران، و نعمت‏هاي پروردگارت را بازگو.

عشق و محبت يكي از خصوصيات آدمي است كه در پرتو آن، صفات معشوق به طور ناخواسته در شخص عاشق تجلّي مي‏يابد. بر اين اساس، اگر فردي به موجودي با كمال محبت ورزد، كمال محبوب به وي تسّري مي‏يابد و چنانچه محبت خود را معطوف به موجودي پست و عاري از كمالات ارزشمند سازد، در اندك زماني تجلّي صفات وي را در خود احساس خواهد كرد. جابر جعفي از امام باقر عليه‏السلامنقل مي‏كند كه آن حضرت فرمودند:
«إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ فِيكَ خَيْرا فَانْظُرْ إِلَي قَلْبِكَ فَإِنْ كَانَ يُحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ وَ يُبْغِضُ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَفِيكَ خَيْرٌ وَ اللَّهُ يُحِبُّكَ وَ إِذَا كَانَ يُبْغِضُ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ يُحِبُّ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَلَيْسَ فِيكَ خَيْرٌ وَ اللَّهُ يُبْغِضُكَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ»؛

عشق و محبت به خداوند متعال رمز آراسته شدن فرد به صفات الهي است و او مي‏تواند با تقويت محبت خويش به خدا بدون احساس ملالت و دشواري، خود را مزيّن به صفات ارزشمند الهي سازد
4. عبادتهر گاه مي‏خواهي بداني در تو خيري هست به دلت نگاه كن، اگر بندگان مطيع خدا را دوست مي‏دارد و معصيت‏كاران را از خود طرد مي‏كند، در تو خيري وجود دارد و خداوند شما را دوست مي‏دارد. اما از آن طرف، اگر مشاهده كردي دلت همواره با معصيت‏كاران مي‏باشد و به آنها تمايل دارد و با دوستان خدا و اهل طاعت بغض و كينه نموده و آنها را دوست نمي‏دارد، بدان در تو خيري نيست و خداوند دشمن تو مي‏باشد، و آدمي با كسي كه دوست دارد محشور است.
از اين حديث روشن مي‏شود كه عشق و محبت به خداوند متعال رمز آراسته شدن فرد به صفات الهي است و او مي‏تواند با تقويت محبت خويش به خدا بدون احساس ملالت و دشواري، خود را مزيّن به صفات ارزشمند الهي سازد. اما سؤال اساسي اين است كه چگونه مي‏توان عاشق خدا شد و محبت واقعي او را در دل خود جاي داد؟
 اين سؤالي است كه پيامبران بزرگي همچون داود و موسي عليهماالسلام از خداي خويش پرسيده‏اند. آن‏گاه كه خداوند به موسي عليه‏السلام وحي كرد:
«احببني و حبّبني الي خلقي. قال موسي: يا ربّ انّك لتعلم انه ليس احدٌ احبّ الي منك، فكيف لي بقلوب العباد؟ فاوحي اللّه اليه: فذكّرهم نعمتي و آلايي فانّهم لايذكرون منّي الّا خيرا»؛
 مرا دوست بدار و مرا محبوب مخلوقاتم گردان. موسي گفت: پروردگارا تو مي‏داني كه كسي محبوب‏تر از تو در نزد من نيست. اما چگونه دل بندگانت را متوجه تو سازم؟ پس خدا به او وحي كرد: نعمتم را به ياد ايشان آور كه آنان مرا جز به خير ياد نخواهند كرد.
خداوند متعال در پاسخ به همين سؤال حضرت داود نيز رمز محبت خدا را خاطرنشان كردن نعمت‏ها براي مردم دانسته است:
«اذكرهم ايادي عندهم، فانّك اذا ذكرت ذلك لهم احبّوني»؛  نعمت‏هاي مرا به ياد ايشان آور؛ چراكه هر گاه چنين كني مرا دوست خواهند داشت.
اينكه در ادعيه شورانگيزي همچون «مناجات شعبانيه»، دعاي «عرفه»، دعاي «كميل» و دعاي «ندبه» از اين روش استفاده شده، دليل بر اهميت آن در جهت تشديد محبت الهي است.

به خاطر آوردن نعمت‏هاي خداوند زمينه را براي عبادت و بندگي او فراهم مي‏سازد. از اين‏رو، خداي متعال پس از متذكر شدن اعطاي نعمت كوثر به پيامبر خويش، او را به انجام عباداتي همچون نماز و قرباني كردن فرامي‏خواند:
«اِءنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ»؛  ما به تو كوثر [خير و بركت فراوان] عطا كرديم! پس براي پروردگارت نماز بخوان و قرباني كن!
اين نكته نيز روشن است كه عبادتي كه با ياد نعمت‏هاي خداوند و به شكرانه آن تحقق يابد، برترين نوع عبادت محسوب مي‏شود؛ چنان‏كه اميرمؤمنان عليه‏السلام فرمودند:
«انَّ قَوْما عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْما عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ إِنَّ قَوْما عَبَدُوا اللَّهَ شُكْرا فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ»؛  
 گروهي در عبادت و اطاعت انگيزه رغبت و ميل دارند و براي دست‏يابي به منافع اخروي خدا را عبادت مي‏نمايند كه اين رقم عبادت، عبادت تجّار و بازرگانان است كه هدفْ سودجويي است. گروهي ديگر به خاطر ترس از عذاب، خدا را عبادت مي‏كنند، اين هم عبادت بردگان است. گروهي هم از روي شكر و انگيزه سپاس از نعمت‏هاي فراوان خداوندي عبادت خود را انجام مي‏دهند و اين عبادت آزادمردان است.ياد نعمت‏هاي الهي حيايي ايجاد مي‏كند كه فرد را از ارتكاب گناه بازمي‏دارد

تقوا به معناي محافظت از نفس در برابر چيزي است كه از آن مي‏ترسد.  در مورد چيستي حقيقت تقواي الهي ابوبصير از امام صادق عليه‏السلام درباره آيه شريفه «اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ»  (از مخالفت با خدا بترسيد، چنان‏كه سزاوار ترسيدن از اوست) سؤال نمود. آن حضرت فرمودند:

5. تقوا

«يطَاعُ فَلَا يُعْصَي وَ يُذْكَرُ فَلَا يُنْسَي وَ يُشْكَرُ فَلَا يُكْفَر»؛
 همواره مطيع اوامر الهي بودن و هرگز گناه نكردن، پيوسته به ياد خدا بودن و هيچ‏گاه او را فراموش نكردن، همه نعمت‏هاي خداي را سپاسگزار بودن و هرگز ناسپاسي نكردن.
ياد نعمت‏هاي الهي حيايي ايجاد مي‏كند كه فرد را از ارتكاب گناه بازمي‏دارد. امام علي عليه‏السلام در بيان ارتباط ياد كردن نعمت‏ها و تقوا مي‏فرمايند:
«فاتّقوا اللّه الّذي نفعكم بموعظته و وعظكم برسالته و امْتَنَّ عليكم بنعمته»؛  پس بترسيد از خدايي كه شما را از موعظت خود بهره‏مند ساخت، و با فرستادن ـ پيامبرانش ـ پند داد، و با نعمت خود رشته منت به گردنتان انداخت.
در حديثي ديگر، آن حضرت خودداري از گناه را كمترين حقي مي‏دانند كه فرد موظف به رعايت آن در برابر نعمت‏هاي الهي است:
«اقل ما يلزمكم اللّه الّا تستعينوا بنعمه علي معاصيه»؛ كمترين چيزي كه بايد شما آن را ملاحظه كنيد آن است كه با نعمت‏هاي خداوند او را نافرماني نكنيد.
تأثير به خاطر آوردن نعمات الهي در پيش‏گيري از گناه، به خوبي در داستان حضرت يوسف عليه‏السلام قابل مشاهده است. خداوند اين ماجرا را چنين ترسيم مي‏كند:
«وَ رَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نِفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ»؛
و آن زن كه يوسف در خانه او بود، از او تمنّاي كامجويي كرد؛ درها را بست و گفت: بيا (به سوي آنچه براي تو مهياست!) (يوسف) گفت: پناه مي‏برم به خدا! او صاحب نعمت من است؛ مقام مرا گرامي داشته؛ مسلّما ظالمان رستگار نمي‏شوند!
بنابراين، در موقعيتي كه همه چيز براي ارتكاب گناه فراهم بود، ياد نعمت خدا كه او را از قعر چاه به اوج رسانده بود، مانع انجام نافرماني خدا شد.

6. بازگشت به راه راست

گاه ممكن است كه فرد نتوانسته باشد خود را از انجام معصيت بازدارد. حتي در اين شرايط نيز تذكر الطاف خداوند مي‏تواند او را از ادامه مسيري كه برگزيده، باز دارد و به مسير صحيح هدايت كند.
 حضرت علي عليه‏السلام در اين زمينه مي‏فرمايند:
«و لو فكّروا في عظيم القدرة و جسيم النعمة لرجعوا الي الطريق و خافوا عذاب الحريق»؛
  و اگر اين مردم در عظمت قدرت و بزرگي نعمت او مي‏انديشيدند به راه راست بازمي‏گشتند و از آتش سوزان مي‏ترسيدند.خدايا من چگونه مأيوس شوم از اينكه پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم، در صورتي كه در دوران زندگي‏ام جز به نيكي سرپرستي‏ام نكردي.


فردي كه متذكر نعمات گسترده الهي در سراسر عمر گذشته خويش است، دغدغه‏اي در مورد آينده نداشته و با كمال اميدواري به آينده مي‏نگرد. اميد به آينده كه در پرتو يادآوري نعمت‏ها ميسر مي‏شود، منحصر به زندگي كوتاه دنيوي نيست و حيات جاودان پس از مرگ را نيز دربر مي‏گيرد. بر اين اساس، در ادعيه پرشور معصومان عليهم‏ السلام مشاهده مي‏كنيم كه آن بزرگواران هرگونه نگراني در مورد آينده را با نگاه به گذشته سرشار از لطف الهي، از دل مي‏زدايند. براي مثال، ائمّه اطهار عليهم‏السلامدر مناجات دلنشين «شعبانيه» چنين زمزمه مي‏كنند: 

7. اميدواري

«الهي لم يزل برّك علي ايّام حيوتي فلا تقطع برّك عنّي في مماتي. الهي كيف آيس من حسن نظرك لي بعد مماتي و انت لم تُوَلّني الّا الجميل في حياتي»؛
خدايا پيوسته در دوران زندگي ، نيكي تو بر من مي‏رسد، پس نيكي ‏ات را در هنگام مرگ از من مگير. خدايا من چگونه مأيوس شوم از اينكه پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم، در صورتي كه در دوران زندگي‏ ام جز به نيكي سرپرستي‏ ام نكردي.
اين شيوه معصومان عليهم‏السلام الگوي مناسبي براي مربيان و مشاوراني است كه با نااميدي و افسردگي متربّي و مراجع خويش مواجه شده‏اند.

8. فلاح و رستگاري

نتيجه نهايي يادآوري نعمت‏ها فلاح و رستگاري است. «فلاح» به معناي نجات از شرور و ادراك خير و صلاح است كه معادل آن در فارسي، واژه «پيروزي» مي‏باشد.  آثار و بركات پيش گفته كه در اثر به خاطر آوردن نعمت‏ها حاصل شده بود، زمينه موفقيت نهايي و نيل به سعادت را براي متربّي فراهم مي‏سازد. از اين‏رو، خداوند متعال به بندگان ذاكر بشارت مي‏دهد و مي‏فرمايد: «فَاذْكُرُواْ آلاء اللّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»؛ پس نعمت‏هاي خدا را به ياد آوريد، شايد رستگار شويد!

 

 منابع
ـ ابن فارس، احمد، معجم مقاييس‏اللغه، قم، دفتر تبليغات اسلامي، 1404.
ـ اصفهاني، راغب، المفردات في غريب‏القرآن، دمشق، دارالقلم، 1416.
ـ باقري، خسرو، نگاهي دوباره به تربيت اسلامي، تهران، مدرسه، 1380.
ـ حرّاني، حسن‏بن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرّسين، 1404.
ـ خميني، روح‏اللّه، چهل حديث، تهران، رجاء، 1368.
ـ صدوق، محمّدبن علي، معاني‏الاخبار، قم، جامعه مدرّسين، 1403.
ـ طبرسي، فضل‏بن حسن، مجمع البيان، تهران، المكتبة العلمية، بي‏تا، ج 4.
ـ عروسي، عبدعلي بن جمعه، نورالثقلين، قم، مطبعة العلمية، بي‏تا، ج 4.
ـ كليني، محمّدبن يعقوب، فروع كافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365، ج 6.
ـ مجلسي، محمّدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1404، ج 13، 14، 48، 66، 67، 68.
ـ مصطفوي، حسن، التحقيق في كلمات القران‏الكريم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1368.
ـ مطهّري، مرتضي، آشنايي با قرآن، تهران، صدرا، 1371، ج 3.


برگرفته از مقاله "روش تربيتي يادآوري نعمت‏ها"،  هادي حسين‏خاني ناييني، معرفت 1387 شماره 130، در دسترس در  سامانه نشریات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره 

تنظیم کننده : محمد رضا حیدریان

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث