من خطبة له (علیه السلام) في الوصية بأمورٍ:التقوى:أُوصِيكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ كَثْرَةِ حَمْدِهِ عَلَى آلَائِهِ إِلَيْكُمْ وَ نَعْمَائِهِ عَلَيْكُمْ وَ بَلَائِهِ لَدَيْكُمْ؛ فَكَمْ خَصَّكُمْ بِنِعْمَةٍ وَ تَدَارَكَكُمْ بِرَحْمَةٍ؛ أَعْوَرْتُمْ لَهُ فَسَتَرَكُمْ، وَ تَعَرَّضْتُمْ لِأَخْذِهِ فَأَمْهَلَكُمْ.
البَلَاء: احسان، «بلاء» هم در مورد «نعمت» و هم در مورد «نقمت» استعمال مى شود، لكن در اينجا معناى اول مقصود است.أعْوَرْتُمْ: عيوب خود را ظاهر ساختيد.أخْذِهِ: مواخذه اش.
بَلاء: امتحان نمودن با دادن نعمتأعوَرتُم: عيبهاى خود را ظاهر كرديد
اى مردم، شما را به ترس از خدا سفارش مى كنم و به سپاس فراوان در برابر عطاهايش كه ارزانيتان داشته و نعمتهايش كه شما را عنايت فرموده و احسان او در حق شما.اى بسا نعمت كه شما را خاص آن گردانيد واى بسا رحمت كه از آن بهره مندتان نمود. گناهان خود را آشكار كرديد و او بر آنها پرده پوشيد. به مرز مؤاخذتش رسيديد و او شما را مهلت توبه داد.
از خطبه هاى آن حضرت است در سفارش به تقوا و ياد مرگ:اى مردم، شما را سفارش مى كنم به تقواى الهى، و حمد بسيار بر احسانش، و نعمت هايى كه به شما ارزانى داشته، و بر هر برنامه اى كه از او به شما رسيده.چه بسا شما را به نعمتى مخصوص داشت، و به رحمتى دريافت. عيوبتان را آشكار كرديد و او بر شما پوشاند، خود را در معرض مؤاخذه او قرار داديد مهلتتان داد.
1. سفارش به پرهيزكارى:اى مردم، شما را به پرهيزگارى، و شكر فراوان در برابر نعمت ها، و عطاهاى الهى، و احسانى كه به شما رسيده سفارش مى كنم.چه نعمت هايى كه به شما اختصاص داده، و رحمت هايى كه براى شما فراهم فرمود. شما عيب هاى خود را آشكار كرديد و او پوشاند، خود را در معرض كيفر او قرار داديد و او به شما مهلت داد.
اى مردم شما را سفارش مى كنم به ترس از خدا و فراوان ستودن او به پاس عطاها كه به شما بخشيده و نعمتها كه ارزانى تان فرموده، و آنچه از وى به شما رسيده.چه نعمتها، كه شما را بدان مخصوص فرمود، و رحمت پى در پى، كه افزود. زشتى تان بر او آشكار بود و بر شما پوشيد، در دسترس گرفتنش بوديد، و شما را مهلت بخشيد.
از خطبه هاى آن حضرت عليه السّلام است (در سفارش به پرهيزكارى و يادآورى از مرگ و مرده ها):(1) اى مردم، شما را سفارش ميكنم به پرهيزكارى و ترس از خدا، و به بسيارى ستودن او را براى نعمت هايش كه بشما داده، و بخششهايش كه بشما مى رسد، و براى آزمايش او شما را (از خير و شرّ و خوشى و سختى)(2) پس چه بسيار به نعمتى شما را تخصيص داد و به رحمتى دريافت (كه از جمله آن اينست كه) گناهان و كارهاى زشت خود را آشكار كرديد و او (با ستّاريّت و غفّاريّت خود) شما را پوشانيد (مفتضح و رسوا نساخت، و اين از نعمتهاى بزرگ او است) و كارى كرديد كه موجب مؤاخذه او بود و شما را مهلت داد (در كيفرتان تعجيل نفرمود شايد توبه و بازگشت نمائيد، زيرا عفو و بخشش و رحمتش بر عقاب و خشمش سبقت جسته، و اين نيز نعمت بزرگى است كه به بندگانش عطاء فرموده كه اگر بر اثر گناه افراد را كيفر مى فرمود هيچكس روى زمين باقى نمى ماند، چنانكه در قرآن كريم سوره 16 آیه 61 مى فرمايد: «وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ» يعنى اگر خداوند مردم را بر اثر ستم و گناهانشان مؤاخذه فرمايد جنبنده اى بر روى زمين باقى نمى گذارد، لكن آنها را مهلت مى دهد تا وقتى كه تعيين گرديده، پس چون زمان ايشان برسد ساعتى بتأخير نيفتاده و پيشى نگيرند).
اى مردم شما را به تقواى الهى و شکر بسيار خداوند در برابر نعمتهاى معنوى و مادى که به شما بخشيده و در برابر آزمايشهايش (که سبب ترفيع مقام شما مى شود) سفارش مى کنم. چه بسيار نعمتهايى که خداوند ويژه شما قرار داد و شما را مشمول رحمت خاص خود گردانيد، شما عيبهاى خويش را آشکار کرديد و او پوشاند، خود را در معرض مجاز آتش قرار داديد; اما او به شما مهلت داد.
پيام امام اميرالمؤمنين عليه السلام، ج 7، ص: 265-261
وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ فِي الْوَصِيَّةِ بِأُمُورٍ.از خطبه هاى امام عليه السلام است كه در آن مردم را به امور مهمّى توصيه مى كند
خطبه در يك نگاه:در اين خطبه، امام عليه السلام به سه نكته مهم اشاره مى فرمايد: نخست همه مردم را به تقوا و پرهيزكارى و اجتناب از معصيت خداوند سفارش مى كند و نعمتهاى الهى را به آنها يادآور مى شود تا انگيزه اى باشد بر تقوا و اطاعت.ديگر اينكه همگان را به يادآورى مرگ و انتقال از دنيا و چگونگى اين انتقال سفارش مى كند، با تعبيراتى تكان دهنده كه مى تواند عامل ديگرى بر اطاعت و ترك گناه باشد.در نكته سوم هشدار مى دهد كه روزها و شبها و ساعات عمر به سرعت مى گذرد، به پا خيزيد و خانه آخرت خويش را آباد كنيد.
توصيه به تقوا و شکر:امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه همه مخاطبان خود را به تقوا و حمد و سپاس الهى در برابر نعمتها دعوت مى کند و مى فرمايد: «اى مردم شما را به تقواى الهى و شکر بسيار خداوند در برابر نعمتهاى معنوى و مادى که به شما بخشيده و در برابر آزمايشهايش (که سبب ترفيع مقام شما مى شود) سفارش مى کنم»; (أُوصِيکُمْ، أَيُّهَا النَّاسُ، بِتَقْوَى اللهِ وَ کَثْرَةِ حَمْدِهِ عَلَى آلاَئِهِ إِلَيْکُمْ، وَ نَعْمَائِهِ عَلَيْکُمْ، وَ بَلاَئِهِ(1) لَدَيْکُمْ).گرچه «آلاء» و «نعماء» در بسيارى از موارد به يک معنا که همان نعمت ها است به کار مى رود; ولى بعضى معتقدند که آلاء اشاره به نعمتهاى معنوى و نعماء اشاره به نعمتهاى مادى است، مخصوصاً هنگامى که اين دو واژه در کنار هم قرار گيرند.واژه «بلاء» گاه به معناى آزمايش و امتحان و گاه به معناى حوادث خير يا شر مى آيد و در جمله بالا به تناسب جمله هاى قبل از آن به معناى حوادث خير است. بعضى نيز گفته اند: مقصود حوادث دردناکى است که خداوند، انسان را با آن آزمايش مى کند و سبب ارتقاى رتبه و فزونى پاداش او در درگاه خدا مى شود که از اين نظر نعمت محسوب مى گردد.به هر حال اين سخن امام(عليه السلام) شبيه همان چيزى است که علماى کلام در بحث معرفة الله بر آن تکيه دارند و مى گويند: انگيزه اصلى اين بحث همان مسئله شکر منعم است، زيرا انسان خود را غرق نعمتهايى مى بيند و چون که شکر بخشنده نعمت در فطرت آدمى نهفته است، به فکر بخشنده نعمت مى افتد، به سراغ او مى رود تا او را بشناسد و همين امر مى تواند سبب اطاعت او و ترک عصيانش شود.سپس امام(عليه السلام) به شرح بعضى از اين نعمتها پرداخته، مى فرمايد: «چه بسيار نعمتهايى که خداوند ويژه شما قرار داد و شما را مشمول رحمت خاص خود گردانيد، شما عيبهاى خويش را آشکار کرديد و او پوشاند، و خود را در معرض مجاز آتش قرار داديد; اما او به شما مهلت داد»; (فَکَمْ خَصَّکُمْ بِنِعْمَة، وَ تَدَارَکَکُمْ بِرَحْمَة! أَعْوَرْتُمْ(2) لَهُ فَسَتَرَکُمْ، وَ تَعَرَّضْتُمْ لاَِخْذِهِ(3) فَأَمْهَلَکُمْ!).امام(عليه السلام) در اين بخش نخست اشاره به نعمتها و رحمتهايى مى کند که اختصاص به اين امت دارد; مانند خاتميت پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) و بهترين امت بودن و عدم نزول بلا بر امت، تا هنگامى که پيامبر در ميان آنهاست يا مشغول استغفارند. و بعد از آن به مسئله پرده پوشى پروردگار در مقابل پرده درى افراد گنهکار، همچنين دادن فرصت کافى براى توبه و بازگشت به سوى خود و عدم تعجيل در مجازات آنها مى پردازد که هر يک از آنها نعمتى بسيار بزرگ است.(4)****پی نوشت:1. «بلاء» گاه از ريشه «بلو» (ناقص واوى) و گاه از ريشه «بلى» (ناقص يايى) آمده است. اوّلى به معناى آزمايش و امتحان است; آزمايشهايى که گاه با وفور نعمت و کاميابيها صورت مى گيرد و گاه با سلب نعمتها و آفات، قرآن مجيد مى فرمايد: «(وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً); ما شما را به وسيله بديها و خوبيها آزمايش مى کنيم» (انبياء، آيه 35). و دومى در اصل به معناى کهنگى و فرسودگى است. سپس به معناى غم و اندوه و حوادث ناگوار آمده است که انسان را فرسوده مى کند. اين واژه به آزمايش نيز اطلاق شده، زيرا آن هم بر جسم و جان انسان سنگينى دارد.2. «اعورتم» از ريشه «عار» به معناى عيب گرفته شده و به هر چيزى که اظهار آن عيب شمرده مى شود، عورت اطلاق مى کنند و هنگامى که به باب افعال برود (مانند جمله بالا) به معناى اظهار عيب است.3. «اخذ» در اصل به معناى گرفتن است و چون براى مجازات کردن قبلا مجرم را دستگير مى کنند اين واژه به معناى مجازات نيز به کار مى رود.4. سند خطبه: در كتاب مصادر نهج البلاغه تنها منبعى كه براى اين خطبه غير از نهج البلاغه ذكر كرده است، كتاب «الاعجاز و الايجاز» ثعالبى است و با توجه به اينكه (او از معاصران سيّد رضى است و) روايت او تفاوتهاى متعدّدى با جملات نهج البلاغه دارد، معلوم مى شود آن را از منبع ديگرى غير از نهج البلاغه گرفته است.(مصادر نهج البلاغه، جلد 3، صفحه 17) البتّه محتواى خطبه به گونه اى بلند است كه صدور آن از غير امام معصوم بسيار بعيد مى نمايد.
در اين خطبه، حضرت دستوراتى صادر فرموده و به امورى سفارش كرده است:1- در اين قسمت نخست به تقوا كه سرآمد كارها و عبادات مى باشد سفارش فرموده و پس از آن توصيه كرده است كه خداى را در برابر نعمتها و رحمتهايش و نيز آزمايشهايش در امور خير و شر فراوان سپاس گويند زيرا اين نيز از الطاف الهى است، چنان كه در قرآن مى فرمايد: «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً...» و به منظور ترغيب آن به سپاسگزارى، اختصاص آنها را به رحمت و نعمت الهى، خاطر نشان ساخته است. صفت رحمت يكى از صفات خداست و در اين جا، مقصود از آن، آثار نيك و خيراتى است كه از جانب حق تعالى به بندگانش مى رسد، و لفظ «كم» كه در ابتداى جمله آمده براى افاده تكثير است يعنى چه بسيار نعمتهاى فراوانى را خداوند به شما اختصاص داد.و به دنبال سفارش به سپاسگزارى و تذكّر اجمالى به بيان خاص پس از عام پرداخته و برخى از اقسام رحمت و نعمت خداى را يادآور شده كه عبارتند از:الف- پوشاندن عيبها، مردم معصيت خدايى را كه ناظر و شنواست و هميشه و همه جا حضور دارد انجام مى دهند و شرم نمى كنند اما او با لطف و عنايتش گناهانشان را مى پوشاند و نمى گذارد كه آثار زشت گناه بر چهره آنان ظاهر شود.ب- به آنان مهلت مى دهد و عقوبت و كيفر گناهانشان را به تأخير مى اندازد تا شايد توبه كنند و مشمول رحمت بى منتهاى وى شوند.
و من كلام له عليه السّلام و هو المأة و السابع و الثمانون من المختار فى باب الخطب:أوصيكم أيّها النّاس بتقوى اللّه، و كثرة حمده على آلائه إليكم، و نعمائه عليكم، و بلائه لديكم، فكم خصّكم بنعمة، و تدارككم برحمة أعورتم له فستركم، و تعرّضتم لأخذه فأمهلكم.اللغة:قال الفيومى (تدارك) القوم لحق آخرهم أوّلهم و استدركت ما فات و تداركته و أصل التدارك اللحوق يقال أدركت جماعة من العلماء إذا لحقتهم و (أعورتم له) أى أبديتم عورتكم له، و العورة كلّ شيء يستره الانسان أنفة و حياء و النساء عورة و (تعرّض) لكذا إذا تصدّى له.الاعراب:جملة أعورتم استيناف بياني.المعنى:اعلم أنّ هذه الخطبة الشريفة واردة في مقام النّصح و الموعظة و الأمر بتكميل الحكمة العمليّة و الوصيّة بالتقوى و ذكر الموت، و قدّم الوصيّة بالتقوى لأنّها العمدة الكبرى فيما يوصى به فقال: (اوصيكم أيّها النّاس بتقوى اللّه) التي هى الزاد و بها المعاد و زاد رابح و معاد منجح (و كثرة حمده على آلائه إليكم و نعمائه عليكم) لأنّ كثرة الحمد عليها موجبة لكثرتها و زيادتها (و بلائه لديكم) و قد مضى بيان حسن الثناء على البلاء كحسنه على الالاء في شرح الخطبة المأة و الثالثة عشر فتذكّر. (فكم خصّكم بنعمة و تدارككم برحمة) لفظة كم للتكثير أتى بها تبيها على كثرة آلائه النازلة و ألطافه الواصلة.و أشار إلى بعضا بقوله (اعورتم له فستركم) أى أظهرتم و كشفتم له سبحانه سوآتكم و عوراتكم و قبايح أعمالكم و فضايح أفعالكم فسترها لكم بمقتضى ستاريته و غفاريته تعالى، و هذه النعمة من أعظم النعماء و أجلّ الالاء.و لجلالتها و كونها من عمدة النعم جعل سيّد العابدين و زين الساجدين سلام اللّه عليه و على آبائه و أولاده أجمعين من جملة أدعيّته في الصحيفة الكاملة دعاء طلب الستر و الوقاية و قال عليه السّلام هناك:و لا تبرز مكتومى، و لا تكشف مستورى، و لا تحمل على ميزان الانصاف عملى، و لا تعلن على عيون الملاء خبرى، و اخف عنهم ما يكون نشره علىّ عارا، و اطو عنهم ما يلحقني عندك شنارا.
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 11، ص: 152
و قال عليه السّلام في دعائه بعد الفراغ من صلاة اللّيل:و تعدّيت عن مقامات حدودك إلى حرمات انتهكتها، و كبائر ذنوب اجترحتها، كانت عافيتك لي من فضايحها سترا «إلى أن قال» اللّهم و اذ سترتني بعفوك و تغمّدتني بفضلك في دار الفناء بحضرة الاكفاء فأجرني من فضيحات دار البقاء عند مواقف الاشهاد من الملائكة المقرّبين و الرّسل المكرّمين و الشهداء و الصالحين، من جار كنت أكاتمه سيّاتي، و من ذي رحم كنت احتشم منه في سريراتي، لم أثق ربّ بهم في الستر علىّ، و وثقت بك ربّ في المغفرة لي، و أنت أولى من وثق به و أعطى من رغب إليه و أرءف من استرحم، فارحمني. (و تعرّضتم لأخذه فأمهلكم) أى تعرّضتم للمعاصي الموجبة لمؤاخذته فأمهلكم و لم يعاجلكم بالعقوبة.و هذه أيضا نعمة عظيمة و موهبة كبيرة منه سبحانه على عباده العاصين، لأنه سبحانه عفوه أعلى من عقابه، و رحمته سابقة على غضبه، فامهالهم للخاطئين ليس غالبا إلّا كرامة لهم، و تفضّلا منه سبحانه عليهم، فلا يعجل و لا يبادر في عقاب من عصاه، بل يحلم و يمهل ليتدارك المذنب ذنبه بالتوبة و نحوها.و من أسمائه الحسنى: الحليم أى الذي لا يستخفّه شيء من المعاصي و لا يستفزّه الغضب عليهم قال تعالى: «وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِعِبادِهِ بَصِيراً» و قال سيّد الساجدين عليه السّلام في دعاء الاستقالة من الذّنوب من أدعيّة الصحيفة الكاملة.سبحانك ما أعجب ما اشهد به على نفسى و أعدوه من مكتوم أمرى، و أعجب من ذلك إناتك عنّي و إبطاؤك عن معاجلتي، و ليس ذلك من كرمي عليك، بل تأنّيا منك لي، و تفضّلا منك علىّ، لأن ارتدع عن معصيتك المسخطة، و أقلع عن سيّأتي المخلقة، و لأنّ عفوك عنّي أحبّ إليك من عقوبتي.روى عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: قال اللّه تعالى: و عزّتي
منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج 11، ص: 153
و جلالي لا اخرج عبدا من الدّنيا و أنا اريد أن أرحمه حتّى استوفي منه كلّ خطيئة عملها إما بسقم في جسده، و إما بضيق في رزقه، و إما بخوف، في دنياه، فان بقيت عليه بقية شددت عليه عند الموت. و الأخبار في هذا المعني كثيرة، هذا.الترجمة:از جمله كلام شريف آن حضرت است در وصيّت بتقوى مى فرمايد:وصيّت ميكنم شما را اى مردمان بپرهيزكارى خداوند، و بر كثرة حمد او در مقابل نعمتهاى او كه رسيده بسوى شما، و بر نعماء او كه نازل شده بر شما، و بر بلا كه نزد شما است، پس چه بسيار مخصوص فرموده شما را بنعمتي، و دريافت نموده شما را برحمت و عاطفتي، و آشكار كرديد شما قبايح و فضايح معاصى را از براى او پس پرده كشيد بر شما، و متعرّض شديد بر مؤاخذه آن پس مهلت داده بشما.