داستان توبه کنندگان: توبه جوان عیاش

داستان توبه کنندگان: توبه جوان عیاش

۰۸ تیر ۱۳۹۴ 0 معارف
 
در كتاب شرح صحيفه سجاديه نوشته شده:
در زمان رسول خدا (ص) جوانى عياش و لااُبالى بود. هرچه پدرش ‍ او را نصيحت و موعظه ميكرد فائده اى نداشت ، غرور جوانى نمى گذاشت حرف پدر در گوشش فرو رود، پدر كه خسته شده بود او را طرد كرد و بالاخره پس از مدتى پسر مريض شد. بپدر خبر دادند كه پسرت مريض شده ولى او اعتنائى نكرد و گفت من او را عاق كرده ام .
پسر مُرد و پدر حتى در تشييع جنازه او شركت نكرد. ديگران رفتند و پسر را كفن و تشييع و تجهيز كردند و دفن نمودند، شب در عالم رؤ يا پدر در خواب ديد، پسرش را كه داراى آن وضعهاى آنچنانى بود حال بسيار مرتب و خوشحال و در جائى عالى است . گفت : تو پسرمن هستى ؟ پسر گفت : بله پدر گفت : تو كه حال و وضع درستى در دنيا نداشتى چطور به اين مقام رسيدى ؟ پسر گفت : درست مى گوئى ، تا ساعت آخر عمرم چنين بودم ، امّا در آن وقت ديدم مي خواهم بميرم و حالم بقدرى خراب است كه نزديكترين اشخاص ‍ به من كه پدرم باشد مرا رها كرده است و به من ترحم نكرد از كرده خود پشيمان شده و توبه كردم . آن وقت بادل شكسته گفتم (يا ارحم الرحمين) اى خدائيكه از هر رحم كننده مهربانترى يك عمر گناه و معصيت كردم مرا ببخش و به من رحم كن يك لحظه با دل شكسته و توبه راستين رو به درگاه خدا آوردم .
ببينيد تا لب پرتگاه جهنم هم مي رود اما يك مرتبه توبه مى كند و رحمت خدا نگهش مي دارد يك يا اللّه كارش را درست مى كند ايّاك نستعين فقط از تو يارى مى جويم ، كمكم كن ، حقيقت كار خودش را مى كند.
سيه روزم خطا كارم خدايا
گنه كارم جفا كارم خدايا
خدايا عفو كن اين بنده ات را
ببخش اين بنده شرمنده ات را
اگر كه جرم من كوه گناه است
به پيش عفو تو كمتر ز كاه است
خداوندا به حق هشت و چارت
مشو راضى بسوزم من به نارت
من سرگشته محزون و نالان
زتو خواهم تو را اى حىّ سبحان
دلى مى خواهم از تو زارو خسته
كه جاى توست در قلب شكسته

منبع: قصص التوابین؛داستان توبه کنندگان،علی میر خلف زاده

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث