پرسش حسینی، پاسخ علوی، سیرۀ نبوی

پرسش حسینی، پاسخ علوی، سیرۀ نبوی

۱۱ آذر ۱۳۹۳ 0 اهل بیت علیهم السلام

روایت زیر را دانشمند بزرگوار، رضی الدین، حسن بن فضل طبرسی که از شخصیت های قرن ششم هجری است در کتاب خود «مکارم الاخلاق» آورده است. رحمت خدا بر او که این مجموعه ارزشمند را پیش روی ما گذاشته است. در این روایت، امام حسین(علیه السلام)، در پنج محور، اوصاف رسول خدا را از پدر بزرگوارش جویا شده است.

محور اول: حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) در خانه

حسین بن علی (علیه السلام) فرمود: از پدرم دربارۀ حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) در خانه پرسیدم. فرمود: پیامبر برای ورود خود بی نیاز به اذن بود.

 آنگاه که به خانه وارد می شد، حضور خود را سه بخش می کرد:

  1. بخشی برای خدای عز و جل
  2.  بخشی برای خانواده اش
  3.  بخشی برای خود.

سهم خود را میان خویش و مردم تقسیم می کرد. بخش مردم را بر عام و خاص آنان ارزانی می داشت و کسی را از آنان ویژۀ خود نمی ساخت. روش وی در سهم امت این بود که صاحبان فضیلت را به قدر ارزش شان در دین، در اجازه ورود و دادن فرصت مقدم می داشت. برخی آنان یک کار داشتند و برخی دو کار و برخی کارها. با آنان مشغول می شد و با پرسش از آنان به آنچه صلاح شان و صلاح امت بود مشغول می شد و آنچه مناسب شان بود به آنان می فرمود و می گفت: «باید حاضر به غایب برساند.» و «نیاز کسانی را که نمی توانند احتیاج خود را اطلاع دهند به من برسانید. هر کس نیاز دیگری را که خود توان ابلاغ آن به حاکم را ندارد، برساند خداوند گام های او را در روز قیامت استوار می دارد.» پیش پیامبر جز این گفته نمی شد و از کسی جز آن نمی پذیرفت.به زیارت پیامبر وارد خانه می شدند، و از گرد وی پراکنده نمی شدند جز اینکه چیزی دستگیرشان شده بود، و راهنمایانی دانا بیرون می رفتند.

  آنگاه که به خانه وارد می شد، حضور خود را سه بخش می کرد؛ بخشی برای خدای عز و جل، بخشی برای خانواده اش، و بخشی برای خود. سهم خود را میان خویش و مردم بخش می کرد.
 

 

محور دوم: حضور بیرونی پیامبر 

حسین (علیه السلام) فرمود: از ایشان دربارۀ حضور بیرونی پیامبر پرسیدم که چگونه رفتار می کرد؟ فرمود:

  1. رسول خدا(ص) زبانش را در کام می کشید مگر در آنچه به او ربط داشت.
  2. میان مردم الفت می انداخت و جدایی نمی افکند. [یا گفت: و آنان از هم نمی راند].
  3. بزرگ و شخصیت هر قومی را بزرگ می داشت و او را بر آنان ولایت می داد.
  4. مردم را از فتنه ها هشدار می داد و بی آنکه گشاده رویی و اخلاق نیک خود را از کسی بگرداند، از آنان پروا می کرد.
  5. جویای حال یارانش می شد.
  6. از مردم در باره آنچه میان شان می گذشت می پرسید، سپس نیک را گرامی می داشت و تقویت می کرد و زشت را ناپسند می داشت و پَست و سست می ساخت.
  7. پیامبر میانه رو و با روشی یکسان بود. از ترس اینکه مردم دچار غفلت یا خستگی و ملال شوند غافل نمی شد. برای هر وضعی دارای آمادگی و ساز و برگ بود.
  8. از حق کوتاه نمی آمد و از آن نیز فراتر نمی رفت.کسانی از مردم در کنارش بودند که بهترین مردمان بودند.
  9. باارزش ترین پیش او کسی بود که خیرخواهی اش از همه فراگیرتر بود و کسی بزرگ ترین جایگاه را نزد او داشت که بهتر از همه به دیگران یاری می رساند و از آنان پشتیبانی می کرد.

محور سوم: نشست پیامبر

امام حسین (علیه السلام) فرمود: از ایشان در بارۀ نشست پیامبر پرسیدم پاسخ داد:

  1. رسول خدا نمی نشست و نمی ایستاد، جز با یاد خداوند که «نامش بزرگ باد».
  2. جاهای ویژه برای خود قرار نمی داد و از اینکه دیگران جای خاصی برای خود گزینند باز می داشت. آنگاه که به گروهی می رسید همان جا که خالی بود و می رسید می نشست و دیگران را نیز به این کار فرمان می داد.
  3. به هر یک از همنشینان بهره وی را می داد تا همنشین او گمان مبرد که پیش پیامبر کسی از او محترم تر است.
  4. هر کس با پیامبر به خاطر کاری می نشست یا می ایستاد، حضرت صبر می کرد تا آن شخص، خود جدا گردد.
  5. هر کس خواسته ای داشت او را برنمی گرداند جز همراه آن خواسته یا با سخنی شایسته.
  6. گشاده رویی و اخلاق نیکش همه مردم را فرا گرفته بود. برایشان پدری بود و در حق، همه پیش او یکسان بودند.
  7. جلسۀ او جلسۀ بردباری، حیا، صبر و امانتداری بود. صداها در آن بلند نمی شد و حرمت ها شکسته نمی گشت و لغزش ها آشکار نمی شد. میانه رو بودند، در مجلس او با پرهیزگاری بر یکدیگر برتری می گرفتند، به همدیگر کُرنش می کردند، در آن، سالمند را احترام می کردند و خردسال را مهربانی. نیازمند را بر خود ترجیح می دادند و غریب را نگه می داشتند [یا گفت: به کار غریب رسیدگی می کردند.]

محور چهارم:  رفتار پیامبر با همنشینان

پرسیدم: رفتارپیامبر با همنشینان چگونه بود؟ پاسخ فرمود:

  1. رسول خدا(ص) همواره چهره ای باز داشت.
  2. خوش اخلاق بود و برخوردی نرم داشت و درشتخو و خشن نبود.
  3. نه فریادکش بود و نه ناسزاگو.
  4. نه عیب گیر بود و نه مدیحه سرا.
  5. به آنچه علاقه نداشت بی توجهی نشان می داد.
  6. از او کسی ناامید نمی شد و کسانی که در وی دل بسته آرزویی بودند ناامید نمی شدند.
  7. خود را از سه چیز برکنار داشته بود: جدل و کشمکش و زیاده روی (گویی) و از آنچه به او مربوط نبود.
  8. مردم را نیز از سه چیز راحت و رها ساخته بود: هیچ کس را نکوهش و سرزنش نمی کرد و دنبال بدی و زشتی پنهان کسی نبود و جز گفتاری که امید پاداش آن را داشت سخن نمی گفت.
  9. وقتی سخن می گفت حاضران همنشین خاموش می شدند، گویا که پرنده بر سرشان نشسته است. آنگاه که ساکت می شد، سخن می گفتند و پیش او سخن به کشمکش نمی کشاندند. هر کس سخن می گفت سکوت می کردند تا از سخن در آید.
  10. وقتی کسی پیش او سخن می گفت گویا نخستین نفر بود که سخن می گوید.
  11. پیامبر از آنچه مایه خنده آنان بود می خندید و از آنچه موجب شگفتی شان، شگفتی نشان می داد.
  12. بر فرد تازه واردی که سخن به جفا می گفت و خواسته ناروا داشت بردباری می کرد، تا آنگاه که یارانش آن غریب را پیش خود فرا می خواندند.
  13. می گفت: وقتی نیازمندی را دیدید که در پی نیاز خود است به خواستش رسیدگی کنید و آن را برآورید.
  14. ستایش را جز از کسی که در صدد مقابله به مثل بود نمی پذیرفت. سخن کسی را نمی برید تا پایان بَرَد یا خود فرو برخیزد.

خود را از سه چیز برکنار داشته بود:

جدل و کشمکش و زیاده روی (گویی) و از آنچه به او مربوط نبود.

مردم را نیز از سه چیز راحت و رها ساخته بود:

 هیچ کس را نکوهش و سرزنش نمی کرد و دنبال بدی و زشتی پنهان کسی نبود و جز گفتاری که امید پاداش آن را داشت سخن نمی گفت.

امام حسین (علیه السلام) فرمود: گفتم خاموشی اش چگونه بود؟ فرمود: خاموشی رسول خدا(ص) چهار گونه بود:محور پنجم: خاموشی رسول خدا

  1. از سرِ بردباری
  2. به جهت هشیاری و پرهیز داشتن
  3. اندازه نگه داشتن
  4. اندیشه کردن.

اندازه داشتن در یکسان نگری میان مردم و گوش فرا دادن به سخن آنان بود.

اندیشه کردن، در چیزهایی بود که می ماند و چیزهایی که از میان می رود و نمی ماند.

بردباری و صبر برای او یکجا گرد آمده بود، از این رو چیزی او را به خشم نمی آورد.

هوشیاری و دوراندیشی او در چهار چیز گرد آمده بود:

  1. نیک اندیشی و نیکورفتاری تا الگوی دیگران شود.
  2. کناره گیری از کار زشت و ناروا تا دیگران از آن دست کشند.
  3. تلاش وی در آنچه امتش را به راستی و صلاح در آورد.
  4. ایستادگی در آنچه خیر دنیا و آخرت را برایشان گرد آورد.

    منبع

 پرسش حسینی، پاسخ علوی، سیره محمدی ، سایت حوزه

تنظیم: منیره ملکوتی خواه

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث