زمانی که افطار کردن در آن مستحب است (اقبال الاعمال)
۱۸ اسفند ۱۳۹۴ 0 ادعیه و زیاراتالجزء الأول؛ أبواب أحكام شهر رمضان؛ الباب السادس فيما نذكره من وظائف الليلة الثانية من شهر رمضان و يومها و فيه فصول، فصل فيما نذكره من الوقت الذي يستحب فيه الإفطار
جلد اول، باب های احکام ماه رمضان؛ باب ششم: اعمال شب و روز دوم ماه رمضان و فصل های این باب؛ فصل سوم زمانى كه افطار كردن در آن مستحب است:
أقول قد وردت الروايات متناصرة عن الأئمة عليهم أفضل الصلوات أن إفطار الإنسان في شهر رمضان بعد تأدية صلاته أفضل له و أقرب إلى قبول عباداته
در روايات بسيار كه يكديگر را تقويت مىكنند از ائمّه-بهترين درودها بر آنان-نقل شده است: بهتر است انسان در ماه رمضان بعد از اداى نماز افطار كند و اين بيشتر موجب قبولى عبادات مىشود.
فَمِنْ ذَلِكَ مَا رَوَيْنَاهُ بِإِسْنَادِنَا إِلَى عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ مِنْ كِتَابِ الصَّوْمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ
از جمله «علىّ بن فضّال» در «كتاب الصّيام» نقل كرده است كه امام صادق-عليه السّلام-فرمود:
يُسْتَحَبُّ لِلصَّائِمِ إِنْ قَوِيَ عَلَى ذَلِكَ أَنْ يُصَلِّيَ قَبْلَ أَنْ يُفْطِرَ
براى روزهدار مستحب است كه اگر توانست نماز را قبل از افطار بخواند
أقول و أما إن حضره قوم لا يصبرون إلى أن يفطر معهم بعد صلاته و يكونون ممن يقدمون الإفطار فيفطر معهم رضا لله جل جلاله و تعظيما لمراسمه و تماما لعباداته و مراد [يراد] ذلك لمالك حياته و مماته فليقدم الإفطار معهم على هذه النية محافظا به على تعظيم الجلالة الإلهية و إن كان القوم الذين حضروه يشغله إفطاره معهم عن مالكه و يفرق بينه و بين ما يريد من شريف مسالكه فيرضيهم بالإكرام في الطعام و يعتذر إليهم في المشاركة لهم في الإفطار ببعض الأعذار التي يكون فيها مراقبا للمطلع على الأسرار و إن كان الحاضرون ممن يخافهم إن لم يفطر معهم قبل الصلاة و كانت التقية لهم [منهم] رضى لمالك الأحياء و الأموات فليعمل ما يكون فيه رضاه و لا يغلط نفسه و لا يتأول لأجل طاعة شيطانه و هواه
اما اگر با افرادى بود كه نمى توانند صبر كنند تا او نماز بخواند و بعد همه باهم افطار كنند و افطار را بر نماز مقدّم مى دارند، براى خشنودى خداوند-جلّ جلاله-و تعظيم دستورها و تكميل عبادات و به پيروى از اراده ى خداوندى كه مالك زندگانى و مرگ او است، با آنان افطار نموده و با اين نيّت افطار را بر نماز مقدّم بدارد، درحالى كه تعظيم جلالت الهى را مراعات مى كند؛ ولى اگر به واسطه ى افطارى كردن با آنان از خداوندگار خود باز مى ماند و افطار كردن با آنان، ميان او و دستورهاى شريفى كه خدا از او خواسته فاصله ايجاد مى كند، افراد ياد شده را با غذا دادن گرامى داشته و از خود خشنود گرداند ولى با ذكر عذر خود مبنى بر عدم مشاركت با آنان در افطار، از آنها پوزش بطلبد و در عذرهايى كه مى آورد نيز مراقب خداوند مطّلع بر دلها و اسرار باشد؛ اما اگر در صورت افطارى نكردن با آنان پيش از نماز، از آنان بترسد و تقيّه از آن ها مايه ى خشنودى خداوند- كه مالك زندگان و مردگان است-باشد، به آنچه خشنودى خدا در آن است عمل كند و خود را به اشتباه نيندازد و براى اطاعت از شيطان و خواهش نفس خود، دست به توجيه نزند.