لزوم تعظیم روز بیست و هفت رجب از دیدگاه عقل (اقبال الاعمال)
۲۹ فروردین ۱۳۹۵ 0 ادعیه و زیاراتنيكبختى حاصل از درخشش آفتاب رحمتى كه در اثر اذن خداوند-جلّ جلاله-به سرور رسولان-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-و فرزندان پاك او مبنى بر آشكارا نمودن رسالت خويش از سوى پروردگار جهانيان به همهى آفريدهها، بر بندگان گسترده شد و مژدهى نيكبختى دنيا و آخرت را داد و لزوم تعظيم و مقدم داشتن آن به اندازهى احياى خردهاى مردهاى كه در اثر نبوت آن حضرت توسط خداوند-جلّ جلاله-صورت گرفته و آدابى كه به واسطهى رسالت مقدس او آشكارا گرديد و درهاى هدايت به راههاى درست كه به واسطهى راهنمايى او گشوده شد، ارزش دارد و زبان سخن، قلم و نگارش از بيان آن عاجز است و خواطر انسانها نمىتواند آن را به شماره درآورد و بصيرت انسان نيز توان آگاهى از معانى آن را نداشته و نمىتواند آن را به شماره درآورد؛ كه: « بگو: اگر دريا مركب شود و سخنان پروردگارم را بنويسند، قطعا پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان پذيرد، دريا پايان مىيابد، هرچند نظير آن دريا را به مدد آن بياوريم.» تو نيز اگر انصاف به خرج دهى، پى خواهى برد كه پيش از ظهور رسالت پيامبر اكرم-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-امتها سرگشته بودند و در گمراهى به سر مىبردند و استحقاق نابودى و ريشهكن شدن، آنها را فراگرفته بود؛ يهود به خاطر مخالفت با حضرت موسى-عليه السّلام-در بندهاى گمراهى گرفتار و نصارى به واسطهى سخن زشت دربارهى حضرت عيسى-عليه السّلام-در هلاكت به سر مىبردند و عرب و پيروان آنها در راه جانوران و چهارپايان رهسپار گرديده و به واسطهى بتپرستى نعمت عقل را از دست داده بودند و درياى خشم خداوند-جلّ جلاله-بر دشمنان احاطه كرده و امواج هلاكت جان طغيانگران را فراگرفته و آتش عذاب بر آنها مسلط شده و تن آنان را به سوى مرگ پيش مىبرد و پيكهاى انتقام، منحرفان و معاندان و دل دشمنان و حاسدان و گمراهان را فراگرفته بود، هم آنان كه چشم داشتند ولى نمىديدند و عقل داشتند ولى درك نمىكردند و دل داشتند ولى فاقد بصيرت بودند و اعضا و جوارح داشتند، ولى هيچيك از آنها طراوت لازم را نداشت و همگى از شدت امور هولناك يادشده، يكديگر را تنها گذاشته و دست از يارى همديگر كشيده بودند. در اين حال، خداوند-جلّ جلاله-از جايگاه غضب و خشم و عذاب و كيفر بر امتهايى كه متعرض شتاب عذاب و نابودى الهى بودند، حضرت محمد-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-را به پيامبرى برانگيخت، در حالى كه او تكوتنها و بىياور بود و با تمام منكران موجود، سر جنگ داشت؛ ولى داراى انديشه و نظرى بود كه همهى نظرها را فراگرفته و بر ممالك همهى نيرومندان چيره گرديده بود و دلى كه همهى پهلوانان در برابر او خاضع و فروتن بودند و بيانى كه زبان همهى گويندگان و اهل عمل در برابر آن خاشع بود و نورى كه لشكرهاى تاريكى را شكست داد و سركردگان گمراهان را با شعلههاى قهر خود خاموش ساخت و گامى كه بر روى سرها و جانها قدم گذاشت و همتى كه به نابودى همهى آسيبها و نافرخندگىها حكم راند. بدينسان، در روز بيست و هفتم رجب، با شگفتى و مقام والا، نسيم بوى خوش قدرت و دانش او در پيچيد و پيش تاخت و حيات و زندگانى را براى همهى پيشينيان و نسلهاى متأخر به هديه آورد و عقلهايى كه خاموش يا نابود بودند، آن را استشمام كرده و دلهايى كه در خواب بودند، بيدار شدند و جامهاى ديدگاههاى عالى در جان افراد بيمار شراب عافيت ريخت و آنان را طرد كرد و بر لشكرهاى نافرخندگى احاطه كرد و آنها را تاراند و عقل او هجوم آورد و عقول آنها را برشكست و آنها را به دور راند، تا اينكه همهى آنها را بعد از آنكه از يكديگر جدايى گرفته و در نواحى مختلف مىزيستند، در يكجا گرد آورد و همه را نسبت به يكديگر متفق و مهربان نمود و بر سر بساط مهر و اتحاد نشاند و از پرتگاههاى هلاكت و تباهى نجات داد. بنابراين، دربارهى شخصيتى كه چنين اوصافى را دارا است، چگونه مىانديشى و چه كسى مىتواند الطافى را كه خداوند-جلّ جلاله-او را بدان مشرف ساخته، شرح دهد؟ ! و با كدامين بيان و زبان و دل مىتوان مواهب و يارىهاى خداوند به او را توصيف كرد؟ ! كه ما زبان را به بيان فراخوانديم و دچار لغزش شد و قلم را به نگارش در حدّ توان دعوت كرديم و لغزيد و دچار اضطراب شد و به زمين افتاد و بدينسان همهى اعضا و جوارح خويش را فرا خوانديم و همگى كناره گرفتند و گريختند و به دور رفتند. از اينرو، بر كمال اقبال و توجهى كه زبان حال، ما را بدان رهنمون مىگردد، سرسپرده و از صاحب آن مقام عظيم كه ذاتا آن مقام را دارا است، درخواست يارى مىكنيم كه ارزش اين روز فرخنده و بخششها و پاداشهاى موجود در آن را به ما بشناساند و چگونگى سپاسگزارى در برابر آنچه را كه ما از توصيف آن عاجزيم، به ما بياموزد و كشف آنچه را كه به كوتاهى در اطلاع از آن اقرار داريم، به ما الهام كند و بر ما توجه نموده و ما را به پذيرش و تعظيم خود كه فرستندهى رسول است و نيز بر بزرگداشت رسول خود آنگونه كه از ما مىخواهد، مؤفق گرداند.