بهلول و پاسخ شبهه های ابو حنیفه

بهلول و پاسخ شبهه های ابو حنیفه

۱۷ فروردین ۱۳۹۵ 0 فرهنگ و اجتماع
روزى بهلول از در خانۀ ابوحنيفه مى گذشت. شنيد او با شاگردان خود مى گويد امام صادق عليه السلام سه مطلب مى گويد كه من آنرا نمى پسندم.
اول اینكه شيطان به آتش دوزخ عذاب خواهد شد، در حالى كه خداوند شيطان را از آتش آفريد. چگونه ممكن است آتش به وسيلۀ آتش بسوزد و عذاب شود.
دوم اينكه خدا را نمى توان ديد. چگونه ممكن است چيزى موجود باشد و ديده نشود.
سوم اینکه انسان فاعل فعل خويش است و حال آنكه نصوص بر خلاف آنست.
هنگامى كه بهلول اين سخنان را شنيد، كلوخى برداشت و به سوى او پرتاب كرد.
شاگردانش بهلول را گرفتند و نزد خليفه بردند.
بهلول گفت: از من چه شكايتى دارى؟ من كه كارى انجام نداده ام.
گفت: تو كلوخى بر پيشانى من زدى و سر مرا به درد آوردى.
بهلول: درد كجاست؟ آن را به من نشان بده.
گفت: درد را نمى توان ديد.
بهلول: اول اینکه تو خود گفتى آنچه را نتوان ديد، موجود نيست.
دوم اينكه گفتى سرت بر اثر اصابت كلوخ درد آمده است! دروغ مى گوئى؛ زيرا تو معتقدى شيطان به آتش نمى سوزد. زيرا او از جنس آتش ‍ است . پس تو نيز كه از جنس خاكى و از خاك آفريده شده اى، نبايد از خاك و كلوخ معذب شوى.
سوم اینکه تو گفتى انسان فاعل فعل خود نيست، پس تو چه شكايتى از من دارى؟ و چرا ادعاء قصاص مى كنى؟(1)

پی نوشت

1. مجالس المؤ منين، ج 2، ص 14؛  انوار نعمانى، ص 216.

منبع

کشکول جبهه، موسسه فرهنگی نور

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث