وقایع روز دوازدهم محرم
۱۸ مهر ۱۳۹۵ 0 فرهنگ و اجتماع۱- دفن شهدای کربلا ۶۱ ق
مرحوم شيخ مفيد در ارشاد صفحه ۲۵۸ مى فرمايد عمر بن سعد از كربلا به سوى كوفه روانه شد جماعتى از بنى اسد كه در اراضى غاضريّه منزل داشتند به مقتل آن حضرت آمدند (ظاهرا) بر اجساد شهداء نماز خواندند و ايشان را دفن كردند به اين طريق كه امام را در همان موضع كه معروف است و حضرت على بن الحسين (على اكبر) را در پائين پاى امام عليهالسلام و از براى ساير شهداء حفره اى در پائين پا كندند و در آن حفره دفن نمودند و حضرت ابوالفضل عليهالسلام را در راه غاضريّه در همان مكان كه اكنون معروف است دفن كردند ولى از نظر شيعه حضرت امام زين العابدين عليهالسلام در واقع آمد نماز خواند و دفن نمود چنان كه امام رضا در جواب گروه واقفيّه تصريح نموده كه در كتاب انصار الحسين صفحه ۱۰۴ توضيح داده شده و در بصائر الدرجات صفحه ۲۲۵ در ضمن حديثى از امام صادق عليهالسلام استفاد مى شود كه در موقع دفن سرور شهيدان امام حسين عليهالسلام پيامبر اسلام و حضرت على عليهالسلام و امام حسن وامام سجاد و ملائكه حضور داشتند و يارى مى نمودند.
۲- وفات امام زين العابدين به قول شيخ بهائى (غير مشهور)
۳- ورود اهل بيت عصمت به كوفه ۶۱ ق
چون به ابن زياد خبر رسيد كه اهل بيت به كوفه نزديك شده اند امر كرد سرهاى شهدا را كه عمر بن سعد از پيش فرستاده بود خارج كرده و پيش روى اهل بيت ببرند و با هم به شهر درآورند و در كوچه و بازار بگردانند تا سلطنت يزيد بر مردم معلوم شود مردم كوفه چون از ورود اهل بيت خبردار شدند از كوفه بيرون آمدند و اهل بيت را سوار بر شتران وارد كوفه نمودند و زنان كوفه براى تماشا بالاى بام ها رفته بودند زنى از بام صدا زد من اىّ الاسارى انتنّ شما از كدام مملكت و قبيله هستيد گفتند نحن اسارى آل محمدصلىاللهعليهوآلهوسلم چون آن زن اين را شنيد هر چه چادر و مقنعه داشت آورد و برايشان پخش نمود مخدرات گرفتند و خود را با آنها پوشانيدند.
به روايت مسلم گجكار قريب به چهل محمل روى چهل شتر در روى آنها زنان و اطفال بودند و سيد سجادعليهالسلام مريض بر شتر برهنه نشسته و خون از رگهاى گردنش جارى بود اهل كوفه گريه مى كردند ضرت با صداى ضعيف مى فرمود شما بر ما گريه مى كنيد پس ما را چه كسى كشت.
سهل گويد چون وارد كوفه شدم ديدم بوقها زده مى شد و پرچم ها افراشته ناگاه لشكر وارد شد صداى ضجه و ناله برخاست و سرهاى شهدا را كه بر فراز نيزه نصب كرده بودند آوردند در پيش سرها سر مبارك امام حسين مثل ماه مى درخشيد.
امام در نوك نيزه آيه مباركه را تلاوت مى نموده ام حسبت انّ اصحاب الكهف و الرقيم كانوا من اياتنا عجبا، سهل گويد گريه كنان گفتم يابن رسول الله رأسك اعجب يعنى تكلم رأس شريف تو از قصه اصحاب كهف و رقيم عجيب تر است پس جناب زينب مردم را امر به سكوت نمود و خطبه اى شروع كرد در حالي كه همه خاموش بودند و ما آن خطبه را در انصار الحسين ايراد كرده ايم.
۴- وفات شيخ صفى الدين سيد اسحق اردبيلى ۷۳۵ ق در اردبيل
كنيه اين مرحوم ابوالفتح و لقبش شمس الدين و از مشاهير صوفيه و جدّ اعلاى سلاطين صفويّه است و از اين خانواده ده نفر به سلطنت رسيده و سلاطين صفويّه را به سبب انتسابشان به او صفويّه گويند و قبر اين مرحوم در اردبيل مى باشد و نزد او جماعتى از اولاد و احفادش دفن گرديده از جمله شاه اسماعيل و شاه خدابنده و شاه عباس اول و غيره و تمام سادات صفويّه از نسل اين بزرگوار است و نسب شيخ صفى الدين به حضرت امام موسى بن جعفرعليهالسلام مى رسد باين ترتيب :
هوابن سيد امين الدين جبرئيل بن محمد صالح بن سيد قطب الدين بن صلاح الدين رشيد بن محمد الحافظ بن سيد عوض شاه الخواصّ بن سيد فيروز شاه زرين كلاه بن سيد نورالدين محمد بن سيد شرف شاه بن تاج الدين حسن بن سيد صدرالدين محمد بن سيد مجد الدين ابراهيم بن جعفر بن محمد بن اسماعيل بن ناصر الدين محمد بن شاه فخر الدين احمد بن سيد محمد الاعرابى ابن محمد قاسم بن حمزه بن الامام موسى الكاظم عليهالسلام .