وقایع روز بیستم جمادی الثانی
۱۹ آبان ۱۳۹۵ 0 فرهنگ و اجتماعولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مكه معظمه در سال دوم یا پنجم بعثت
روزى حضرت رسول اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم در ابطح با حضرت على عليهالسلام و عمّار و منذر و عباس و ابوبكر و عمر نشسته بود . ناگاه جبرئيل نازل شد . ندا كرد يا محمد خداوند سلام مى رساند و امر مى كند كه چهل شبانه روز از خديجه دورى نمائى . حضرت چهل روز به خانه خديجه نرفت و در منزل فاطمه بنت اسد بود . روزها روزه مى گرفت و شبها عبادت مى كرد . عمار را نزد خديجه فرستاد كه نيامدن من به سوى تو از كراهت نيست . بلكه از طرف خداوند مأمورم . خديجه هر روز از مفارقت سيد عالم مى گريست تا چهل روز تمام گشت . جبرئيل نازل شد و گفت : يا محمد خداوند سلام مى رساند و مى فرمايد : براى تحفه من مهيا شو، ناگاه ميكائيل طبقى آورد كه دستمال بهشتى روى آن را پوشيده بود . در پيش حضرت گذاشت و گفت : پروردگارت مى فرمايد : امشب بر اين طعام افطار كن . حضرت على عليهالسلام فرمود : هر شب به من امر مى نمود در را باز كنم تا هر كه خواهد بيايد و با حضرت افطار كند ولى امشب مرا فرمود بر در خانه بنشين و كسى را نگذار داخل شود كه اين طعام بر غير من حرامست . حضرت موقع افطار از طعام و آب بهشتى تناول فرمود تا سيراب گرديد باقيمانده طعام به آسمان برده شد.جبرئيل عرض كرد : اكنون به منزل خديجه برويد و با او مضاجعت كنيد كه حق تعالى اين شب از نسل تو ذريه طيبه خلق مى نمايد و حضرت به خانه خديجه تشريف برد و خديجه كبرى به فاطمه زهرا حامله شد.زنان مكه به جهت ازدواج خديجه با پيغمبر به آن مخدّره عداوت مى ورزيدند و از او دورى مى كردند سلام نمى دادند و نمى گذاشتند زنى نزد خديجه برود. از اين جهت وحشتى عظيم از تنهائى به او رو داد . موقعي كه به فاطمه حامله گرديد او در شكم مادر مونس او بود و با او سخن مى گفت و صبر مى داد . چون درد زائيدن گرفت خديجه به سوى زنان قريش و فرزندان هاشم در مكه كسى فرستاد كه نزد او بيايند . ولى آنها گفتند : تو سخن ما را قبول نكردى و زن يتيم ابوطالب شدى كه فقير و بى چيز است . ما به خانه تو نمى آئيم . خديجه از شنيدن اين جواب بسيار غمگين شد و در فكر بود . ناگاه چهار زن شبيه به زنان بنى هاشم نزد او حاضر شدند . خديجه ترسيد . يكى گفت : اى خديجه نترس ما رسولان پروردگاريم به يارى تو آمده ايم منم ساره زوجه ابراهيم . ديگران گفتند : مائيم آسيه و مريم و كلثوم خواهر موسى، سپس فاطمه زهرا در مكه دو يا پنج سال بعد از بعثت به دنيا آمد . آن طفل را با آب كوثر شستند و لباس سفيدى پوشاندند و مادر به آن شفيعه روز جزا شير داد و در هر روز آنقدر رشد مى كرد كه اطفال ديگر در ماهى نمو مى كنند.
ولو كان النساء كمن ذكرتا لفُضّلت النّساء على الرجال
فلا التاءنيث لاسم الشّمس عيب و لا التذكير فخر للهلال
منبع:
کتاب حوادث الایام، سید مهدی مرعشی نجفی