شرح زیارت امین الله؛ « مُتَزَوِّدَةً التَّقْوَى لِيَوْمِ جَزَائِكَ »؛ معنا و مراتب تقوی
۱۹ دی ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلام
معنای تقوی و اهمیت آن
شخصیت واقعی و حقیقی انسان وابسته به دو امر است :
اول - بینش او نسبت به ارتباط وجودی به حق تعالی و رجوعش به او
دوم - پیاده کردن این بینش در زندگی عملی و رفتاری
حفظ کردن وجود خود با تمامی تمایلاتش از رفتن برخلاف طریقه ای که بینش ایمانی و گرایش فطری او اقتضاء می کند تقوا نامیده می شود.
به فرموده علی علیه السلام :
التقوی اجتناب : تقوی اجتناب و دوری است . (1)
و آن یگانه سبب ظهور ایمان و حفظ آن می باشد .
التقوی حصن المؤمن : تقوی موجب حفظ مؤمن است .(2)
و اساس تمامی خوبیهای دیگر(3) و قوی ترین پایه ایما ن (4) و موجب پاک شدن اعمال (5) و شریف ترین و بهترین لباس بر قامت انسانیت(6) و دوای دردهای باطنی انسان(7) و بهترین توشه(8) و ذخیره(9) برای عالم آخرت است.
برای اهمیت آن همین بس که موجب رسیدن به حیات پاکیزه (10) در دنیا و آخرت و شرافت دنیا وآخرت (11) و سود هردو(12) می باشد و تقریباً تمامی انبیایی که قرآن(13) دعوت ایشان را ذکر کرده، دعوت به توحید و تقوی با هم بوده است.
جایگاه تقوی در سیر تکاملی
با مراجعه دقیق به آیات و روایات به دست می آید که تقوی از لوازم اولیه سیر تکاملی انسان از ابتدا تا انتها می باشد و آن محدود به مرتبه خاصی از سیر وجودی انسان نیست و وصف مرتبه معینی از مراتب ایمان نمی باشد . برخلاف اوصاف دیگری که در قرآن و روایات برای انسانهای صاحب کمال آورده شده است . مانند: احسان، اخبات، اخلاص و خلوص و... که هر یک درجه معینی از ایمان را نشان می دهد بلکه تقوی از اولین مراحل ایمان که اعتقاد قلبی باشد موجود است تا آخرین مراحل آن . لکن در هر مرتبه ای به گونه خاصی ظهور می کند. در مرحله اعتقاد، به حفظ قلب از تزلزل در عقیده حق و راه یافتن شک و شبهه در آن و گرایش به عقاید باطله و خرافی معنا پیدا می کند و در مرحله عمل، اول به حفظ وظایف لازم بندگی و پیاده کردن آنها و اجتناب از مخالفت و ارتکاب دستورات نهی شده می باشد . دوم به حفظ دستورات مستحبه و ترک مکروهات شرعیه است و در مرحله اخلاق، به حفظ روح از آلوده شدن به اوصاف رذیله و تصمیم بر اتصاف به اوصاف حمیده می باشد و در مرحله سیر توحیدی و پرورش سر انسان ، به حفظ باطن از انگیزه های غیر خدایی و سپس از توجه به غیر خداوند متعال و تمرکز جان در ذکر الهی است.
هر یک از این امور جزئیات بسیاری دارد که در شرع مقدس بیان شده و در تمامی آنها نیاز به راهنما وجود دارد و هر کدام راهنمای خاصی دارد و باید مواظب بود که هر کدام را از راهنمای خاص خود طلب نمود و هر کسی هم در هر امری دخالت نکند مگر کسی که به تمامی آنها آگاهی و اشراف عملی داشته باشد و باید توجه داشت که هر مرتبه ای از آن زمینه صعود به مرتبه بالاتر می باشد.
مراتب تقوی
از بیانات گذشته اجمالاً به دست می آید که برای تقوی مراتبی است -که اکنون در صدد بیان مراتب به طور تفصیل نیز نمی باشیم بلکه مقصود توجه به مراتب داشتن تقوی است - از آنجا که حالت تقوی در اثر اطاعت از فرامین الهی به وجود می آید و خداوند متعال نیز در تمامی شئون وجودیه انسان دستوراتی اعم از واجب و مستحب، حرام و مکروه دارد و هر مقدار از این دستورات اطاعت شود مرحله ای از تقوا تحقق پیدا کرده است و انسان هر مرتبه ای از آن را داشته باشد مطلوب است و در سیر تکاملی قرار گرفته است .
همان طور که می فرماید:
فاتقوا الله مااستطعتم و اسمعوا و اطیعوا و انفقوا خیرا لانفسکم : پس، از خدا بترسید آن مقدار که می توانید و گوش دهید و اطاعت کنید و انفاق کنید- این امور - بهتر است برای جانتان . (14)
لکن خداوند از ما خواسته است که همت خود را بلند قرار دهیم حق تقوی را داشته و در برابر تمامی فرامین الهی تسلیم قلبی و عملی شویم .
به گونه ای که هیچ شائبه معصیت و کفران نعمت و نسیان و غفلت و خوبینی در برابر او و دستوراتش پیش نیاید و این درجه اعلای اسلام است .
از این جهت می فرماید:
یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله حق تقاته و لاتموتن الا و انتم مسلمون : ای مؤمنین ! حق تقوای خداوند را داشته باشید و جز در حالت تسلیم مطلق در برابر او جان ندهید . (15)
امام صادق علیه السلام حق تقوا را این گونه بیان فرمودند:
یطاع و لایعصی و یذکر فلاینسی و یشکر فلایکفر : خداوند اطاعت شود و معصیت نشود و یاد شود پس فراموش نگردد و شکر شود و کفر ورزیده نشود . (16)
در روایت دیگر علی علیه السلام می فرماید:
به خدا سوگند جز اهل خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به این آیه شریفه عمل نکرده است . او را یاد کرده و فراموشش نمی کنیم و شکرش کرده پس کفرانش نمی کنیم و اطاعتش کرده و معصیتش نمی کنیم . صحابه عرض کردند : ما نمی توانیم به این آیه عمل کنیم .
خداوند متعال این آیه را نازل فرمود:
پس هر مقدار می توانید تقوی داشته باشید(17)
و آیاتی که اوصاف کلی متقین را ذکر می کند معرف مرتبه عالیه ای از آن می باشد و آن همان به صدق مطلق بودن در اعتقادات و اعمال و کردار برمی گردد و در این رابطه می فرماید:
والذی جاء بالصدق و صدق به اولئک هم المتقون : و کسی که صدق - قرآن - را بیاورد و آن را تصدیق نماید ایشان متقین می باشند.(18)
این تصدیق تسلیم مطلق قلبی و عملی در برابر حق تعالی است که در آیه 77 سوره بقره نمونه هایی از آن بیان شده است که نمونه بارز و کامل آن ائمه علیهم السلام هستند . لکن مطابق فرمایشاتشان، اختصاصی به ایشان ندارد و بعضی از آثار تقوی مربوط به این مرتبه از تقوی می شود . چنانچه ذکر خواهد شد.
پی نوشت :