شرح زیارت امین الله؛ « مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِيَائِكَ »؛ مراتب محبت به ائمه علیهم السلام
۰۹ دی ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلاممحبت رابطه جذب و انجذاب بین چیزی و موجود صاحب کمال است . به گونه ای که محب با آن مرتبط باشد و چون بین ما و ائمه علیهم السلام یک چنین ارتباطی برقرار است - این مطلب در علم کلام اثبات شده است - رابطه محبت وجود دارد . هر مقدار معرفت ما نسبت به این ارتباط و کمال وجودی ایشان بیشتر باشد محبت و لوازمش بیشتر خواهد بود . از این جهت خود ائمه علیهم السلام برای آن مراتبی را ذکر کرده اند.
البته قبل از بیان مراتب، باید توجه داشت که چون ائمه علیهم السلام از مقامات والای اعطائی از طرف خداوند متعال برخوردار بودند و از طرفی دشمنانشان(1) نمی خواستند ایشان مطرح شوند تا مردم برای رسیدن به کمال حقیقی، به طرف ایشان سوق پیدا کنند - چنانچه تاریخ صدر اسلام بعد از رحلت نبی گرامی اسلام شاهد بر آن است - یکی از جهات ترغیب به محبت ایشان و بیان فضیلت خاص برای محبین ایشان به طور عموم، همین امر بوده است که محبین ایشان در بین تمایلات و مذاهب مختلف و در برابر مخالفتهای حکومتهای غاصب و ظالم، به ایشان تمایل داشته و محبت می ورزند و این گونه ایشان را یاری می کردند و به خاطر محبت به ایشان زیر فشار و شکنجه و یا تبعید و محرومیت از مواهب مادی بودند .
از این جهت امام علی علیه السلام فرمود:
لمحبینا افواج من رحمة و لمبغضینا افواج من غضب الله (2) : برای دوستداران ما دسته هایی از رحمت خداوند است و برای دشمنان ما دسته هایی از غضب خداوند است .
یا در روایتی رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که ما اهل بیت را دوست داشته باشد خداوند او را روز قیامت در حال امن محشور می کند(3)
همچنین می فرماید: کسی که دوست دارد به ریسمان محکم چنگ زند باید به محبت علی و اهل بیتم علیهم السلام چنگ زند(4).
لکن در عین حال فضایل زیاد و بسیار بلندی را برای محبین بیان کرده اند - نوعاً این دسته از محبین همراه با عنوان شیعه مطرح شده اند - که لازمه آن، داشتن درجه خاصی از محبت است و اگر در بعضی از روایات فرموده اند: عده ای از ما نیستند یا با تعبیرات دیگر، مراد نفی درجات بالای محبت و تشیع می باشد نه نفی اصل محبت و تشیع.
حال بیان روایات مراتب محبت، در این رابطه بیانات مختلفی از ائمه علیهم السلام وارد شده است که با توجه به روایات دیگری که اوصاف محبین و شیعیان خود را بیان می کنند، معارفی از اعتقادات و اخلاقیات را متذکر می شوند .
امام علی علیه السلام می فرماید:
من احبنا بقلبه و اعاننا بلسانه و قاتل معنا اعداءنا بیده فهم معنا فی درجتنا و من احبنا بقلبه و اعاننا بلسانه و لم یقاتل معنا اعداء نافهو اسفل من ذلک بدرجة، و من احبنا بقلبه و لم یعنا بلسانه و لابیده فهو فی الحنة...(5)
کسی که ما را با قلبش دوست داشته باشد و با زبانش کمک کند و در برابر دشمنانمان با دستش همراه ما بجنگد پس او با ما می باشد در درجه ما، و کسی که ما را با قلبش دوست داشته باشد و با زبانش کمک کند و با دشمنان ما در کنار ما نجنگد پس او پایین تر از قبلی است به درجه ای، و کسی که ما را با قلبش دوست داشته باشد و با زبان و دستش کمک نکند پس او در بهشت است .
در روایت(6) دیگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مرتبه اول را اعلی درجه بهشت و مرتبه دوم را درجه دوم و مرتبه سوم را در درجه سوم بهشت معرفی کرده اند .
در روایت دیگر از امام حسن مجتبی علیه السلام نقل شده است که فرمود: مرتبه اول با ما هستند در غرفه ای که قرار دادیم و مرتبه دوم درجه ای پایین تر و مرتبه سوم در بهشت قرار دارد(7).
در روایتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود: تو مانند قل هو الله احد هستی که کسی که آن را یک مرتبه بخواند یک سوم قرآن را خوانده و کسی که دو مرتبه آن را بخواند مثل اینکه دو سوم قرآن را خوانده و کسی که سه مرتبه آن را بخواند مثل اینکه تمامی قرآن را خوانده است، همچنین کسی که تو را با قلبش دوست داشته باشد و با زبانش یاد کند برای او مانند دو سوم ثواب اعمال بندگان خواهد بود و کسی که تو را با قلب دوست داشته باشد و با زبان و دستش یاد کند برای او مانند ثواب جمیع بندگان می باشد(8) .
در ذیل این روایت دو معنا برای آن شده است :
اول اینکه : مراد ثواب اعمال بندگان غیر دوستدار اهل بیت باشد .
دوم: مراد اعمال محبین باشد . البته بدون صفت محبتشان .
اما روایاتی که اوصاف محبین را بیان می کند، ممکن است اوصاف صاحب مرتبه اول را بیان کنند .
در روایتی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
کسی که خداوند محبت اهل بیتم را روزیش کند به تحقیق به خیر دنیا و آخرت رسیده است . پس نباید کسی شک کند که او در بهشت است . زیرا در محبت اهل بیت من بیست خصلت است: ده تای آن در دنیا و ده تای آن در آخرت. اما آنچه را که در دنیاست: پس زهد و حرص بر عمل و ورع در دین و میل در عبادت و توبه قبل از مرگ و نشاط در برپایی - بیداری - شب و مأیوس بودن از آنچه در دست مردم است و حفظ امر و نهی خداوند عز و جل بغض دنیا و دهم، سخاوتمندی، و اما آنچه در آخرت است : پس برای او نامه ای باز نمی شود و میزانی نصب نمی شود و کتابش به دست راستش داده می شود و برای او دوری از آتش نوشته می شود و چهره اش سفید و نورانی می شود و از لباسهای بهشت پوشانده می شود و شفاعتش نسبت به صد نفر از اهل بیتش قبول می شود و خداوند عز و جل با نظر رحمت به او می نگرد و از تاجهای بهشتی بر سرش نهاده می شود و دهم، بدون حساب وارد بهشت می شود پس خوشا به حال محبین اهل بیتم (9) .
روایاتی(10) که در اوصاف شیعیان و مؤمنین و متقین آمده است شاید به این مرتبه از محتب اختصاص داشته باشد . زیرا شیعه حقیقی آن پیرو واقعی اهل بیت عصمت و طهارت در تمامی شئون زندگی - اعم از فردی و اجتماعی و حالات و کمالات نفسانی - می باشد و ایشان را بر هر چیز ترجیح داده حتی بر خویشتن و زن و فرزندش و ائمه علیهم السلام اگر چنین شیعیانی را پیدا می کردند در برابر حکام غاصب ساکت نمی نشستند و قیام می کردند (11) و اگر شیعه بودن عده ای را نفی کرده اند(12) مراد نفی این مرتبه از محبت و تشیع می باشد.
لکن در عده ای از روایات خدمت ائمه یا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می رسند و عرض می کنند: که کسی دوست دارد کسانی را که نماز می خوانند لکن خودش جز نماز واجب را نمی خواند و دوست دارد کسانی را که صدقه می دهند و جز صدقه واجبش را نمی دهد و دوست دارد کسانی را که روزه می گیرند و جز ماه رمضان را روزه نمی گیرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: این شخص با کسی است که او را دوست دارد(13)
در روایت دیگر ابوبصیر از امام صادق علیه السلام سؤال می کند:
که آیا شیعیان شما با شما هستند؟
حضرت فرمود: اگرازخداوند بترسد و مراقب پیامبرش باشد و از گناهان پرهیز کند با ما در درجه ما خواهد بود...(14)
شیعیان و محبینی که در واجبات و ترک محرمات و امور لازمه تابع ائمه علیهم السلام هستند و زیاد به مستحبات و امور اخلاقی اهتمامی ندارند با شرط تداوم در این کار، ممکن است در آن مرتبه دوم که در روایات گذشته بیان شد قرار داشته باشند که ایشان با زبان و قلب ائمه علیهم السلام را دوست دارند و در درجه ای پایین تر از گروه اول در بهشت قرار دارند.
در عین حال روایات دیگری نسبت به محبین ایشان وارد شده که آنها با داشتن معصیت نیز از محبین معرفی شده اند .ولی خداوند متعال ایشان را مبتلا به ناراحتیهایی در دنیا یا دردهایی در برزخ و قیامت می کند تا از آلودگی پاک شوند و به شرط بقای(15) ایمان و محبتشان نسبت به ائمه علیهم السلام مشمول شفاعت ایشان شده و در نهایت داخل بهشت می شوند . این دسته از روایات شاید به مرتبه سوم از محبت اشاره داشته باشند و آنها عبارتند از این روایت .
راوی گوید: بر امام باقر علیه السلام وارد شدیم و زیاد الاحرام نزد حضرت بود . حضرت به او فرمود:
ای زیاد، چرا پاهایت را مجروح می بینم؟ عرض کرد: بر شتر - یا اسب - لاغری سوار شدم که راه مرا به زحمت انداخت و مرا بر این امر جز محبت شما و شوق به سوی شما وادار نکرد . سپس مقداری سر را پایین انداخت . سپس عرض کرد: فدایت شوم گاهی خلوت می کنم و شیطان نزدم می آید و مرا به یاد گناهان گذشته ام می اندازد . پس مثل اینکه مأیوس می شوم . سپس به یاد محبتم نسبت به شما و بریدن دل از غیر شما و متصل شدن به شما می افتم . حضرت فرمود: ای زیاد، آیا دین جز محبت و بغض است؟ سپس آیات سه گانه را خواند . مانند اینکه در کف دستش بود : ولکن خداوند ایمان را محبوب شما قرار داد و آن را در دلهایتان زینت داد و کفر و فسق و معصیت را نزد شما مبغوض قرار داد . ایشان رشدیافتگانند . تفضل و نعمتی از طرف خداوند است و خدا عالم حکیم است. و خدا می فرماید: خدا کسی را که به سوی مؤمنین هجرت کند دوست دارد . و خدا فرمود: اگر خدا را دوست دارید پس از من تبعیت کنید تا خدا شما را دوست داشته و گناهانتان را ببخشد خدا بخشنده مهربان است . مردی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد عرض کرد: ای رسول خدا، من روزه داران را دوست دارم ولی روزه نمی گیرم و نمازگزاران را دوست دارم لکن نماز نمی خوانم و صدقه دهنگان را دوست دارم ولی صدقه نمی دهم پس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: تو با کسی که دوست داری می باشی و برای توست آنچه را که کسب و عمل می کنی، آیا خشنود نمی باشی اگر امر وحشتناکی از آسمان بیاید هر دسته ای به محل امنشان پناهنده می شوند و ما به رسول خدا پناهنده شده و شما به سوی ما پناهنده می شوید؟(16)
در روایت دیگر راوی به امام صادق علیه السلام عرض می کند: آیا می شود شخصی کارهای خلافی انجام دهد - هیچ چیزی را فروگذار نکردم مگر اینکه گفتم - در حالی که امانت را قبول دارد؟ حضرت فرمود:
این شخص برایش امیدی هست ولی شخص ناصبی - کسی که ایشان را به امامت قبول نداشته و نسبت به ایشان هم کینه دارد و ناسزا می گوید - امیدی برایش نیست و اگر شخص مؤمن آن طوری باشد که تو می گویی از دنیا خارج نمی شود تا اینکه خداوند چیزی را بر او مسلط می کند تا خدا به واسطه آن گناهانشان را بیامرزد و آن یا فقر است و یا مرض(17) .
در روایت دیگر امام صادق علیه السلام می فرماید:
به خدا سوگند بنده ای این امر - ولایت و امامت ایشان - را توصیف نمی کند تا آتش او را ببلعد راوی گوید: عرض کردم: در میان شیعیان کسانی هستند که فلان کار و فلان کار - خلاف - را انجام می دهند . فرمود: اگر این طور باشد خداوند تبارک و تعالی یکی از ایشان را در جسدش مبتلا می کند پس اگر آن موجب از بین رفتن گناهانش شد و در غیر این صورت خداوند رزقش را بر او تنگ می کند، اگر این کار گناهانش را از بین برد و در غیر این صورت خداوند هنگام مردنش بر او سخت می گیرد تا اینکه نزد خدا بیاید . در حالی که گناهی نداشته باشد تا او را داخل بهشت کند(18) .
نظیر این روایات، روایتهای(19) دیگری نیز وجود دارد . لکن باید علت این همه اهتمام و سفارش ائمه به مسئله محبت و محبین خودشان روشن شود.
پی نوشت :