شرح زیارت امین الله؛ « اللَّهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِينَ إِلَيْكَ وَالِهَةٌ »؛ اخبات و ایمان
۲۳ دی ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلام
واله بودن دلهای فروتنان نزد خداوند
امام سجاد علیه السلام در این زیارت پس از دعاها و تقاضاهای سیزده گانه، صورت مبارکشان را بر قبر مطهر امیرالمؤمنین علی علیه السلام گذارده و سپس عباراتی را در بیست و دو فراز به صورت مناجات با حق تعالی ابراز می فرماید که بعضی از آنها حالات بندگان مؤمن است و نوع آنها بیان عنایتهای الهی به بندگانش می باشد و می توان استفاده کرد که مقصود حضرت از این جملات طلب مضمون آنهاست از خداوند متعال برای خویش .
همان طور که در اغلب دعاها می توان این معنا را استفاده کرد و این معنا منافات ندارد با اینکه این بزرگواران، این کمالات را در حد اعلای آن دارا بوده اند . زیرا ایشان حدوث و بقاء آنها را از خداوند متعال می دانستند و با دعا تقاضای دوام آنها را می کردند.
تحلیل معنای اخبات
خبت در لغت(1) به زمین مطمئن و محکمی گفته می شود که آنچه در آن مستقر شود حفظش می کند.
حضرت استاد آیة الله العظمی حاج سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله علیه می فرمودند:
این کلمه نیز استعمال می شود در مورد شتری که گاهی در سرش کرمهایی به وجود می آید و او را ناراحت و اذیت می کند و می رود در بیابان تا پرنده ای که مأمور خداوند است بیاید این کرمها را با نوکش بردارد و بخورد تا از این درد خلاصی یابد . در این حال شتر با تمام وجود، بدون کوچک ترین حرکتی خود را در اختیار آن پرنده کوچک گذارده تا مبادا با کمترین حرکتی پریده و از دستش برود و آن ناراحتی عود کند . این حالت را اخبت البعیر گویند . این یک تمثیلی بود برای نشان دادن حالت قلب بعضی از مؤمنین و مراتب ایمانشان نسبت به حق تعالی که به مرتبه ای از اطمینان رسیده اند که هیچ چیز آنها را متزلزل نکرده و از یاد خداوند متعال غافل نمی شوند - که توضیحش خواهد آمد - .
قرآن کریم می فرماید:
ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات و اخبتوا الی ربهم اولئک اصحاب الجنة هم فیها خالدون : همانا کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند و اطمینان و خضوع به پروردگارشان داشته باشند ایشان اصحاب بهشتند که در آن همواره به سر می برند . (2)
مراتب ایمان
از آیات و روایات استفاده می شود که برای ایمان مراتب و درجاتی است و برای هر یک نشانه ها و آثاری است و بعضی از آن مراتب اوصاف خاصی دارد . مانند : محسنین، صالحین، صدیقین، مخلصین (بفتح لام) و مخبتین .
اساس تعلیمات قرآن و سنت در تمامی شئون زندگی انسان بر تحصیل ایمان و حفظ و تقویت آن است با ایجاد شرایط و لوازمش که مهم ترین آن، تبعیت از دستورات آنهاست و سفارش مؤکد آنها بر فهمیدن حق و بصیرت پیدا کردن نسبت به آن و تمیز آن از باطل است و تمامی معارف دین را بر محور حق مبتنی بر آن می داند و ملاک سعادت و شقاوت را تبعیت از حق و باطل معرفی کرده است - که مستلزم ایمان به حق و کفر به آن است - .
قرآن کریم می فرماید:
الذین کفروا وصدوا عن سبیل الله اضل اعمالهم و الذین آمنوا و عملوا الصالحات و آمنوا بما نزل علی محمد و هو الحق من ربهم کفر عنهم سیئاتهم و اصلح بالهم ذلک بان الذین کفروا اتبعوا الباطل و ان الذین آمنوا اتبعوا الحق من ربهم :کسانی که کافر شدند و از راه خدا مانع شدند خداوند اعمالشان را گمراه - نابود - کرد و کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند و به آنچه که بر محمد صلی الله علیه و آله وسلم نازل شده است که آن از طرف پروردگارشان حق است ایمان آوردند خداوند گناهانشان را از بین برد و حالشان را اصلاح کرد . زیرا کافران از باطل تبعیت می کردند و مؤمنان از حق که از طرف پروردگارشان است تبعیت نمودند . (3)
بنابراین ایمان به حق باید هم زبانی و هم قلبی باشد و در مرحله عمل نیز ظهور کند - که هر یک از اینها در زبان قرآن اسمی دارد و حالاتی را در روح ایجاد می کند - .
علاوه بر آن، باید در روح نیز نفوذ کند و خضوع خاصی در برابر محتویات آن پیدا کند . به گونه ای که هر چه معارف ایمانی به او عرضه شود با علم به حق بودنش تسلیم محض در برابر آن باشد و هیچ اعتراض قلبی نیز در برابر آن ننموده و خود را کاملاً در اختیار حق قرار دهد و همواره در یاد حق باشد و نخواهد هیچ غفلتی از آن داشته باشد . این حالت را اخبات گویند .
از این جهت قرآن کریم در رابطه با اعمال حج که یک نوع خضوع خاصی را می طلبد می فرماید:
و بشر المخبتین الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و الصابرین علی ما اصابهم و المقیمی الصلاة و مما رزقناهم ینفقون : و به مخبتین بشارت ده . آن کسانی که وقتی خداوند ذکر شود دلهایشان ترسناک است و بر آنچه به ایشان اصابت می کند صبر می کنند و نماز به پا داشته و از آنچه روزیشان کرده یم انفاق می کنند .(4)
و همچنین درباره کسانی که در برابر القائات شیطانی مقاومت کرده و با آن، تابعین حقیقی انبیاء از غیر ایشان جدا شده و شناخته می شوند می فرماید :
و ما قبل از تو هیچ رسول و نبی را نفرستادیم مگر اینکه وقتی آرزو می کرد - که مردم به او ایمان آورند و دینش پیشروی کند - شیطان در آرزویش رخنه می کرد . پس خداوند آنچه را که شیطان القاء می کند نسخ کرده سپس آیاتش را استوار می کند و خداوند دانای حکیم است . تا اینکه آنچه را که شیطان القاء می کند آزمایشی قرار دهد برای کسانی که در دلهایشان مرض است و کسانی که سنگین دل هستند و همانا ستمگران در مخالفت دور و درازی هستند . و تا اینکه کسانی که به آنها علم داده شده است بدانند که آن - چیزهایی که به رسولان نازل شده - از طرف پروردگارشان حق است . پس به آن ایمان آورده و دلهایشان نسبت به آن خاضع و نرم شود و حتماً خدا مؤمنین را به راه راست هدایت می کند . (5)
از این آیات استفاده می شود که برای هر پیامبری شیطانی انسی یا جنی وجود دارد تا مؤمنین حقیقی به او از غیر آن تمایز پیدا کرده و ایشان فقط تسلیم مطلق در برابر حق می باشند و نقشه شیطانی را خنثی می کنند و به هدایتهای دیگر نیز شرفیاب می شوند .
در این رابطه راوی به امام صادق علیه السلام عرض می کند: نزد ما شخصی است که به او کلیب گفته می شود . چیزی از طرف شما نمی آید مگر اینکه می گوید: من تسلیمم . نام او را کلیب تسلیم گذارده ایم . راوی می گوید: حضرت بر او رحمت فرستاد . سپس فرمود:
آیا می دانید تسلیم چیست؟ ما ساکت شدیم . حضرت فرمود:
به خدا سوگند آن اخبات و فروتنی و خضوع است .
خداوند عز و جل می فرماید:
کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند و به سوی پروردگارشان اخبات و خضوع دارند . (6)
از این روایت و روایتهای دیگر استفاده می شود که تسلیم مطلق در برابر حق و اولیای حق نسبت به فرمایشات و اعمالشان پس از شناخت حق هر چند به طور اجمال، یک مرتبه از ایمان است که چنین کسانی موفق می شوند تا آخرین نفس از حق و اولیائش حمایت کرده و موجب تحقق دین و گسترش آن می شوند . پس ایشان با التزام قلبی و عملی به حق به بصیرتی نسبت به آن دست یافته اند که موجب می شوند دیگران نیز بصیرت و نورانیت به دین پیدا کنند و در برابر تاریکی ها بایستند.
از این جهت خداوند متعال در سوره هود(7) قبل از ذکر مخبتین، از کسی نام می برد که به روشنایی از طرف پروردگارش نسبت به حقانیت رسالت و تمامی معارف القاء شده به او رسیده و شاهد نیز دارد که دارای چنین صفتی می باشد در برابر کسی که نسبت به این حقایق کفر ورزیده و در مقام مقابله و ضدیت با آن برمی آید و دیگران را نیز مانع می شود که به طرف حق و راه خدا بروند .
سپس ذکری از مخبتین کرده و برای اینکه دیگران نیز راه ایشان را بروند تا از نورانیتهای الهی و هدایتهای او برخوردار شوند و راه کوردلان را نپیمایند می فرماید:
نمونه این دو طایفه مانند کور و کر و بینا و شنواست . آیا اینها در مقایسه با هم مساوی هستند آیا متذکر نمی شوید؟
این آیات هر چند که به نبی اکرم و علی علیهماالسلام تطبیق شده است . (8)
(به عنوان اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم کسی است که بر بینه ای از طرف پروردگارش می باشد و علی علیه السلام شاهد بر آن است و این اوصاف به طور کامل بر این دو بزرگوار و اولاد طاهرینشان علیهم السلام منطبق است .
همچنین امام علی علیه السلام فرموده است:
ما شککت فی الحق مذ اریته : و از وقتی حق به من نشان داده شده است در آن شک نکردم . (9) )
لکن مضمون آن شامل دیگران نیز می شود و همگان مأموریم که در دین بصیرت پیدا کنیم و از آن با آگاهی و روشنایی دفاع کنیم .
خداوند متعال در چند جا اعطای قرآن را به عنوان بصائر بیان کرده تا دیگران نسبت به آن بصیرت پیدا کرده و از کوری رهایی یابند:
قد جائکم بصائر من ربکم فمن ابصر فلنفسه و من عمی فعلیها: به تحقیق روشنایی هایی از طرف پروردگارتان آمده است پس کسی که کور باشد به ضرر خودش خواهد بود .(10)
لکن بصیرت بودنش برای کسانی است که بخواهند واقعاً مؤمن به حق و متذکر به آن و اهل یقین به آن باشند و ایشان(11) صاحبان عقل و درک واقعی هستند که در این عالم با بینایی درونی زندگی می کنند و غیر ایشان با نابینایی(12) نسبت به حقایق عالم و تذکر به آن زندگی می کنند و در آخرت نیز این چنین می باشند.
همچنین در دعا ائمه علیهم السلام این حالت را از خداوند می خواستند که:
اللهم انی اسئلک اخبات المخبتین : خدایا از تو فروتنی فروتنان را می خواهم. (13)
پی نوشت :
1- مفردات راغب ، ص 141.
2- هود: 23.
3- محمد: 3 - 1.
4- حج ، 35، 34.
5- حج ، 54 - 52.
6- اصول کافی ، ج 2، ص 390، روایت 3.
7- هود: 24 - 17.
8- بحارالانوار، ج 35، ص 386، روایت 18 و 2.
9- نهج البلاغه ، خطبه 4.
10- انعام : 104، اعراف : 203، اسراء: 102، قصص : 43، جاثیه : 20.
11- رعد: 19.
12- طه : 125 و 124.
13- مفاتیح الجنان : اعمال روز سی ام ماه رمضان .
منبع :