شرح زیارت امین الله؛ « مُولَعَةً بِذِكْرِكَ وَ دُعَائِكَ »؛ بایدها و نبایدهای دعاکردن
۰۲ دی ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلامخصوصیت دعا
پس از روشن شدن حقیقت و کیفیت و اقسام دعا، ائمه علیهم السلام برای دعا در مقام طلب حوائج خصوصیاتی را ذکر فرموده اند و قرآن کریم نیز به بعضی از آنها اشاره دارد و ما آنها را تحت این عناوین دسته بندی می کنیم.
1- خواستن تمامی نیازها
انسان از آنجا که در تمامی خصوصیات وجودیه فقیر درگاه بی نیاز الهی است چه در امور کوچک و چه بزرگ، چه در اموری که در نظرش اهمیت دارد و یا غیر آن امور، خداوند می فرماید:
یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید (1) : ای مردم شما فقیر به سوی خدا هستید و خداوند بی نیاز ستوده شده است .
از این جهت با اینکه مأمور هستیم در تمامی آنها از راه اسباب و مسببات عادی قدم بگذاریم و این گونه نیز خلقت یافته ایم . زیرا خداوند عقل، قدرت، علم و اراده به ما داده است که آنها را برای نیازمندیهای خویش به کار گیریم و دستورات شرعی نیز در این رابطه از طریق اولیائش به ما داده است لکن باید از مسبب الاسباب در هیچ آنی غافل نبود و او را حقیقتاً بر طرف کننده نیازمندیها بدانیم .
از این جهت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل است که فرمودند:
لیسال احدکم ربه حاجته کلها حتی یساله شسع نعله اذا انقطع (2) : باید هر کس از شما تمامی نیازهایش را از خدا سؤال کند حتی بند نعلینش را که قطع شد از او سؤال کند .
به حضرت موسی علیه السلام نیز وحی می شود: ای موسی هر چیزی را که به آن نیازمندی از من سؤال کن حتی علف گوسفند و نمک آشت را(3).
لذا وقتی اسب حضرت صادق علیه السلام گم شد فرمود: اگر خداوند آن را برایم بازگرداند حتماً حق شکرش را اداء خواهم کرد . چیزی نگذشت که آن پیدا شد سپس فرمود: الحمدلله . کسی به ایشان عرض می کند: فدایت شوم مگر نفرمودی که حق شکر خدا را به جا می آورم؟ حضرت فرمود: مگر نشنیدی که گفتم: الحمدلله(4).
2- دعا در تمامی حالات
یکی از اوصاف بنده فهمیده آن است که خدای متعال را در تمامی حالات خوشی و ناخوشی یادآور شده و او را برطرف کننده نیازش دانسته و آن را از او بخواهد.
علی علیه السلام می فرماید: انسان مبتلائی که بلاها بر او سخت شده نیازمندتر به دعا نیست از کسی که در عافیت است و از بلاء در امان نیست(5).
لذا امام صادق علیه السلام فرمود: دعا در حال آسایش، حوائج را در حال بلا بیرون می آورد(6) - یعنی زمینه برآورده شدن را فراهم می کند - و این از حالات انسانهای ناسپاس است که در حال گرفتاری به طرف خدا رفته و اظهار نیاز به او می کنند لکن در حال آرامش و خوشی او را فراموش می کنند و قرآن کریم(7) این را نشانه اسراف کاری و زیاده روی انسان معرفی کرده است .
لذا امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: کسی که در دعا پیشی گیرد - در حال عادی خدا را بخواند - وقتی بلا برایش نازل شود دعایش مستجاب می شود و ملائکه گویند: صدای او آشناست و از بالا رفتن ممنوع نمی شود و کسی که در دعا پیشی نگیرد، هنگامی که بلا بر او نازل شود دعایش مستجاب نمی شود، و ملائکه گویند: این صدایی است که آن را نمی شناسیم(8).
3- دعا از بین برنده قضا
از آنجا که تمامی امور عالم به خداوند منتهی می شود : و ان الی ربک المنتهی(9)
و با تحقق تمامی اسباب یک چیز وقوع آن حتمی می شود و از این به قضای الهی تعبیر می شود و قبل از تحقق جمیع اسباب، وقوع آن چیز با توجه به وقوع بعضی از اسباب، امکان وجود دارد یکی از چیزهای مهمی که قضای الهی را به امر خداوند تغییر می دهد دعا می باشد. در حقیقت دعا انسان مؤمن را همواره در حال حرکت و تلاش قرار می دهد تا تصور نکند که چون وقوع اشیاء با استناد به علت تامه شان حتمی است حالت افراطی پیدا کند و خیال کند که باید اسباب وقوع شی ء را خود تنها فراهم کند پس دیگر چه نیازی به مسبب الاسباب است و یا در حال تفریط افتاده و خیال کند که اشیاء و امور واقع می شوند چه بخواهد یا نخواهد، دعا بکند یا نکند، از این جهت مؤمن واقعی با حالت دعا داشتن، حالت میانه داشته، در عین حال که وقوع اشیاء را با استناد به علت تامه ضروری می داند لکن دعا را نیز بنا به تعلیم ائمه هدی علیهم السلام برطرف کننده تحقق ضروری ظاهری آن شی ء دانسته و از آن غافل نمی باشد .
لذا موسی بن جعفر علیه السلام می فرماید: بر شما باد دعا کردن . زیرا دعا برای خدا و طلب به سوی او بلا را رد می کند در حالی که وقوعش مقدر و حتمی شده و جز امضایش باقی نمانده باشد . پس وقتی خدا را بخواند و از او برطرف شدنش را بخواهد، خداوند آن را برطرف می کند(10).
صدقه نیز این چنین است . همان طور که حضرت عیسی علیه السلام به گروهی که عروسی را به خانه بخت می بردند، برخورد کرد و فرمود: ایشان امروز عروس می برند و فردا گریه می کنند، عرض کردند: چرا؟ فرمود: زیرا او امشب می میرد . فردا که شد دیدند نمرده است . به حضرت خبر دادند . حضرت فرمود: آنچه را خدا بخواهد انجام می دهد . فرمود: برویم سراغ او. وقتی آمدند از او سؤال کرد: دیشب چه کردی؟ عرض کرد: کاری که در گذشته انجام می دادم هر شب جمعه فقیری می آمد و به او چیزی می دادم دیشب نیز آمد و ما را صدا زد و کسی جوابش را نداد . من با حالت اکراه رفتم وچیزی به او دادم . حضرت فرمود: کنار برو. ناگهان زیر پیراهنش افعی مانند شاخه درخت روی دنبش نشسته بود، حضرت فرمود: به خاطر کاری که کردی خدا او را از تو منصرف کرد(11).
لذا یکی از راههای برگشتن بلا، دعا کردن قبل از وقوع آن و در حال آسایش است، چنانچه در بحث قبل به آن اشاره شد . همان طور که امام سجاد علیه السلام فرمود: اگر وقوع بلا امضا شد و انسان در آن قرار گرفت دیگر دعا فایده ندارد(12) .همان طور که ایمان آوردن برای کافران هنگام نزول قطعی بلا فایده ای ندارد و قرآن کریم(13) نیز به آن دلالت دارد.
اینکه گفته شد در حال آسایش انسان مؤمن خدا را بخواند تا در حال گرفتاری خداوند دست او را بگیرد، یکی از زمینه های بسیار لازم و مطلوبی برای تحقق دعا در حال گرفتاری است. لکن اگر کسی این زمینه را فراهم نکرد و در حال گرفتاری واقعاً به طرف خدا منقطع شد و غیر او را مؤثر در امور ندانست و از او کمک طلب کرد، به گونه ای که اگر از حالت بلا بیرون بیاید دیگر خدا را فراموش نکند، رحمت واسعه الهی اقتضا می کند که او را دستگیری کرده و به نجات برساند . همان طور که امام رضا علیه السلام یکی از علل غرق شدن فرعون را در دریا، عدم ایمان او قبل از وقوع بلا معرفی کرده و یکی دیگر از علل را - با اینکه قرآن کریم از قول او نقل می کند که گفت: ایمان آوردم به یگانگی خدایی که بنی اسرائیل به آن ایمان آوردند و از مسلمین هستم - عدم استغاثه به درگاه خداوند متعال بیان فرموده است و می فرماید: خداوند به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد: که تو فرعون را نجات ندادی چون او را نیافریده بودی و اگر از من کمک می طلبید حتماً او را کمک می کردم(14).
4- استجابت دعا
بعد از آنکه معلوم شد حقیقت دعا چیست، خداوند متعال به واسطه رحمانیت مطلقه اش استجابت دعایی را که از روی حقیقت و با شرایطش - که بعد از این می آید - صادر بشود به این امت وعده داده است:
و اذا سألک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی لعلهم یرشدون(15) : وقتی بندگانم از من سؤال می کنند - بگو - من نزدیکم دعای خواننده را مستجاب می کنم وقتی مرا بخوانند پس باید مرا اجابت کنند و به من ایمان بیاورند شاید راهنمایی شوند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز می فرماید: خداوند تبارک و تعالی وقتی پیامبری را مبعوث می کند به او می فرماید: وقتی امری تو را محزون کرد مرا بخوان تا تو را اجابت کنم و خداوند به امت من نیز این مطلب را اعطا کرده و فرموده است : ادعونی استجب لکم (16).
امور ممنوعه در دعا
دعایی که از انسان مطلوب است عقلاً و شرعاً آن دعایی است که واقعاً خصوصیات دعا را داشته باشد تا با شرایط اجابت به اجابت برسد و در غیر این صورت دعا نخواهد بود تا توقع اجابت آن را داشته باشیم و از شرایط مهم دعا، آن است که از امور ممنوعه نباشد و آنها عبارتند از:
1- دعا نسبت به امور محال و حرام
با دقت در ساختمان وجودی خود، می فهمیم که وجود ما اقتضائات خاصی دارد که باید هر یک از قوا و خصوصیات وجودیه از همان طریق بهره مند شوند، خواستن چیزی برخلاف مقتضای وجودی خود در حقیقت سؤال امری است که برخلاف مصلحت و حکمت الهی می باشد . تأثیر دعای حقیقی آن است که امور شدنی را که به حسب ظاهر برای ما نشدنی جلوه می کند خداوند اسباب ظاهریش را فراهم کند یا بدون اسباب ظاهری، آن اثر را که از تحقق اسباب ظاهری طلب می کنیم، داشته باشد . مثلاً دعا برای شفای مریض گاهی به صورت فراهم شدن اسباب ظاهری مطلوب و مفید مانند طبیب حاذق و دوای مناسب با مرض، تأثیر می گذارد و گاهی مستقیماً بدون این اسباب، تأثیر می گذارد .لکن به هر حال باید خواسته ما شدنی باشد تا واقعاً دعا باشد که توقع اجابت آن را با شرایط اجابت داشته باشیم .
مثلاً نخواهیم که اصلاً نمیریم یا نخواهیم که خدا ما را از امتحان معاف دارد . همان طور که امیرالمؤمنین علیه السلام شنیدند مردی می گوید: خدایا به تو پناه می برم از امتحان . حضرت فرمودند: خیال می کنم که تو از مال و فرزند به خدا پناه می بری - که اینها را نداشته باشی - لکن بگو که به تو پناه می برم از گمراهی در امتحانات(17) .
همچنین نباید از خدا بخواهیم که خدا ما را به احدی محتاج نگرداند . زیرا این امر نشدنی است و خداوند ما را به گونه ای آفریده که در رفع نیازمندیها به حسب ظاهر به یکدیگر نیازمندیم، لکن باید بخواهیم که ما را به شرار از خلقش محتاج نگرداند . همان طور که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام این چنین تعلیم فرمود(18) .
همچنین انسان مؤمن نباید امور حرام را از خدا بخواهد که مستجاب نمی شود . مانند اینکه از خدا بخواهد نعمتی، مادی یا معنوی از دیگری قطع شود . بلکه می تواند مثلش را برای خود بخواهد . همان طور که امام صادق علیه السلام فرمود.(19) .
2- عجله نداشتن در اجابت
دعا دو چهره دارد : یکی از این جهت که برآورده شدن چیزی را از خداوند می خواهیم و او کریم مطلق است باید امید به کرم او داشته باشیم تا جایی که جواب و اجابت او را حاضر بدانیم . لکن از آن جهت که دعای بنده انتساب به خواننده ای دارد که مصلحت واقعیش را کاملاً نمی داند و شاید مصلحت نباشد که سریعاً و بدون داشتن قابلیت، در حقش مستجاب شود و چون خداوند می داند که او فعلاً قابلیت اجابت را ندارد و با شرایط زمانی و غیر آن، قابلیت پیدا می کند لذا اجابت را تأخیر می اندازد - بعد از این علل تأخیر اجابت بیان می شود - از این جهت چون بنده به تمامی مصالح آگاهی نداشته، و در اجابت عجله کرده و تحقق آن را قبل از موعدش خواستار است با چنین حالتی دعا محقق نمی شود.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
ان العبد اذا دعا لم یزل الله تبارک و تعالی فی حاجته ما لم یستعجل (20): بنده وقتی دعا کند همواره خداوند تبارک و تعالی در صدد برآوردن حاجت اوست تا وقتی که عجله نکند .
آن حضرت نیز فرمود: با حالت عجله و تأخیر در اجابت، انسان حالت یأس از خداوند پیدا کرده - شیطان این حالت را تقویت می کند - و او از خداوند جدا شده و دیگر دنبال دعا نمی رود(21).
3- یاد ندادن به خداوند
دعا کردن و تمامی نیازمندیها را از خداوند خواستن، یکی از کمالات حقیقی انسان است .
هر چند که به فرموده امام صادق علیه السلام (22) خداوند عالم علی الاطلاق است و تمامی خصوصیات وجودی و خواسته های انسان را با اظهار نکردنش هم می داند، لکن غنای وجودی او اقتضا می کند که انسان از او بخواهد و نیازمندیهایش را به او اظهار کند و این امر را دوست دارد، از این جهت نباید در مقام دعا مصالح خود را به خداوند تعلیم کنیم .
علی علیه السلام می فرماید: که خداوند فرمود: ای بندگان من، مرا بندگی کنید نسبت به آنچه شما را امر کرده ام و مصالح خود را به من یاد ندهید من عالم ترم به آن و بخیل نیستم به مصالح شما - اگر مصلحت باشد عطا می کنم.(23)