شرح زیارت امین الله؛ «اللَّهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِينَ إِلَيْكَ وَالِهَةٌ»؛ شیفتگی دل مخبتین برای خداوند
۲۳ دی ۱۳۹۵ 0 اهل بیت علیهم السلامشیفتگی و دلدادگی برای خداوند
همان طور که بیان شد هر یک از مراتب ایمان آثاری را در ظاهر و باطن انسان به جا می گذارد. بیشترین اثر برای روح و جان اوست که مبدأ نزدیک تمامی فعالیتهایش می باشد . زیرا وقتی اعتقاد راسخ به ارتباط وجودی با خداوند متعال داشت و این اعتقاد را در مرحله عمل نشان داد تدریجاً عنایات الهی شامل حالش شده و مورد محبت مخصوص او قرار می گیرد .
همان طور که خودش می فرماید:
قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله : بگو ای پیامبر! به مؤمنین، اگر ادعا می کنید که خدا را دوست دارید پس از من تبعیت کنید تا خدا شما را دوست داشته باشد . (1)
محبت خداوند نسبت به بنده ای آثاری دارد و آن برطرف کردن موانع قلبی بین او و خودش می باشد.این موانع همان تعلقات قلبی به غیر حق می باشد و وقتی این تعلقات از چهره دل زدوده شود تعلق به حق تعالی و کشش به سوی او در آن ظهور می کند .
از این جهت امام صادق علیه السلام می فرماید:
اذا تخلی المؤمن من الدنیا سما و وجد حلاوة حب الله و کان عند اهل الدنیا کانه قد خولط و انما خالط القوم حلاوة حب الله فلم یشتغلوا بغیره :
هنگامی که مؤمن از دنیا خالی شد بالا می رود و شیرینی محبت خداوند را می چشد و نزد اهل دنیا مانند آن می ماند که دیوانه شده است لکن شیرینی محبت خداوند ایشان را دیوانه کرده است . پس به غیر او اشتغال ندارند . (2)
همان طور که در این روایات و فرمایش امام علی علیه السلام(3) نیز درباره متقین آمده است اثر محبت الهی نسبت به بنده ای شیرینی محبت و ارتباط با حق تعالی است که چیزی جز او به این بنده آرامش نمی دهد و این ارتباط به گونه ای است که حاضر نیست با دیگری ارتباط برقرار کند و تحت فرمان غیر او و اولیایش رود تا جایی که دیگران که حال او را مشاهده می کنند خیال می کنند دیوانه شده است چون مانند دیگران تابع هوی و هوس نیست و تمامی تعلقات خود را تابع تعلق به مولایش قرار داده به گونه ای که جز به او اشتغال ندارد.
از این جهت علی علیه السلام پس از سفارشات زیاد به مراعات تقوا می فرماید:
و کونوا عن الدنیا نزاها و الی الاخرة و لاها : و از دنیا پاک و عفیف النفس باشید و به آخرت مشتاق و شیفته باشید . (4)
تا انسان از تعلقات مادی قطع علاقه نشود این حالت حاصل نمی شود و قطع تعلقات مادی با جهت دادن آنها مطابق دستور دین حاصل می شود .
از این جهت آن موجوداتی که این تعلقات را ندارند سراپای وجودشان حالت وجد و وله به حق تعالی است .
امام علی علیه السلام درباره ملائکه می فرماید:
و وقطعهم الایقان به الی الوله الیه، ولم تجاوز رغباتهم ما عنده الی ما عند غیره. قد ذاقوا حلاوة معرفته، و شربوا بالکلاس الرویة من محبته...:
و یقین به خداوند ایشان را بریده است به شدت اشتیاق به او، و میل ایشان تجاوز نکرده است از آنچه نزد او است به طرف آنچه غیر اوست . به تحقیق شیرینی معرفت او را چشیده اند و از کاسه سیراب کننده ای از محبتش نوشیده اند . (5)
البته انسانی که دارای این همه تعلقات است و با مجاهده آنها را جهت دهد تا آن تعلقات به یک تعلق حقیقی که توجه خالص به خداوند متعال است مبدل شود و محبت الهی در آن دل ساکن گردیده و شیرینی محبت و معرفت او را بچشد قطعاً اشرف از ملائکه ای خواهد بود که این مجاهدات عظیمه را لازم ندارند و این حالات رفیعه را دارند .
از این جهت حق تعالی در اوصاف اهل آخرت می فرماید:
چیزی ایشان را از خداوند به اندازه چشم برهم زدنی مشغول به خود نمی کند . زیادی خوراک و سخن گفتن و لباس را نمی خواهند . مردم نزد ایشان مرده هستند و خداوند نزد ایشان زنده کریمی است که نمی میرد . پشت کنندگان را از روی کرم می خوانند و روی آورندگان را لطف زیادی می کنند. به تحقیق دنیا و آخرت نزد ایشان یکی شده است . مردم یک دفعه می میرند ولی ایشان هر روز هفتاد مرتبه می میرند به واسطه مجاهده با خویش و هواهای خویش و شیطانی که در رگهای ایشان جاری است... در قلب او اشتغالی به مخلوقی را نمی بینم . پس به عزت و جلالم سوگند او را حتماً به زندگی پاکیزه زنده می کنم تا وقتی که روحش بخواهد از جسمش مفارقت کند ملک الموت را بر او مسلط نمی کنم و روح او را کسی جز من قبض نمی کند و تمامی درهای آسمان را برایش باز می کنم و تمامی پرده ها را از روی او برطرف می کنم... و بین من و روح او پرده ای نمی باشد و هنگام قبض روحش با آمدنش به نزدم به او خوش آمد می گویم...
پس ای کاش می دیدی ای پیامبر! چگونه ملائکه آن روح را می گیرند و دست به دست می دهند . (6)
این چنین اوصاف را خداوند متعال به عنوان بالا رفتن ایمان بیان کرده است:
الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه: کلمات پاکیزه به سوی او بالا می رود و عمل صالح آن را بالا می برد . (7)
مراد از کلمات پاکیزه همان اعتقادات صالح است که طبق موازین محکم عقلی باشد و این اعتقادات با عمل صالح و پیروی دقیق از کتاب و سنت، روشن تر شده به گونه ای که دل انسان را دگرگون و متحول می سازد تا جایی که دل از غیر حق تعالی بریده می شود و جز به او شیفتگی و اشتیاق نمی ورزد و چنین دلی اگر در هنگام مشکلات، از خداوند متعال برطرف شدن آنها را طلب کند قطعاً خداوند متعال آن را برآورده می کند .
همان طور که امام علی علیه السلام می فرماید:
ولو ان الناس حین تنزل بهم النقم و تزول عنهم النعم، فزعوا الی ربهم بصدق من نیاتهم و وله من قلوبهم، لرد علیهم کل شارد و اصلح لهم کل فاسد : و اگر مردم هنگامی که عذابها برایشان نازل می شود و نعمتها از ایشان زایل می گردد، با نیتهای صادق و وله و اشتیاق دل پروردگارشان پناه می بردند و زاری می کردند ، حتماً هر نعمتی را که برطرف شده برمی گرداند و هر فسادی را برایشان اصلاح می کرد . (8)
بنابراین حالت اخبات یک نحوه شیفتگی و دلدادگی به حق تعالی برای شخص ایجاد می کند که در برابر او و دستوراتش هیچ وجودی از خود نشان نداده و جز آن را حق نمی داند . این حالت شدت محبت به او را می رساند که از آن به وله تعبیر شده است و گاهی به آن جنون هم گفته می شود زیراانسان مجنون به کارهای عقلا اعتنایی نداشته دنبال کار خودش می باشد و حرکات خاصی از او ظهور می کند . این چنین شخصی همچنین به عقلایی که در مسیر واقعی عقل قرار نگرفته و عقل را تابع هوی و هوس خود کرده اند، نیز اعتنایی ندارد. دنبال حق و شیفتگی به او ودستوراتش می باشد و همان طور که در اوصاف اهل آخرت ذکر شد ایشان مردم را مرده حساب می کنند و برای آنها و روشهایشان حسابی باز نمی کنند همان گونه که انسان برای موجود مرده حسابی باز نمی کند .
همچنین امام علی علیه السلام درباره این چنین انسانهایی می فرماید:
و انی لمن قوم لاتأخذهم فی الله لومة لائم : و همانا من از قومی هستم که در راه خدا به سرزنش کننده ای اعتنا نمی کند . (9)
این گونه بودن را نیز به فرزندش امام حسن علیه السلام وصیت می نمایند.(10)
پی نوشت :
1- آل عمران : 31.
2- اصول کافی ، ج 2، ص 130، روایت 10.
3- نهج البلاغه ، خطبه 193.
4- همان ، خطبه 191.
5- همان ، خطبه 91.
6- وافی ، ج 3، قسمت سوم ، ص 39.
7- فاطر: 10.
8- نهج البلاغه ، خطبه 178.
9- همان ، خطبه 192.
10- همان ، نامه 31.
منبع :