زمینه سازی امام عسکری علیه السلام برای دوران غیبت امام زمان
۰۴ دی ۱۳۹۳ 0 اهل بیت علیهم السلامهشتم ربیع الاول سالروز امام یازدهم شیعیان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام است که به همین مناسبت پای سخنان یکی از محققین و پژوهشگران حوزه و دانشگاه حجت الاسلام و المسلمین انواری از اساتید و عضو هیئت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ( ره ) نشسته و نقش و فعالیت های این امام همام را مورد بحث و بررسی قرار می دهیم.
معرفت امام از مهمترین مسائلی است که باید مورد توجه قرار بگیرد یکی از مسائل مهمی که درباره امامان شیعه و ائمه معصومین علیهم السلام قابل توجه است مسئله معرفت و شناخت ایشان است اگر ما توجه کنیم در زیارت متعددی که سخن از زیارت ائمه معصومین مطرح میشود عبارت «عارفا بحقه» زیاد بکار برده میشود. معرفت و شناخت امام بسیار مهم است به طوری که در ادعیه آمده است.
« اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی»1
در این عبارت آمده است که اگر من حجت تو را نشناسم گمراه میشوم و مسئله امام شناسی مسئله مهمی است که تمام عنایت ما باید روی آن متمرکز شود که ائمه معصومین را بیشتر بشناسیم و تنها به سراغ بعد احساسی مسئله نرویم؛ متأسفانه جامعه شیعی ما تنها به سراغ بعد احساسی مسئله رفته است و بیشتر به مصائب ائمه پرداخته میشود بارها ما مصائب را شنیدهایم اما به مناقب و کمالات حضرات معصومین کمتر توجه میشود امام هشتم علیهالسلام در اصول کافی روایتی دارد و امامت را آنجا توصیف میکنند 2 و رکن اساسی دین را امامت تشکیل میدهد لذا باید روند جامعه خودمان را بسوی مباحث معرفتی و شناختی بیشتر سوق بدهیم.
نقش حضرت در آماده سازی مردم برای دوران غیبت:
ابتدا در اینجا یک نکته بیان کنم که ظهور امام زمان علیهالسلام از اعتقادات قطعی شیعه است و شیعه در آن هیچ شک و شبهه ای ندارد و این مسئله مثل آفتاب روشن است و این ویژگی غیبت مخصوص امام زمان است و امامان دیگر ما این ویژگی را ندارند چرا که ایشان همیشه در بین مردم حاضر بوده اند و ولادت و زندگی ایشان هم مشخص بوده است و در میان ائمه تنها امام زمان (علیه السلام) است که خصوصیت غیبت را دارا هستند و این مسئلهای است که در اسلام و شیعه سابقه نداشته که امامی سالهای سال غیبت داشته باشد؛ چون غیبت امام زمان در بین ائمه علیهمالسلام یک ویژگی خاص است این ویژگی مسائلی را هم به دنبال دارد چون یک امر غیر عادی میخواهد اتفاق بیفتد و این امر غیر عادی نیازمند به آماده سازی است این آماده سازی در طول تاریخ امامت توسط ائمه علیهم السلام انجام گرفته است و همینطور که سلسله امامت پیش می رود ما این زمینه سازی را توسط دیگر ائمه شاهد هستیم و در طول دوران امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام به مناسبت اینکه به دوران تولد حضرت نزدیک میشویم جامعه نیاز دارد که این آمادگی را بیشتر داشته باشد و به همین دلیل امام یازدهم علیهالسلام مقداری مردم را در این زمینه بیشتر آماده میکند و این آماده سازی سرعت بیشتری پیدا می کند چرا؟ به خاطر اینکه آخرین مهلت است و امام حسن عسکری آخرین امام ظاهری است که باید مردم را برای غیبت حضرت ولی عصر آماده کند.
امام حسن عسکری میخواهد مردم را برای دوران غیبت آماده کند از طرفی کاری که دشمن انجام میدهد در حقیقت ناخواسته به این امر کمک میکند دشمن از زمان مامون که امام را به خراسان بردند چه قصد و غرضی داشت؟ خلفای بنی عباس گفتند؛ ما سیاست را عوض میکنیم تا حال سیاست به بنی امیه این بوده است که رو در رو با اهل بیت بایستند و ایشان را به شهادت برساند؛ اما بنی عباس گفتند: ما این کار را نمیکنیم بلکه امامان شیعه را به نزدیک خود می آوریم و مورد مراقبت و کنترل قرار می دهیم و این سیاست را اولین بار مامون به کار گرفت و امام را به خراسان آورد و این نظارت در دوران عسکریین شدت پیدا کرد و خلفای عباسی این دو امام را از مدینه به سامرا آورد و تحت نظارت خود قرار داد و خود این مسئله که این دو امام کمتر در بین مردم حضور پیدا می کردند مردم را آرام آرام آماده میکند برای دورانی که غیبت شروع میشود؛ یعنی میشود امام علیهالسلام را هم نبینیم و لازم نیست امام را در هر لحظه که خواستیم ببینیم و اینطور نیست که مثل دوران امام صادق علیه السلام افراد دائماً به امام دسترسی داشته باشند مسعودی میگوید: ملاقات مردم محدود شده بود به زمانی که حضرت از پشت پرده با مردم غایبانه صحبت مینمود و تنها جایی که مرد می توانستتند امام را رو در رو ببیند زمانی بود که خلیفه دستور داده بود که هر دوشنبه و پنجشنبه در کاخ خلافت حضور پیدا بکنند و در آنجا امام خودشان را معرفی کنند و در این مسیر رفت و آمد شیعیان میتوانستید امام را ببیند و ملاقات کنند آن هم با آن محدودیت؛ گاهی هم حضرت به شیعیان اشاره میکردند که نزدیک نیایید که برای شما ایجاد خطر میکند و این مسائل مردم را برای دوران غیبت آماده میکند.
فعالیت های حضرت برای آماده سازی دوران غیبت
الف) تشریح دوران غیبت:
اولین کاری که امام انجام دادند این بود که مسئله غیبت امام زمان را برای مردم خوب تشریح میکردند و پیشگوییها را نسبت به ظهور آن حضرت؛ ویژگیهای آن حضرت و... داشتند و حتی اصرار داشند که زمان غیبت نزدیک است از طرفی هم چون امام زمان علیه السلام متولد شده بودند؛ حضرت باید دو کار انجام میدادند؛ یکی اینکه دست دشمن را از امام زمان کوتاه کنند تا دست دشمن به امام زمان نرسد و به او آسیب نرسانند؛ چرا که دشمنان به خاطر روایت زیادی که از پیامبر و ائمه رسید بود می دانستند که امام ظهور خواهد کرد حتی بیت امام علیه السلام مورد مراقبت بود همسران حضرت کنیزان حضرت و اطرافیان ایشان نیز تحت مراقب شدید بودند؛ لذا حضرت هم باید مراقبت جان امام زمان باشد و هم باید این کودک را به خواص شیعه نشان بدهند تا اینکه عدهای حضرت را دیده باشند و بعد از شهادت امام شیعیان در مسئله شناخت امام بعدی سر در گم نشوند لذا حضرت این کارها را انجام دادند و از کسانی که موفق به دیدار امام مهدی علیه السلام شدند احمد بن اسحاق قمی است که وکیل آن حضرت در قم و موسس مسجد امام حسن عسکری علیه السلام است ؛ امام به مردم میگفتند که غیبت طولانی خواهد شد و در زمان غیبت بسیاری از مردم دچار شک و شبهه خواهند شد و تنها کسانی که برای فرج آن حضرت منتظرند و دعا میکنند از گرفتاریها نجات پیدا میکنند و ما می توانیم درس بگیریم که اگر ما بخواهیم عقایدمان درباره آن حضرات پا برجا بماند و هیچ شک و شبههای در عقایدمان راه پیدا نکند دعا برای تعجیل آن حضرت را زیاد داشته باشیم تا این روایت شامل ما بشود و ما بتوانیم از این گمراهی نجات پیدا کنیم «وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم»3 دعای برای فرج زیاد داشته باشید که فرج و گشایش همه در همین مسئله است و این اولین کاری بود که حضرت انجام دادند که مسئله غیبت برای مردم روشن کنند.
ب) کاهش ارتباط مستقیم با مردم:
دومین کاری که حضرت در این زمینه انجام دادند کاهش ارتباط فیزیکی و مستقیم با مردم بود؛ درست است که دشمن هم در همین راستا گام برداشت اما خود حضرت هم میخواهد که حضورشان در میان مردم کم باشد و ارتباطات از طریق وکلا انجام می گیرد و دیدارها محدود به دوشنبه و پنجشنبه می شد و این مسائل برای این بود که حضرت نمیخواهند مردم یک مرتبه از مرحله حضور دائمی ائمه به زمان غیبت منتقل شوند درست مثل طلوع و غروب خورشید که یک مرتبه از تاریکی مطلق به روز نمیرسد بلکه اندک اندک از شب به روز منتقل میشود چنین حالتی در مسئله امام زمان علیهالسلام مطرح شده است که امام هادی کمی از حضور در بین مردم کنار کشیدند و امام حسن عسکری بیشتر چرا؟ چون مردم باید با دوران غیبت کم کم آشنا شوند.
ج) تقویت نهاد وکالت:
سومین کاری که امام انجام داد این بود که نهاد وکالت را تقویت کردند؛ این مسئله وکالت گرچه در زمان امام صادق علیهالسلام نیز مطرح شد و حضرت وکلایی برای جاهای مختلف میفرستادند اما این نهاد در زمان عسکریین فعالتر است؛ یعنی مردم در شهرهای مختلف با وکلای امام روبرو می شوند؛ مثلاً در قم با احمد با اسحاق قمی مواجه هستیم و در نیشابور با ابراهیم بن عبده نیشابوری و ابراهیم بن مهزیار هم در اهواز وکیل امام می باشند و همین مسئله وکالت باعث شد که فرهنگ شیعه به مراکزی که خیلی دور دست بوده اند مانند کش؛ بیهق؛ سمرقند؛ طوس و .. نیز منتقل شود و در بین ایشان افراد نخبه و بزرگی پیدا بشود و اینها همه در سایه وکالتهای بود که حضرت مشخص کرده بودند و این مسئله وکالت تا پایان غیبت صغری ادامه داشت و عثمان بن سعید که اولین نائب امام زمان علیه السلام است خودش یکی از وکلای امام حسن عسکری علیهالسلام است بوده است و بعد از شهادت امام عسکری علیه السلام امام زمان هم او را به عنوان وکیل و نائب خاص معین کرد که بعد او محمد بن عثمان و حسین بن روح و بعد از او هم علی بن محمد سیمری؛ این جریان وکالت و نیابت در زمان امام حسن عسکری به اوج خودش رسید و به مدت 69 سال زمان غیبت صغری ادامه پیدا کرد که ما اعتقاد داریم که حضرت چهار نایب خاص دارد و بعد از ایشان غیبت کبری شروع میشود و بحث نیابت عام ائمه و ولایت فقیه مطرح میشود.
ج) تایید کتاب های فقهی از اصحاب برای مراجعه مردم به آن کتب:
از دیگر کارهای امام علیه السلام مهر تایید زدن بر برخی از کتب اصحاب معصومین است که کلمات ائمه را جمع آوری کرده بودند؛ مثل کتاب فضل بن شاذان و یونس و.. را که امام مهر تایید میزند و ورق به ورق این کتابها را حضرت مطالعه کردهاند و گفتند: به اینها می توانید عمل کنید برای اینکه اگر دسترسی به امام نباشد و امام در بین مردم نباشد و مردم بتوانن مسائل دینشان را از این کتاب ها بدست آورند و ائمه میخواهند مردم را در زمان غیبت به این مسئله سوق بدهند و این مسئله احیا شود که مردم از کتاب های مورد تایید ائمه استفاده کنند.
د) جریان شهادت امام حسن عسکری علیه السلام:
تحمل وجود امام برای خلیفه عباسی سخت بود؛ در روایتی داریم که « مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ » 4 هر کدام از ما با به صورت قتل یا مسموم شدن به شهادت میرسید. امام هم مسموم می شوند و به شهادت می رسند از آنجایی که حضرت جایگاه بسیار بالایی داشتند سامرا یک پارچه عزادار شد خود این امر هم معرفی بود برای امام زمان علیهالسلام چرا که ابودیان میگوید به امام عرض کردم می خواهم به مدائن بروم امام فرمود این سفر شما 15 روز طول میکشد و زمانی که برگردی من نیستم و گفتم بعد از شما امام کیست؛ امام فرمود سه علامت می میگویم شما می توانید امام بعد از مرا با آن سه علامت را بشناسید و بعد از پانزده روز برگشتم و دیدم امام شهید شدهاند و عدهای به دور جعفر کذاب جمع شده اند که او را امام معرفی کنند و گفتند نماز را جعفر بخواند و در همان موقع کودکی مثل قرص ماه از منزل بیرون آمد و گفت عمو کنار برو که من اولی هستم که بر پدرم نماز بخوانم و گویا امام از ولایت تکوینی استفاده کردند و جعفر بی هیچ مقاومتی کنار رفتند و علامت اول امامت را دیدم و سپس امام فرمودند جواب نامهها را بده و بعد گفتند در خزانه بیتالمال این قدر پول است این مقدار صدقه است و ... این سه علامت را دیدم و امام زمان خود را شناختم.5
پی نوشت ها:
1. کافی ج : 1 ص : 33 عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَیْبَةً قَبْلَ أَنْ یَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ یَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ یَا زُرَارَةُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِی یُشَکُّ فِی وِلَادَتِهِ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ مَاتَ أَبُوهُ بِلَا خَلَفٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ حَمْلٌ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ إِنَّهُ وُلِدَ قَبْلَ مَوْتِ أَبِیهِ بِسَنَتَیْنِ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ غَیْرَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ أَنْ یَمْتَحِنَ الشِّیعَةَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَرْتَابُ الْمُبْطِلُونَ یَا زُرَارَةُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ الزَّمَانَ أَیَّ شَیْءٍ أَعْمَلُ قَالَ یَا زُرَارَةُ إِذَا أَدْرَکْتَ هَذَا الزَّمَانَ فَادْعُ بِهَذَا الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی ثُمَّ قَالَ یَا زُرَارَةُ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِ غُلَامٍ بِالْمَدِینَةِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ لَیْسَ یَقْتُلُهُ جَیْشُ السُّفْیَانِیِّ قَالَ لَا وَ لَکِنْ یَقْتُلُهُ جَیْشُ آلِ بَنِی فُلَانٍ یَجِیءُ حَتَّى یَدْخُلَ الْمَدِینَةَ فَیَأْخُذُ الْغُلَامَ فَیَقْتُلُهُ فَإِذَا قَتَلَهُ بَغْیاً وَ عُدْوَاناً وَ ظُلْماً لَا یُمْهَلُونَ فَعِنْدَ ذَلِکَ تَوَقُّعُ الْفَرَجِ إِنْ شَاءَ اللَّه
2. کافی ج : 1 ص : 19
3. بحارالأنوار ج : 52 ص : 9
4. بحارالأنوار ج : 27 ص : 21
5. جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام ص 763 از ابو الأدیان روایت شده است که گفت: خدمتکار امام حسن عسکرى- علیه السّلام- بودم و نامههایش را به شهرهاى مختلف مىبردم. در زمان بیمارى که در آن وفات فرمود، خدمتش رسیدم، نامههایى نوشته و فرمود: اینها را به مدائن ببر، سفرت پانزده روز به طول مىانجامد، در روز پانزدهم وارد سرّ من رأى مىشوى و در منزل من صدایى مىشنوى و جنازه مرا در محلّى که غسلم دادهاند خواهى دید. ابو الأدیان مىگوید: گفتم: اى سرور من! در آن وقت بعد از شما چه کسى امام است؟ فرمود: کسى که از تو جوابهاى نامههاى مرا طلب کند، او قائم بعد از من است. عرض کردم: بیشتر بگویید. فرمود: کسى که نماز بر من گزارد او قائم بعد از من است. عرض کردم: باز هم بیشتر بفرمایید. فرمود: کسى که از آنچه در همیان است خبر دهد، او قائم بعد از من است. شکوه و بزرگى آن حضرت مانع شد از اینکه سؤال کنم که در همیان چیست. با نامهها به سوى مدائن به راه افتادم و جوابهایش را دریافت داشتم. روز پانزدهم همان طور که فرموده بود، وارد سرّ من رأى شدم، در آن هنگام صدایى در خانهاش به گوشم رسید و حضرت- علیه السّلام- را در مکانى که غسل داده بودند مشاهده کردم. «جعفر کذّاب»، برادر حضرت در حالى که شیعیان او را احاطه کرده و به او تسلیت مىگفتند جلو درب بود، نزد خود گفتم اگر امام این باشد، امامت از بین رفته بخاطر اینکه این شخص را در «جوسق» دیدهام که شراب مىنوشید و قمار بازى مىکرد و طنبور مىنواخت، به طور ناگهانى پیش رفتم و به او تسلیت گفتم ولى او از من سؤالى نکرد. سپس «عقیل» غلام امام حسن عسکرى- علیه السّلام- از منزل خارج شد و خطاب به جعفر گفت: سرورم! برادرت کفن شد بر او نماز بگزار. پس جعفر و شیعیان داخل شدند، وقتى داخل خانه شدیم در کنار پیکر کفنشده امام حسن عسکرى- علیه السّلام- قرار گرفتیم و جعفر براى نماز جلو ایستاد. اما همین که خواست تکبیرة الاحرام بگوید، کودکى گندمگون با موهاى کوتاه و مجعّد و دندانهاى فاصلهدار پیش آمد و عباى جعفر را گرفت و گفت: کنار برو اى عمو! من براى نماز بر پدرم سزاوارترم.