شعر پا بر زمین نکش، جگرم تیر می کشد
۰۵ مهر ۱۳۹۶ 0 اهل بیت علیهم السلامپا بر زمین نکش، جگرم تیر می کشد
ای نور دیده، پلک ترم تیر می کشد
گفتم عصای پیری من می شوی، نشد
یاری رسان مرا، کمرم تیر می کشد
ای میوه ی دلم چقدر آه می کشی!
این سینه از غمت پسرم، تیر می کشد
با خود نگفتی آخر از این دست وپا زدن
قلب شکسته ی پدرم تیر می کشد!؟
پهلوی تو چه زود مرا تا مدینه برد
زخمی کبود در نظرم تیر می کشد
من خیزران نخورده لبم درد می کند
از بس دهان نوحه گرم تیر می کشد
ای پاره ی تنم چقدر پاره پاره ای
با دیدنت علی جگرم تیر می کشد
شاعر: وحید قاسمی
منبع: پایگاه فرهنگی حلما (بازیابی: 96/07/05)