پرورش خودكنترلی در کودکان
۲۲ آبان ۱۳۹۶ 0 فرهنگ و اجتماعخودكنترلی توانايی تنظيم خود است و به این موضوع میپردازد که آیا شما میتوانيد پا روی خواستههايتان بگذاريد، هيجاناتتان را مديريت كنيد يا در زمان كلافگی آرامشتان را حفظ كنيد. پاسخ به هر يک از اين سؤالات بستگی به سطح رشدی هر فرد دارد. به طور مشخص كودكان كوچکتر فاقد خودكنترلی هستند. خودكنترلی در طول چند سال، همراه با تغييرات زياد بين ٣ تا ٧ سالگی اتفاق میافتد اما تفاوتهای فردی نيز در اين رابطه وجود دارد. برخی كودكان در خودتنظيمیشان مشكل دارند و از آن رنج میبرند و برخی دیگر به سرعت كنترل بر خود پیدا میکنند. در کل، افراد با خودكنترلی ضعيف بيشتر احتمال دارد كه مشكلات رفتاری پرخاشگرانه پیدا کنند. آنها حتی ممكن است اضطراب و افسردگی را تجربه كنند. در همین راستا كودكان تكانشی بيشتر احتمال دارد كه گرايش به چاقی، سيگار يا وابستگی به مصرف مواد مخدر و الكل و نيز گرايش به خشونت پيدا كنند.
در كلاس درس، كودكان نياز به توجه كردن، دنبال كردن دستورالعملها، با انگيزه ماندن و كنترل تكانههايشان دارند. بنابراين انتظار خودكنترلی در بازی، نقش مهمی در موفقيت تحصيلی دارد.محققان دريافتند كه كودكانی که در ابتدای سال تحصيلی مهارت خودتنظيمی پيشرفتهتری داشتند، موفقيت بيشتری را در پايان سال نشان دادند. مطالعهای روی كودكان ٤ كشور چين، كره جنوبی، تايوان و آمريكا که از نظر مهارتهای خودتنظيمی پیشرفتهتر بودند، نشان داد این کودکان دايره لغات بهتري داشته و نمراتشان در رياضی، خواندن و نوشتن بالاتر بود.
برخی بر اين باورند كه ما نمیتوانيم تعدادی از خصيصههايی كه اساس ژنتیكی دارند را تغيير بدهيم اما امروزه اين باور رد شده است چون وجود پايه ژنتيكی برای يک صفت دلیلی بر آن نیست که شما نتوانيد آن را تغيير دهيد. از این رو والدين و معلمان میتوانند روی رشد خودنظمبخشی كودک اثر بگذارند. روشهای اثرگذاری بر رشد خودنظمبخشی را در این مقاله شرح میدهیم:
١.محيطي فراهم كنيد كه در آن، خودكنترلی به طور مداوم تشويق شود
تحقيقات نشان داده كه بزرگسالان خواستههايشان را آنی پاسخ میدهند و به پاداش احتمالیشان اعتمادی ندارند اما در صورتی که به کودکان کوچکتر بگوییم که اگر این شیرینی را نخوری، یک شیرینی دیگر جایزه میگیری، وسوسه شيرينی را خاموش نگه میدارند چون پاداش بعدی برايشان ارزشمند و بهتر است.
٢. گاه و بيگاه قوانین را یادآوری کنید
پرداختن به برنامهها اگر بدون يادآوری قوانين باشد، كار سختی است. چون كودكان كوچکتر مشكلات زيادی در نگهداری دستورالعملها در ذهن دارند. آنها به آسانی حواسشان پرت میشود. بنابراين يادآوری قوانين برای كودكان كوچکتر كمکكننده است.
در تحقيقات اخير جان ويوكو موناكاتا (٢٠١٥) نشان داده است كه وقتی از كودكان سه ساله خواسته میشود كه طی یک تكليف تكانههایش را كنترل کند، او به خوبی عمل میكند، مثل: «در جعبه را باز كن و يک جايزه بردار اما بعد از اينكه من علامت دادم و مربع سبز را بالا بردم. اگر مربع قرمز را نشان دادم، يعنی دست به جعبه نزن.»
در این تحقیق محققان دو رويكرد متفاوت را امتحان كردند و دريافتند كه يكی بهتر از ديگری است. وقتی يک بزرگسال قوانين را درست قبل از هر تلاش و آزمايش يادآور میشود، كودكان بيشتر احتمال دارد كه تكانههايشان را بازدارند. برعكس، اگر چند ثانيه قبل از عمل به كودک بگويی كه اول صبر كن و به قانون فكر كن، او به احتمال زياد قانون را به ياد نخواهد آورد.
۳. به كودكان استراحت بدهيد
کودکانی كه قوانين را رعايت میكنند و اصلاً استراحت ندارند، آن را خستهكننده میيابند. بنابراين بهتر است هر بار قوانین را كوتاهتر و جدا جدا به او آموزش داده و زمان استراحت برای او در نظر بگیرید.
۴. «مجبوری تكاليف را انجام دهی» را به «میخواهی تكاليف را انجام دهی» برگردانيد
كودكی كه سر كلاس درس همكاری نمیكند، ممكن است برچسب بچهای را بخورد كه خودتنظيمی ضعيفی دارد اما اگر همین موقع به کودک لگوی مورد علاقهاش يا يک بازی كامپيوتری بدهيد، به روی آنها تمركز كرده و بازی را ادامه میدهد. مشکل او فقدان خودتنظيمی نیست، او تنها بیانگيزه است و نياز دارد که لذت چيزهايی كه از او خواسته شده را درک كند و اينجا است كه به كمک ما نياز دارد.
قوانین را با بازی همراه کرده و به او یاد دهید. در حقيقت برای علاقمند کردن كودكان، نياز به شكيبايی، ملاحظه و انعطافپذيری داریم و اینها هزینهای است كه میبايست پرداخت شود و این كليد کاهش خستگی از قوانین خودكنترلی است.
۵. آمادگی ذهنی برای چالشها و يادگيری شكست
برخی افراد تصور میكنند هوش و استعداد هدايايی الهی هستند كه ما نمیتوانيم آنها را بهبود بدهيم. آنها وقتی شكست میخورند، احساس درماندگی میكنند. در عوض، افرادی نیز بر اين باور هستند كه تلاش هوش آنها را شكل میدهد، در نتیجه بسيار منعطفتر هستند و بيشتر احتمال دارد با چالشهای پيش رو كنار آمده و از مشکلاتشان درس بگيرند.
ما میتوانيم با بازخورد دادن، به كودكمان كمک كنيم كه انعطافپذير باشد. تجارب نشان داده كه تحسین كودكان برای هر تلاشی با جمله «تو خيلی باهوشی» آمادگی ذهنی آنها را برای انطباق با مشكل پايين میآورد. هر چند انتقادهایی مثل «من از تو نااميد نمیشوم»، پاداش بهتری برای تلاشهای او هستند و به كودكان نشان میدهند كه استراتژیهای مختلفی داشته باشند؛ «میتوانی به روشهای ديگر براي حل اين مسأله فكر كنی؟»
به طور کلی خودکنترلی یک مهارت است که افراد میبایست برای زندگی اجتماعیشان کسب کنند. اگر افراد از دوران کودکی نتوانند به قوانین احترام گذاشته و آنها را رعایت کنند، در دورههای بعدی زندگی با مشکلات رفتاری زیادی مواجه خواهند شد. در نتیجه کودکان به حمایتها، آموزشها و تحسین و تشویقهای ما برای کسب خودکنترلی نیاز دارند.
نویسنده: نسرین زارعی
منابع:
- Parenting science. (2015). Teaching self-control: Evidence-based tips.
- Barker, J., E., and Munakata Y. (2015). Time isn’t of the essence: Activating goals rather than Imposing delays improves inhibitory control in children. London: Psychol.