متن کوتاه ادبی به مناسبت شهادت امام جواد الائمه علیه السلام
۱۴ مرداد ۱۳۹۷ 0 اهل بیت علیهم السلامجواد الائمه مهربان بود و خیرخواه. دست مردم را در دستان خدا می گذاشت و می فرمود: «کَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللّهُ کافِلُهُ»[1] چگونه درماند کسی که خداوند سَرپرست او باشد؟
او می فرمود تا وقتی در آغوش خدا هستید نگران گرفتاریها نباشد: «لَؤْكانَتِ السَّمواتُ وَالْأرْضُ رَتْقَا عَلى عَبْدٍ ثُمَّ اتَّقىَ اللّه َ تَعالى لَجَعَلَ مِنْها مَخْـرَجا»[2]، اگر آسمانها و زمين بر شخصى بسته باشد، ولى تقـواى الهى پيـشه كـند، خداوند گشايشى از آنها برايش قرار مى دهد.
او راه رسیدن به سربلندی و عزت را در اعتماد به خدا می دانست و می فرمود: «الثِّقَةُ باللّه ِ تعالى ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ ، وسُلَّمٌ إلى كُلِّ عالٍ»[3] اعتمادِ به خداوند متعال، بهاى هر چيز گرانی است و نردبان رسيدن به هر بلندايی. و می فرمود: «عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ» عزّت مؤمن در بی نیازی و طمع نداشتن به مال و زندگی دیگران است»[4]
حیف اما مهرش را برنتافتند. دنیا را بدون او خواستند و در جوانی با زهر کینه مسمومش ساختند. امام جوان در گوشه حجره مظلومانه جان داد و مردم نفهمیدند چه گوهری از دستشان رفت.
روضه کوتاه نکته سر بسته
حجره تاریک حجره در بسته
جگری رفته رفته سم می خورد
قصۀ تازه ای رقم می خورد
عرش را ناله ای تکان می داد
تشنه ای روی خاک جان می داد
شاعر: علی زمانیان
منبع: باد صبا
[1]. بحارالانوار، 68/155
[2]. الفصول المهمة 274/285
[3]. الدرّة الباهرة : ص 40 .
[4]. بحارالانوار، ج72، ص109