متن کوتاه ادبی درباره عید سعید قربان
۲۷ مرداد ۱۳۹۷ 0 معارفعید قربان است. فصل بیرون راندن دلبران خاکی از «حَرَم خدا». فصل دل بریدن، فصل گشودن زنجیرهایی است که پا بست پروازمان شده است.
عیدانه این سخن آفریدگار مهربان را به جان می سپاریم که فرمود: «وَ عِزَّتي و جَلالي لَأقْطَعَنَّ أملَ كُلِّ مَنْ يُؤَمِّلُ غَيْري بِاليَأْسِ» به عزّت و جلال خودم سوگند كه اميد هر كس را كه به غير من اميد بندد به نوميدى مى كشانم[1]
مهربان خدای من نومیدی از مردمان را میهمان دلم می کند تا به درگاه عزتش بازگردم. عزیز باشم و سرفراز. پس عهد میکنم با او که به فقیران درگاهش دل نبندم ، دستم را جز به غنای درگاهش دراز نکنم. طمع و هوس را که به بندگی شیطانیان می کشاندم در پیشگاهش قربانی گردانم. و می دانم که قربانی جز این نیست چنان که امام سجاد(ع) فرمود: «آیا هنگام قربانی، نیت کردی که حنجره طمع را ذبح کنی؟ اگر این کار را نکردی، پس قربانی نکرده ای»[2]
خدایا یاریم فرما تا بند علایق را بگشایم و لایق درگاهت گردم.
عید قربان است ای یاران گل افشانی کنید
در منای دل وقوف از حج روحانی کنید
تا نیفتاده است جان در پنجۀ گرگ هوا
گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید
سنگ ها از مشعر وصل الهی کرده جمع
جنگ با شیطان و ترک فعل شیطانی کنید
در مسیر وجه ربّک پای جان بگذاشته
گام اول در هوالهو خویش را فانی کنید
ویژه نامه: عید قربان
منبع: نرم افزار باد صبا
[1]. بحار الأنوار : 94 / 95 / 12 .
[2]. بحار الانوار، ج 70، ص 25