دعای بعد از نماز عید قربان (اقبال الاعمال)
۲۶ خرداد ۱۳۹۶ 0 ادعیه و زیاراتالجزء الأول؛ هذا مبدأ ذكر الأعمال الأشهر الثلاثة أعني شوال و ذي قعدة و ذي حجة من كتاب الإقبال، الباب الرابع فيما نذكره مما يتعلق بليلة عيد الأضحى و يوم عيدها، فصل فيما نذكره من صفة صلاة العيد يوم الأضحى
جلد اول، شروع ذکرهای اعمال ماه های سه گانه، یعنی شوال، ذی القعده و ذی الحجه از کتاب اقبال الاعمال، باب چهارم، اعمالی که متعلق به شب و روز عید قربان است، ادامه فصل هفتم، ویژگی نماز روز عید قربان:
أَقُولُ وَ مِنْ غَيْرِ هَذِهِ الرِّوَايَةِ
در روايت ديگر (غير از روايت گذشته) آمده است:
فَإِذَا فَرَغْتَ مِنْ صَلَاةِ عِيدِ الْأَضْحَى فَادْعُ بِهَذَا الدُّعَاءِ
هرگاه نماز عيد قربان را به پايان رساندى، اين دعا را بخوان:
اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ
خداوند بزرگتر است خداوند بزرگتر است و معبودى جز خدا نيست و خداوند بزرگتر است و ستايش خدا را، معبودى جز خدا كه بردبار و كريم است، وجود ندارد
لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ (إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ)[1]
و معبودى جز خدا كه بلندپايه و بزرگ است، وجود ندارد و معبودى جز خداى يگانه نيست و ما تسليم اوييم،
لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ لَا نَعْبُدُ إِلَّا إِيَّاهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ [الْكَافِرُونَ] لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ رَبُّنَا وَ رَبُّ آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ
معبودى جز خدا نيست و ما جز او را نمىپرستيم هرچند ناخوشايند مشركان [كافران]باشد، معبودى جز خدا نيست كه پروردگار ما و پروردگار نياكان پيشين ما است،
لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ أَنْجَزَ وَعْدَهُ وَ نَصَرَ عَبْدَهُ وَ هَزَمَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ فَ (لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ)[2]
معبودى جز خدا نيست، خداى يگانه يگانه، هم او كه به وعدهاش وفا نمود و بندهاش را يارى كرد [و لشكرش را سرافراز نمود]و به تنهايى همهى گروهها را برشكست، پس فرمانروايى و ستايش از آن او است و او بر هر چيز توانا است.
سُبْحَانَ اللَّهِ كُلَّمَا سَبَّحَ اللَّهَ شَيْءٌ وَ كَمَا يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُسَبَّحَ وَ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ كَمَا يَنْبَغِي لِكَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلَالِهِ
پاكا خدا هرگاه كه چيزى خدا را به پاكى بخواند و چنانكه خداوند دوست دارد به پاكى ستوده شود و آنگونه كه زيبندهى روى [ذات، يا اسما و صفات]گرامى و سربلندى جلال او است
وَ اللَّهُ أَكْبَرُ كُلَّمَا كَبَّرَ اللَّهَ شَيْءٌ وَ كَمَا يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُكَبَّرَ وَ كَمَا يَنْبَغِي لِكَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلَالِهِ
و خداوند بزرگتر است هرگاه كه چيزى خدا را به بزرگى بستايد و چنانكه خداوند دوست دارد به بزرگى ياد شود و آنگونه كه شايستهى روى گرامى و سرافرازى شكوه او است
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ كُلَّمَا حَمِدَ اللَّهَ شَيْءٌ وَ كَمَا يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُحْمَدَ وَ كَمَا يَنْبَغِي لِكَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلَالِهِ
و ستايش خدا را هرگاه كه چيزى خدا را ستايش كند و چنانكه خداوند دوست دارد ستايش شود و آنگونه كه سزاوار روى گرامى و سرافرازى شكوه او است
وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ كُلَّمَا هَلَّلَ اللَّهَ شَيْءٌ وَ كَمَا يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُهَلَّلَ وَ كَمَا يَنْبَغِي لِكَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلَالِهِ
و معبودى جز خدا نيست هرگاه كه چيزى خدا را به يگانگى در پرستش بخواند و چنانكه خداوند دوست دارد به يگانگى در پرستش ياد شود و آنگونه كه زيبندهى روى گرامى و سربلندى شكوه او است [پاكا خدا]
[وَ سُبْحَانَ اللَّهِ] وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَدَدَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ وَ عَدَدَ كُلِّ نِعْمَةٍ أَنْعَمَهَا اللَّهُ عَلَيَّ وَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ مِمَّنْ كَانَ أَوْ يَكُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ
و ستايش خدا را به شمارهى زوج و فرد [روز دهم ذى حجه و روز نهم آن.]و به شمارهى همهى نعمتهايى كه خداوند بر من و بر همهى آفريدههايش كه بهوجود آمدهاند و يا تا روز قيامت بهوجود مىآيند، ارزانى داشته است.
أُعِيذُ نَفْسِي وَ دِينِي وَ سَمْعِي وَ بَصَرِي وَ جَسَدِي وَ جَمِيعَ جَوَارِحِي وَ مَا أَقَلَّتِ الْأَرْضُ مِنِّي
خويش، دين، گوش، ديده، تن و همهى اندامهايم و آنچه را كه زمين از من حمل مىكند
وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ وُلْدِي وَ جَمِيعَ جَوَارِحِي وَ مَنْ تَشْمُلُهُ عِنَايَتِي وَ جَمِيعَ مَا رَزَقْتَنِي يَا رَبِّ
و نيز خانواده، مال، فرزندان و همهى اعضا و جوارحم و كسانى را كه مورد عنايت من هستند و همهى آنچه را كه تو-اى پروردگار من-روزىام كردهاى
وَ كُلَّ مَنْ يَعْنِينِي أَمْرُهُ بِاللَّهِ الَّذِي (لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ
و تمامى كسانى را كه كارشان مورد توجه من است، به پناه خدايى درآوردم كه خدا است كه معبودى جز او نيست، زنده و برپا دارنده است، نه خوابى سبك او را فرو مىگيرد و نه خوابى گران، آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن او است.
مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِما شاءَ
كيست آنكس كه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند؟ آنچه در پيشروى آنان و آنچه در پشت سرشان است مىداند و به چيزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمىيابند.
وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ)[3]
كرسى او آسمانها و زمين را دربر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نيست و او است والاى بزرگ،
(قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّي وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً
بگو: اگر دريا مركب شود و سخنان پروردگارم را بنويسند، قطعا پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان پذيرد، دريا پايان مىيابد، هرچند نظير آن دريا را به مدد آن بياوريم.
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً)[4]
بگو: من هم مثل شما بشرى هستم ولى به من وحى مىشود كه خداى شما خدايى يگانه است. پس هركس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد بكار شايسته بپردازد و هيچكس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد.
(وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا فَالزَّاجِراتِ زَجْراً فَالتَّالِياتِ ذِكْراً إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ
سوگند به صف بستگان-كه صفى با شكوه بستهاند-و به زجركنندگان-كه به سختى زجر مىكشند-و به تلاوتكنندگان آيات الهى، قطعا معبود شما يگانه است. پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است و پروردگار خاورها.
إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ دُحُوراً
ما آسمان اين دنيا را به زيور اختران آراستيم و آن را از هر شيطان سركشى نگاه داشتيم. به طورى كه نمىتوانند به انبوه فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند و از هر سوى پرتاب مىشوند.
وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ)[5]
با شدت به دور رانده مىشوند و برايشان عذابى دايم است. مگر كسى كه از سخن بالاييان يكباره استراق سمع كند، كه شهابى شكافنده از پى او مىتازد. پس، از كافران بپرس آيا ايشان از نظر آفرينش سختترند يا كسانى كه در آسمانها خلق كرديم؟ ما آنان را از گلى چسبنده پديد آورديم.
(سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ)[6]
منزه است پروردگار تو، پروردگار شكوهمند، از آنچه وصف مىكنند و درود بر فرستادگان و ستايش، ويژهى خدا، پروردگار جهانيان است.
(يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطانٍ
«اى گروه جنيان و انسانها، اگر مىتوانيد از كرانههاى آسمانها و زمين به بيرون رخنه كنيد، پس رخنه كنيد. ولى جز با به دست آوردن تسلطى رخنه نمىكنيد.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ)[7]
پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را منكر هستيد؟ بر سر شما شرارههايى از نوع تفته آهن و مس فرو فرستاده خواهد شد و از كسى يارى نتوانيد طلبيد. پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد؟
(لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
اگر اين قرآن را بر كوهى فرو مىفرستاديم، يقينا آن كوه را از بيم خدا فروتن و از هم پاشيده مىديدى و اين مثل را براى مردم مىزنيم، باشد كه آنان بينديشند.
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ
او خدايى است كه غير از او معبودى نيست، دانندهى غيب و آشكار است، او رحمتگستر و مهربان است. او خدايى است كه جز او معبودى نيست،
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ
همان فرمانرواى پاك، سلامتبخش و مؤمن به حقيقت حقهى خود كه نگهبان، عزيز، جبار و متكبر است. پاك است خدا از آنچه با او شريك مىگردانند.
هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ)[8]
او خداى خالق نوساز صورتگر است كه بهترين نامها و صفات از آن او است. آنچه در آسمانها و زمين است جمله تسبيح او مىگويند و او عزيز حكيم است.
(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ)[9]
بگو: او خدايى است يكتا، خداى صمد، نه كسى را زاده، نه زاييده از كس و او را هيچ همتايى نباشد.
(قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ)[10]
بگو: پناه مىبرم به پروردگار سپيدهدم، از شر آنچه آفريده و از شر تاريكى چون فراگيرد و از شر زنانى كه در گرهها [براى جادو] مىدمند و از شر هر حسود آنگاه كه حسد ورزد.
(قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِكِ النَّاسِ إِلهِ النَّاسِ مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ)[11]
بگو: پناه مىبرم به پروردگار مردم، پادشاه مردم، معبود مردم، از شر وسوسهگر نهانى. آنكس كه در سينههاى مردم وسوسه مىكند. چه از جن و چه از انس.
اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَرْمِي وَ لَا تُرْمَى وَ أَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى وَ [إِنَ] إِلَيْكَ الرُّجْعَى وَ الْمُنْتَهَى وَ لَكَ الْآخِرَةُ وَ الْأُولَى اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِكَ [مِنْ] أَنْ نَذِلَّ أَوْ نَخْزَى
خداوندا، تو مىبينى و ديده نمىشوى، با اينكه در تماشاگاه برتر قرار دارى و بازگشت و فرجام همه به سوى تو و دنيا و آخرت از آن تو است. خداوندا، به تو پناه مىبريم از اينكه خوار يا رسوا گرديم.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ آلِهِ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ اغْفِرْ لِي وَ لِوَالِدَيَّ وَ مَا وَلَدَا
خداوندا، بر حضرت محمد، بنده و فرستادهات و بر خاندان او با برترين درودها درود فرست و من و پدر و مادر و فرزندان آن دو
وَ لِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتِ وَ الْأَهْلِ مِنْهُمْ وَ الْقَرَابَاتِ
و همهى مؤمنان و مسلمانان، اعم از مرد و زن و زنده و مرده و نيز خانواده و نزديكان مرا بيامرز.
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لِجَمِيعِ ظُلْمِي وَ جُرْمِي وَ ذُنُوبِي وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ
به درگاه خدايى كه معبودى جز او نيست و زنده و پاينده است از همهى ستمها، جرمها، گناهان و اسرافم عليه خود، آمرزش مىطلبم و توبه مىكنم.
اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِي قَلْبِي نُوراً وَ فِي سَمْعِي نُوراً وَ فِي بَصَرِي نُوراً وَ مِنْ بَيْنِ يَدَيَّ نُوراً وَ مِنْ خَلْفِي نُوراً وَ مِنْ فَوْقِي نُوراً وَ مِنْ تَحْتِي نُوراً
خداوندا، در دل، گوش، چشم من و از پيشاروى، پشت، بالا و از زيرم نور قرار ده
وَ أَعْظِمْ لِيَ النُّورَ وَ اجْعَلْ لِي نُوراً أَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ وَ لَا تَحْرِمْنِي مِنْ نُورِكَ يَوْمَ أَلْقَاكَ
و نورت را براى من بزرگ گردان و نورى براى من قرار ده كه به وسيلهى آن در ميان مردم مشى كنم و در روزى كه با تو ملاقات مىكنم مرا از نورت محروم مگردان.
(إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ
مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و در پى يكديگر آمدن شب و روز، براى خردمندان نشانههايى قانعكننده است.
الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
همانان كه خدا را در همهى احوال ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مىكنند و در آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند كه
رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ
پروردگارا، اينها را بيهوده نيافريدهاى، منزهى تو پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار. پروردگارا، هركه را تو در آتش درآورى، يقينا رسوايش كردهاى و براى ستمكاران ياورانى نيست.
رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ
پروردگارا، ما شنيديم كه دعوتگرى به ايمان فرا مىخواند كه به پروردگار خود ايمان آوريد، پس ايمان آورديم. پروردگارا، گناهان ما را بيامرز و بدىهاى ما را بزداى و ما را در زمرهى نيكان بميران.
رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعادَ)[12]
پروردگارا و آنچه را كه به وسيلهى فرستادگانت به ما وعده دادهاى به ما عطا كن و ما را روز رستاخيز رسوا مگردان؛ زيرا تو وعدهات را خلاف نمىكنى
سُبْحَانَ رَبِّ الصَّبَاحِ الصَّالِحِ فَالِقِ الْإِصْبَاحِ وَ جَاعِلِ اللَّيْلِ (سَكَناً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً)[13]
پاكا پروردگار صبح شايسته، شكافندهى صبح و قراردهندهى آفتاب و ماه براى حسابرسى [روز و شب و تعيين تاريخ].
اللَّهُمَّ اجْعَلْ أَوَّلَ يَوْمِي هَذَا صَلَاحاً وَ أَوْسَطَهُ فَلَاحاً وَ آخِرَهُ نَجَاحاً
خدايا، آغاز اين روز مرا، صلاح و ميانهى آن را رستگارى و پايان آن را مايهى كاميابى من قرار ده.
اللَّهُمَّ مَنْ أَصْبَحَ وَ حَاجَتُهُ إِلَى مَخْلُوقٍ وَ طَلِبَتُهُ إِلَيْهِ فَإِنَّ حَاجَتِي وَ طَلِبَتِي إِلَيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ
خدايا، هركس صبح كند و از آفريدهاى حاجت و نياز بطلبد، من فقط از تو حاجت و نياز مىطلبم و هيچكس را شريك تو قرار نمىدهم.
(اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ
«خدا است كه معبودى جز او نيست؛ زنده و برپا دارنده است نه خوابى سبك او را فرومىگيرد و نه خوابى گران، آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن او است.
مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ
كيست آنكس كه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند؟ آنچه در پيش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مىداند و به چيزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمىيابند.
إِلَّا بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ
كرسى او آسمانها و زمين را دربر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نيست و او است والاى بزرگ.
لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ
در دين هيچ اجبارى نيست و راه از بىراهه به خوبى آشكار شده است. پس هركس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد،
فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لَا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
به يقين، به دستاويزى استوار، كه آن را گسستن نيست، چنگ زده است و خداوند شنواى دانا است.
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ
خداوند سرور كسانى است كه ايمان آوردهاند. آنان را از تاريكىها به سوى روشنايى به در مىبرد، ولى كسانى كه كفر ورزيدهاند، سرورانشان همان عصيانگران طاغوتند
يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ)[14]
كه آنان را از روشنايى به سوى تاريكىها به در مىبرند. آنان اهل آتشند كه خود در آن جاويدانند
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ)[15]
به نام خداوند رحمتگستر مهربان. بگو: او خدايى است يكتا، خداى صمد، نه كسى را زاده، نه زاييده از كس و او را هيچ همتايى نباشد
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ)[16]
به نام خداوند رحمتگستر مهربان. بگو: پناه مىبرم به پروردگار سپيدهدم، از شر آنچه آفريده و از شر تاريكى چون فراگيرد و از شر زنانى كه در گرهها [براى جادو]مىدمند و از شر هر حسود آنگاه كه حسد ورزد
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِكِ النَّاسِ إِلهِ النَّاسِ مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ)[17]
به نام خداوند رحمتگستر مهربان. بگو: پناه مىبرم به پروردگار مردم، پادشاه مردم، معبود مردم، از شر وسوسهگر نهانى. آنكس كه در سينههاى مردم وسوسه مىكند. چه از جن و چه از انس.
(سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ)[18]
منزه است پروردگار تو، پروردگار شكوهمند، از آنچه وصف مىكنند و درود بر فرستادگان و ستايش، ويژهى خدا، پروردگار جهانيان است
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي إِذَا دُعِيتَ بِهَا عَلَى مَغَالِقِ أَبْوَابِ السَّمَاءِ لِلْفَتْحِ انْفَتَحَتْ
خداوندا، از تو درخواست مىكنم به آن اسمهاى تو كه هرگاه براى گشوده شدن درهاى بستهى آسمان [ها]به آنها خوانده مىشوى، گشوده مىگردد
وَ أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي إِذَا دُعِيتَ بِهَا عَلَى مَضَايِقِ الْأَرَضِينَ لِلْفَرَجِ انْفَرَجَتْ
و از تو مسألت دارم. به آن اسمهاى تو كه هرگاه براى ايجاد گشايش در تنگناهاى زمينها به آن خوانده شوى، گشوده مىگردد
وَ أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي إِذَا دُعِيتَ بِهَا عَلَى الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ للكشف انْكَشَفَتْ [تكشفت]
و از تو خواهانم به آن اسمهاى تو كه هرگاه براى برطرف شدن گرفتارى و رنجورى به آنها خوانده مىشوى، برطرف مىگردد
وَ أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي إِذَا دُعِيتَ بِهَا عَلَى أَبْوَابِ الْعُسْرِ [لِلْيُسْرِ] تَيَسَّرَتْ
و از تو مىخواهم به آن اسمهاى تو كه هرگاه براى باز شدن درهاى سختى و گرفتارى با آنها خوانده شوى، به آسانى مبدل مىگردد
وَ أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي إِذَا دُعِيتَ بِهَا عَلَى الْأَمْوَاتِ لِلنُّشُورِ انْتَشَرَتْ
و از تو درخواست مىكنم به آن نامهاى تو كه هرگاه براى زنده شدن مردگان خوانده شود، زنده مىگردند،
أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُعَرِّفَنِي هَذَا الْيَوْمَ يُمْنَهُ وَ تَرْزُقَنِي خَيْرَهُ
كه بر محمد و آل محمد درود فرستى و مرا با بركت و خجستگى اين روز آشنا گردانى و خير آن را روزىام كنى
وَ تَصْرِفَ عَنِّي شَرَّهُ وَ تَكْتُبَنِي فِيهِ مِنْ خِيَارِ حُجَّاجِ بَيْتِكَ الْحَرَامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ
و شر آن را از من بازدارى و از حاجيان نيك خانهى محترمت بنويسى، هم آنان كه حجشان نيك،
الْمَشْكُورِ سَعْيُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُكَفَّرِ عَنْهُمْ سَيِّئَاتُهُمْ وَ أَنْ تُوَسِّعَ عَلَيَّ فِي رِزْقِي وَ تَقْضِيَ عَنِّي دَيْنِي
عملشان ستوده، گناهانشان آمرزيده، بدىهايشان پوشيده مىگردد و اينكه روزىات را بر من بگسترانى و قرضم را بپردازى
وَ تُؤَدِّيَ عَنِّي أَمَانَتِي وَ تَكْشِفَ ضُرِّي وَ تُفَرِّجَ عَنِّي هَمِّي وَ غَمِّي وَ كَرْبِي وَ تُبَلِّغَنِي أَمَلِي وَ تُعْطِيَنِي سُؤْلِي
و امانتم را ادا كنى و رنجورىام را برطرف سازى و اندوه، غم و ناراحتىام را بگشايى و به آرزويم نايل سازى و خواسته و درخواستم را عطا كنى
وَ مَسْأَلَتِي وَ تَزِيدَ فَوْقَ رَغْبَتِي وَ تُوصِلَنِي إِلَى بُغْيَتِي سَرِيعاً عَاجِلًا وَ تَخَيَّرَ لِي وَ تَخْتَارَ لِي بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
و افزون بر دلخواهم به من ارزانى دارى و زود و سريع به مطلوبم برسانى و [خواستهى] نيك را براى من انتخاب نموده و برگزينى، به رحمتت اى مهربانترين مهربانان.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلِ اسْمِي فِي هَذَا الْيَوْمِ فِي السُّعَدَاءِ وَ رُوحِي مَعَ الشُّهَدَاءِ وَ إِحْسَانِي فِي عِلِّيِّينَ وَ إِسَاءَتِي مَغْفُورَةً
خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست و نام مرا در اين روز جزو نيكبختان و روحم را با شهيدان و نيكوكارىام را در عليين [بالاترين مرحلهى بهشت]قرار ده و بدىام را بيامرز
وَ هَبْ لِي يَقِيناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِي وَ إِيمَاناً يَذْهَبُ بِالشَّكِّ عَنِّي وَ آتِنِي (فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً)[19] وَ قِنِي عَذَابَ النَّارِ
و يقينى به من ارزانى دار كه به واسطهى آن همدم دلم گردى و ايمانى كه ترديد دودلى را از من بزدايد و نيكى دنيا و آخرت را به من عطا كن و از عذاب آتش جهنم نگاه دار.