توکل به خدا و نقش آن در زندگی انسان
۲۰ دی ۱۳۹۳ 0 فرهنگ و اجتماعيكى از مظاهر ايمان و مكارم اخلاق، توكل بر خدا و اعتماد به پروردگار متعال است. توکل به عنوان یکی از صفات بارز مومن مورد تاکید ویژه آیات و روایات قرار گرفته است.
1. توكّل چيست؟
پيامبر گرامى اسلام (ص) تفـسير توكّل را از جبرئيل سؤال كرد، جبرئيل گفـت:
- معناى توكّل اين است كه انسان يقين كند به اين كه سود و زيان و بخشش و حرمان به دست مردم نيست و بايد از آن ها نا اميد بود و اگر بنده اى به اين مرتبه از معرفت برسد كه جز براى خدا كارى انجام ندهد و جز او به كسى اميدوار نباشد و از غير او نهراسد و غير از خدا چشم طمع به كسى نداشته باشد، اين همان توكل بر خدا است. (بحارالانوار ج 68 ص 138)
شخصى به نام حسن بن جهم مى گويد: خدمت امام رضا (ع) رسيدم و عرض كردم: جانم به فدايت، حدّ و مرز توكّل چيست؟ فرمود:
- توكل آن است كه با اتكاى به خدا از هيچ كس نترسى... (بحارالانوار ج68 ص134)
در روايت ديگرى علىّ بن سويد مى گويد از امام کاظم (ع) تفسير آيه «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» (سوره طلاق، آيه 3) را پرسيدم، فرمود:
- توكل داراى مراتب گوناگون است. از جمله درجات توكل آن است كه در تمام امورت بر خدا توكل كنى و از آن چه خدا نسبت به تو انجام داده راضى باشى و بدانى كه خدا جز خير و فضيلت براى تو نمى خواهد و نيز بدانى كه در تمام اين امور اختيار با اوست. پس با واگذار كردن امور به او بر خدا توكل داشته باش. (اصول كافى ج2 ص65)
2. اهمیت توكل از نظر قرآن:
قرآن مجيد در موارد متعددى توكل بر خدا را از ويژگي هاى افراد با ايمان مى داند و مى فرمايد:
- «...وَ عَلىَ اللّهِ فَتَوَكَّلُوا انْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين»؛ ...بر خدا توكل كنيد اگر ايمان داريد (سوره مائده، 23).
- «...وَ عَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُون»؛ ...افراد با ايمان بايد تنها بر خدا توكل كنند (سوره آل عمران، 122).
- «انَّمَا الْمُؤمِنُونَ الَّذينَ اذا ذُكِرَاللّهُ وَ جِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ اذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ اياتُهُ زادَتْهُمْ ايمانا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»؛ مؤمنان تنها كسانى هستند كه هرگاه نام خدا برده شود دلهايشان بيمناك مى گردد و هنگامى كه آيات او بر آن ها خوانده مى شود ايمانشان فزونى مى گيرد و فقط بر پروردگارشان توكل دارند (سوره انفال، 2).
3. آثار توكّل در قرآن:
توكل آثاری در پى دارد كه بر كليّه شئون فردى و اجتماعى انسان تأثير مى گذارد:
الف) قدرت تصميم گيرى:
- «...فَاذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ انَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ»؛ ...هنگامى كه تصميم گرفتى، قاطع باش و بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست مى دارد (سوره آل عمران، 159).
- «فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ انَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبينِ»؛ پس بر خدا توكل كن كه تو بر جايگاه حقّ آشكار قرار دارى (سوره نمل، 9).
يعنى با توجه به اين جايگاه، بر خدا توكل كن و با عزمى راسخ و تصميمى قاطع به كار خود ادامه بده.
ب) شجاعت:
- «وَلاتُطِعِ الْكافـِرينَ والْمُنافِقينَ وَدَعْ أذاهُمْ و َتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ و َكَفى بِاللّهِ وَكيلا»؛ و از كافران و منافقان پيروى مكن و به آزار هاى آن ها بى اعتنا باش و بر خدا توكل كن و همين بس كه خدا حامى و مدافـع تو باشد و با توكل به خداى متعال از هيچ كس نهراس (سوره احزاب، 48).
- «...فَعَلَى اللّهِ تَوَكَّلْتُ فَاجْمِعُوا امْرَكُمْ و َشُرَكائَكُمْ ثُمَّ لايَكُنْ امْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّة...»؛ ...من تنها بر خدا توكل مى كنم، شما هم به اتفاق بتان و خدايان باطل خود هر مكر و تدبيرى داريد همه را فراهم آوريد و هيچ چيز از اسباب و وسايل بر شما مستور نماند... (سوره يونس، 71).
يعنى شما هر چه در بساط داريد به ميدان بياوريد و من هم با توكّل بر خدا يك تنه به ميدان شما و خدايان شما مى آيم و از هيچ چيز باك ندارم.
ج) ترك گناه و عدم سلطه شيطان بر متوكّلان:
- «انَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»؛ چرا كه او [شيطان] بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكّل مى كنند تسلّطى ندارد (سوره نحل: 99).
- «فَقالُوا عَلَى اللّهِ تَوَكَّلْنا رَبَّنا لاتَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظّالِمينَ»؛ گفتند: تنها بر خدا توكّل داريم. پروردگارا ما را تحت تأثير گروه ستمگر قرار مده (سوره يونس، 85).
پس به هر اندازه كه ايمان و توكّل داشته باشى از زير سلطه شيطان بيرون خواهى بود و در نتيجه از آلودگى و انحراف مصون خواهى ماند.
د) تأثير ناپذيرى از اقبال و ادبار مردم و عدم نگرانى از حوادث:
- «...فَاعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ و َكَفى بِاللّهِ وَكيلا»؛ ...به آن ها اعتنا مكن و از نقشه هاى آن ها وحشت نداشته باش و توكل بر خدا كن و كافى است كه او يار و مدافع تو باشد (سوره نساء، 81).
- «فَانْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِىَ اللّهُ لا إلهَ الا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ لْعَظيمِ»؛ اگر آن ها روى از حق بگردانند نگران مباش. بگو خداوند مرا كفايت مى كند، هيچ معبودى جز او نيست، بر او توكل مى كنم و او صاحب عرش بزرگ است و همه عالم در قبضه قدرت اوست و تمام قدرت ها در برابر قدرت او ناچيز است (سوره توبه، 129).
- «...و َما تَوْفيقى الا بِاللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ و َالَيْهِ انيبُ»؛ ...و توفيق من جز به خدا نيست، تنها بر او توكل دارم و تنها به سوى او بازمى گردم (سوره هود، 88).
- «...وَ الَيْهِ يُرْجَعُ الامْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ و َتَوَكَّلْ عَلَيْهِ...»؛ ...و همه كارها به او بازمى گردد، پس او را بپرست و بر او توكّل كن... (سوره هود، 123).
پس با توكل به خداوند (تنها از او توفيق خواستن و تنها او را مؤثر دانستن) نبايد از اقبال و ادبار مردم متأثّر شد، كه همه چيز در دست قدرت اوست.
4. آثار توكّل در روايات:
در روايات و احاديثى كه از ائمه معصومين (ع) رسيده براى توكّل آثار خوبى برشمرده شده است كه برخى از آن ها را يادآور مى شويم:
الف) قوّت و شجاعت:
- پيامبر اکرم (ص) فرمودند: كسى كه دوست دارد قوى ترين مردم باشد بايد بر خدا توكّل كند. (مستدرك الوسائل، ج11، ص217)
- امام باقر (ع) فرمودند: كسى كه بر خدا توكّل كند مغلوب نمى شود و كسى كه به خدا پناهنده شود شكست نمى خورد. (بحارالانوار، ج68، ص151)
- اميرالمؤمنين (ع) فرمودند: ريشه قوّت قلب، توكّل بر خداست. (غررالحكم، ص197)
ب) توكّل و همت عالى:
- امام جواد (ع) فرمودند: اعتماد به خداى تعالى بهاى هر چيز گرانبها و نردبانى به سوى همه بلندي ها [مقامات عاليه] است. (بحارالانوار، ج75، ص364)
ج) توكّل و لزوم كار و فعاليت:
- پيامبر اكرم (ص) گروهى را ديد كه براى كسب روزى به دنبال كشت و كار نمى روند، فرمود چه مى كنيد؟ گفتند ما متوكلين هستيم و بر خدا توكّل مى كنيم. فرمود شما متوكّل نيستيد بلكه متّكل يعنى سربار مردميد. (مستدرك الوسائل، ج11، ص217)
5. توکل به خدا خنثی کننده اثر فال بد:
اسلام بين فال خوب و فال بد فرق گذاشته، دستور داده مردم همواره فال نيك بزنند، و از تطير يعنى فال بد زدن نهى كرده، چرا که از نظر اسلام اثرى كه در تفال مىبينيم مربوط به نفس صاحب آن است.
- از رسول خدا (ص) نقل شده كه فرمودند:" تفالوا بالخير تجدوه- همواره فال نيك بزنيد تا آن را بيابيد".
- و خود رسول خدا بسيار تفال نیک می زدند، هم چنان كه در داستان حديبيه وقتى سهيل بن عمرو از طرف مشركين مكه آمد، رسول خدا (ص) فرمود: حالا ديگر امر بر شما سهل و آسان شد.
- و نيز در داستان نامه نوشتنش به خسرو پرويز آمده كه وى را دعوت به اسلام كرد، و او نامه آن جناب را پاره كرد و در جواب نامه مشتى خاك براى آن حضرت فرستاد، حضرت همين عمل را به فال نيك گرفت و فرمود: به زودى مسلمانان خاك او را مالك می شوند.
- همچنین در روايات آمده براى دفع شومى آن بی اعتنايى نموده و به خدا توكل كنيد، و به دعا متوسل شويد. امام صادق (ع) فرمود: طيره و فال بد زدن را اگر سست بگيرى و به آن بی اعتنا باشى و چيزى نشمارى سست می شود، و اگر آن را محكم بگيرى محكم می گردد.
- بحث ديگر در این مورد، امورى است كه در نظر عامه مردم، شوم و نحس است، مانند شنيدن يك بار عطسه در هنگام تصميم گرفتن بر كارى از كارها، در روايات از اهمیت دادن به این امور نیز نهى شده، و دستور دادهاند كه در برخورد با آنها به خدا توكل كنيد.[۱]
- رسول گرامى اسلام (ص) فرمود: فال بدزدن شرك است و هيچ يك از ما نيست جز اين كه به آن مبتلا است اما خدا به وسيله توكل شومى آن را از بين مى برد. (بحارالانوار ج55 ص322)
منبع: دانشنامه اسلامی