معجزه راهی برای شناخت پیامبران الهی
۰۶ بهمن ۱۳۹۳ 0
انسان براى رسيدن به كمال خود، به راهنمايى پيامبران الهى نيازمند است، امّا راه شناخت اين پيامبران چيست؟
یکی از نشانه های نبوت در شخص معجزه است. در این مقاله به بررسی این نشانه می پردازیم:
معجزه
معجزه كارى است كه به اراده خداوند بر خلاف عادت و طبيعت به وسيله شخص مدّعى پيامبرى انجام مىشود، بهگونهاى كه ديگران از انجام مثل آن عاجزند. با توجه به تعريف فوق در معجزه سه ويژگى هست:
الف- پديدهاى خارق لعاده است كه از راه اسباب عادى و متعارف پديد نمى آيد
ب- اين پديده براى گواهى بر درستى ادعاى پيامبرى پديد مى آيد
ج- ديگران از آوردن مثل آن ناتوانند.
ويژگى هاى معجزات
پديدههاى اين جهان، از راه اسبابى پديد مى آيند كه با آزمايشهاى تجربى قابل شناختند؛ مانند پديدههاى فيزيكى و شيميايى. ولى در موارد نادرى، پديدههايى جهان به چشم مى آيند كه اسباب آنها را با آزمايشهاى تجربى نمىتوان شناخت و از آنجا كه هيچ حادثهاى بىعلت نيست، بايد آن پديدهها داراى علل غير طبيعى باشند. معجزههاى پيامبران و كارهاى خارقالعاده مرتاضان از اين گونه اند. ولى براى اين كه آشكار شود كدام پديده خارق العاده، معجزه است، بايد نشانه هايى را پى جست كه عبارتند از:
الف) معجزه مغلوب هيچ عاملى نمى شود
نه عامل طبيعى مىتواند معجزه را باطل كند و اثرش را از ميان برد و وقوعش را مانع شود و نه عامل غير طبيعى. بهعنوان نمونه، يك شخص مرتاض در اثر رياضت، قدرت نفسانى پيدا مىكند و مثلًا مىتواند با يك اشاره، جسمى سنگين را در هوا نگاه دارد. در اينجا ممكن است يك مرتاض قويتر اين كار او را خنثى كند و با يك اشاره، آن جسم را پايين آورد يا از همان آغاز جلو تأثير اراده او را بگيرد. ولى در اعجاز چنين نيست و هيچ كس نمىتواند وقوع معجزه را مانع شود؛ زيرا هر چيزى در برابر اراده الهى محكوم است و نمىتواند وقوع كارى را كه خدا خواسته است، مانع شود.
ب) معجزه تعليم و تعلّم پذير نيست
درسى نيست كه كسى بخواند و بياموزد و رياضتى نيست كه با انجام آن كسى توان معجزه كسب كند، بلكه موهبتى الهى است كه خداوند آن را نشانه نبوّت قرار داده است. ولى ديگر كارهاى غير عادى، كه از برخى سر مىزند، تعليم و تعلّمپذير و كسب كردنىاند و ديگران نيز مىتوانند با آموزش و تمرين ويژه، به آنها دست يابند.
3- معجزه همراه با ادعاى پيامبرى است و سندى است براى آشكار ساختن درستى آن. از اين رو، اگر كسى كارى خارقالعاده انجام دهد، ولى مدّعى پيامبرى نباشد، آن كار خارقالعاده، معجزه ناميده نمىشود.
تفاوت معجزه با كرامت: اگر امور خارقالعاده- كه از اولياى الهى سر مىزند- همراه با ادعاى پيامبرى باشد، آن را معجزه و آورندهاش را پيامبر مىنامند؛ و اگر آن اولياى الهى ادعاى پيامبرى نكنند، كارشان كرامت ناميده مىشود.
نمونههايى از كرامت اولياى خدا در قرآن ذكر شده است؛ مانند ماجراى حضرت مريم عليها السلام كه هرگاه زكريا عليه السلام در محراب بر مريم وارد مىشد، نزد او روزى آمادهاى مىيافت. مىپرسيد: «اى مريم، اين روزى از كجا آمده است؟» مريم پاسخ مىداد: «اين روزى از نزد خداست. بىگمان، خداوند به هر كس، بخواهد، بىحساب روزى مىدهد.» ريشه كرامات، در كسب كمالات و توانايىهاى روحى در سايه بندگى خداوند است. انسان با عبوديت و بندگى مىتواند به كراماتى اينچنين دست يابد.
تفاوت معجزه با ديگر كارهاى غير عادى:
امروزه وقوع كارهايى خارق العاده از برخى افراد انكارناپذير است. از اين رو، پرسشى در اين جا پيش مىآيد كه چگونه ميان امور خارقالعاده و معجزه فرق بگذاريم؟
پاسخ اين است كه كارهاى خارقالعاده مرتاضان و مانند آنان از جهات مختلف محدود است؛ در حالى كه معجزههاى پيامبران محدود به قيد و شرطى ويژه نيست.
توضيح اين كه، چون نيروى انسان محدود است، امورى نيز كه متكى به آن است، محدود است. مرتاضان براى انجام كارهاى خود به تعليم و تمرين نيازمندند و هرگز كسى مادرزاد مرتاض نيست. از سوى ديگر مرتاضان قادر به انجام هر كارى نيستند، بلكه تنها بر انجام كارهاى معينى توانايى دادند، ولى براى پيامبران چنين محدوديتهايى در ميان نيست؛ زيرا بر نيروى بىكران خداوند متكی اند. ديگر آن كه به تعليم و تمرين براى انجام معجزه نيازمند نيستند. پيامبران حتّى ممكن است در گهواره- مانند حضرت مسيح عليه السلام- معجزه ظاهر كنند و نيز معجزههاى پيامبران تنها در موضوعاتى خاص نيست و اگر معجزه پيامبرى در موضوعى خاص بوده، زمان و مكان و يا درخواست مردم چنين اقتضا مىكرده است. پس، براى بازشناختن معجزههاى آسمانى از امور خارقالعاده انسانى بايد توجه داشت كه:
الف- كارهاى خارق العاده انسانى معارضه پذير است؛ يعنى ممكن است كسى ديگر با آموزش و تمرين، بر انجام آن توانا شود و به همين دليل انجام دهنده آن كسى معارضه نمى خواند. ولى معجزههاى پيامبران چنين نيست و مردم از انجام مثل آن ناتوانند و چون پيامبر معجزه خود را به كمك نيروى الهى انجام مىدهد، با كمال اطمينان خاطر مىتواند مردم را به مبارزه فراخواند.
ب- كارهاى خارق العاده انسانى تاب مقاومت در برابر معجزه ها را ندارد؛ زيرا معجزه متكى به نيرويى بى پايان و شكست ناپذير است؛ درحالى كه كارهاى خارق العاده انسانى، از نيرويى محدود سرچشمه مى گيرد كه تاب مقاومت در برابر نيروى بىپايان خداوند را ندارد. اين نكته را از قرآن نيز مى توان دريافت كه مى فرمايد: «قالَ مُوسى ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ انَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ انَّ اللَّهَ لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدينَ» «یونس/81» موسى گفت: اين كارها [ى خارقالعاده] كه آورديد، سحر است كه خداوند به زودى آن را باطل مى كند، خداوند كار مفسدان را اصلاح نمىكند.
يعنى كارهاى خارق العادهاى كه با نيروى محدود انسانى آورده ايد، تاب مقاومت در برابر معجزه را ندارد و ساحران، بدكارانى اند كه اهدافى پست را دنبال مى كنند. از اين آيه استفاده مى شود كه كاربرد معجزه با كارهاى خارق العاده انسانى متفاوت است؛ زيرا خوارق عادات انسانى براى اغراض دنيوى- مانند سرگرمى، اغفال مردم و به دست آوردن شهرت- انجام مىشود؛ درحالى كه پيامبران معجزه را به اذن خداوند براى اثبات نبوّتشان مى آورند تا به اهداف والاى تربيتى خود برسند و به مردم كتاب و حكمت بياموزند.
منبع: مبدء و معاد, جمعی از نویسندگان, مجموعه آثار پژوهشکده تحقیقات اسلامی, نرم افزار زمزم 5