کتاب گویا (صوتی)، یلدای خاموشی

«در ابتدا ماجرای نبرد نهاوند و تشکیل شورای جنگی سپاه اسلام مطرح می شود. در آن زمان به پیشنهاد امام علی (ع)، نُعمان فرمانده ی سپاه می شود. با رهنمون های امام سپاه اسلام در برابر انبوه نیروهای ایرانی به پیروزی می رسد...

سالها از این ماجرا می گذرد و عالم اسلام در انتظار انتخاب خلیفه است که عثمان برای این مقام انتخاب می شود. بعد از مدتی مروان، داماد خلیفه، بر مردم غلبه می کند و این موضوع موجب نگرانی مسلمانان می شود. به مروان اعتمادی نیست و سال‌ها پیش، او و پدرش خشم پیامبر(ص) را برانگیخته‌اند. آشوب و به هم ریختگی در میان مسلمانان پدیدار می شود و نفوذ او در حکومت روزبه‌روز بیشتر می‌شود. نصیحت های علی (ع) و یارانش هم تأثیرگذار نیست تا اینکه قیام‌هایی در گوشه و کنار پیدا می شود. مردم با مرور واقعه ی غدیرخم به سراغ امام علی (ع) می روند تا از ایشان بخواهند خلافت را قبول کنند. یاران امام با جوانی روبه‌رو می شوند که از ایران عازم مدینه است تا نزد امام علی (ع) برود. نیت او دادخواهی از حاکم مداین است. آنها با هم همراه می شوند و با شنیدن خبر مرگ عثمان و فرار مروان در کنار خانه ی علی (ع) تجمع می کنند. امام علی (ع) با شنیدن این خبر از پذیرش خلافت کناره گیری می کند، اما با اصرار مردم برای آنها شرطی مهم قرار می‌دهد. شرط مهم امام رعایت عدالت در این راه است؛ عدالتی که رعایت آن بسیاری از مردم را به سختی خواهد انداخت. امام علی (ع) می گوید اگر به این حکومت و خلافت تمایل دارند، فردای آن روز همگی برای بیعت در مسجد پیامبر جمع شوند...»