سخنرانی آیت الله میرباقری :جلسه دوم، مدار رضاء و سخط الهی

سخنرانی آیت الله میرباقری :جلسه دوم، مدار رضاء و سخط الهی

۱۹ دی ۱۴۰۱ 0 صوتی و تصویری
 

جلسه دوم حرم مطهر حضرت معصومه(س): مدار رضاء و سخط الهی

ویژگی اهل حمد

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين  وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين  وَ اللَّعْنَةُ عَلَى أَعْدَائِهِم  أَجْمَعِين. نبی اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «أَنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ  لِغَضَبِ  فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا»(1) خدای متعال با غضب فاطمه زهرا غضب می کند و با رضای حضرت راضی می شود. مقام رضوان مقامی است که خدای متعال از بنده راضی می شود. گاهی ما از خدای متعال راضی می شویم و خدایی خدا را می پسندیم که البته این مقام خیلی بالاست که انسان هر چه خدا تقدیر کرد را بپسندد و خدا را در سختی ها هم مدح کند. گاهی ما خدای متعال را مدح می کنیم ولی آنجایی که همه چیز بر وفق مرادمان هست خدا را مدح می کنیم و کار خدا را زیبا می بینیم ولی اگر کار کمی بر خلاف میل ما بود آنجا دیگر نمی توانیم خدا را مدح کنیم گویا دیگر کار خدا را نمی پسندیم و راضی به کار خدای متعال نیستیم.
حضرت فرمودند آنهایی که اهل حمد هستند و خدا را زیاد حمد می کنند، کسانی هسند که در سختی ها و خوشی ها خدا را حمد می کنند. معنای این که خدا را در سختی ها و خوشی ها حمد می کنند این نیست که وقتی خوش هستند خدا را شکر می کنند و وقتی گرفتار سختی ها می شود بگویند امروز سخت است و تا الان خدا این همه به من نعمت داده و یک بیماری هم داده و اینطور حمد کنند؛ حمادون اینها نیستند. حمادون اینطور نیستند که در سختی ها به یاد خوبی ها بیافتند و خدا را حمد کنند بلکه خدا را بر همین بیماری و فقر حمد می کنند. یعنی توجه دارند که همین بیماری و همین فقر و همین گرفتاری ها هم از آن جهت که به خدای متعال برمیگردد عین زیبایی است و در آن هیچ نقصی نیست.
در دعای ایام هفته خدا را حمد می کنیم «اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ أَنْ خَلَقْتَ فَسَوَّيْتَ وَ قَدَّرْتَ وَ قَضَيْتَ وَ أَمَتَّ وَ أَحْيَيْتَ وَ أَمْرَضْتَ  وَ شَفَيْتَ وَ عَافَيْتَ وَ أَبْلَيْت » خدایا من تو را در مقابل احیایی که من را احیا کردی حمد می کنم و در مقابل میراندنت هم من تو را حمد می کنم. همین طور که احیای الهی زیباست اماته اش هم زیباست. خدایا بر عافیتت تو را حمد می کنم و بر بلایت هم تو را حمد می کنم. کثیرالحمد آن کسی است که در سختی ها هم وقتی به کار خدا و صنع خدا و تدبیر الهی توجه می کند جز زیبایی و جز حسن و جمال چیزی نمی بیند و بر همین اساس می تواند در بلا خدا را حمد کند. اینها حمادون می شوند.
در سجده زیارت عاشورا می گوییم «اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ  لَكَ  عَلَى مُصَابِهِم » یک معنای این جمله این است که خدایا من تو را حمد می کنم، حمد آن کسانی که در مصیبت هایشان تو را شکر می کنند، نه فقط در خوشی های شان. پس مقام رضایت ما از پروردگار این است. عبدی که در مقام رضاست عبدی است که هرچه از طرف خدای متعال برسد را می پسندد و هرچه خدا برای او تقدیر کند را زیبا می بیند. این لفظ نیست، این یک مقام است و انسان تا به این مقام نرسیده نمی تواند بگوید من خدا را در بیماریم حمد می کنم. حمد بر بیماری یک مقام است و انسان تا به این مقام نرسد و تا جزو کسانی نشود که خدا را بر گرفتاری های شان شکر می کنند نه فقط بر خوشی های شان، این نمی تواند در مقام رضا باشد.
 

ویژگی مقام رضوان

لذا مقام رضا مقام کسانی است که در مقام محبت خدا هستند. انسان تا وقتی در محبت خالص نشود، راضی نمی شود. مقام رضای ما از خدای متعال یعنی به یک نقطه ای برسیم که تدبیر خدا را بپسندیم و دوست بداریم و هرچه خدای متعال برای ما رقم زد از همان لذت ببریم، این بالاترین مقام است و جزو مقام های فوق العاده است که ما فقط خدای متعال را دوست بداریم و او را بیش از هر چیز دوست بداریم. بلکه به یک نقطه ای برسیم که فقط خدای متعال را دوست بداریم و بقیه محبت ها تابع محبت خدای متعال بشود و از کسانی بشویم که «الْمُتَحَابِّينَ  فِي اللَّه » هستند. به تعبیر روایات یعنی در مسیر خدا و در راه خدا همدیگر را دوست می دارند. اگر به دیگران هم محبت می کنند به خاطر خداست و محبت خدا در دلشان موجب می شود به بندگان خدا و به مؤمنین هم محبت داشته باشند.
این کسانی که در این مقام هستند خدا را دوست می دارند و محبت الهی غالب بر قلب شان می شود. اینها هرچه خدا برایشان تقدیر کند لذت می برند و می پسندند، چون چیزی نمی خواهند جز آنچه او می خواهد و فقط رضای او را می خواهند. این یک مقام است اما مقام بالاتر از او این است که ما در یک مقامی قرار بگیریم که خدا ما را دوست بدارد نه اینکه ما خدا را دوست بداریم. اگر بنده جوری عمل کند که خدای متعال او را دوست بدارد، این مقام رضوان است و می شود کسی که مرضی خدای متعال است و خدای متعال او را پسندیده است.
چطور می شود انسان به رضای خدای متعال برسد و خدای متعال از انسان راضی بشود؟ مرحوم کلینی یک بابی در کتاب کافی باز کردند تحت باب نوادر و آن را در کتاب توحید آوردند و عمده این روایات مربوط به مقامات ائمه است. روایات فوق العاده ای است که در این روایات نسبت اهل بیت با خدای متعال توضیح داده شده است. روایت ششم این باب از امام صادق علیه السلام است که در ضمن این آیه شریفه سوره مبارکه زخرف حضرت یک بیانی دارند. خدای متعال فرمودند «فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ»(زخرف/۵۵) وقتی اینها ما را متأسف کردند و به أسف آوردند، ما هم از آنها انتقام گرفتیم. ظاهرش این است که خدای متعال را به أسف آوردند و خدای متعال متأسف شدند.
 

رضاء و سخط خدای متعال

حضرت در توضیح این آیه فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَأْسَفُ كَأَسَفِنَا»(2) خدای متعال مثل ما متأسف نمی شود و هیچ چیز او را متأسف نمی کند. این صفت مخلوق است که در او تحول حال پیدا می شود. یک موقع خوشحال می شود و یک موقعی غصه دار و متأسف می شود. خدای متعال «لَا يَأْسَفُ كَأَسَفِنَا» مثل ما متأسف نمی شود «وَ لَكِنَّهُ خَلَقَ أَوْلِيَاءَ لِنَفْسِه » ولی خدای متعال یک اولیائی را برای خودش آفریده که آنها را دوست می دارد و آنها را برای خودش آفریده «يَأْسَفُونَ وَ يَرْضَوْن » و آنها چون مخلوق الهی هستند، أسف و رضا دارند و یک چیزهایی آنها را راضی می کند و یک چیزهایی موجب أسف آنها می شود «وَ هُمْ مَخْلُوقُونَ مَرْبُوبُون » خالق نیستند و مخلوق خدا هستند و تحت ربوبیت الهی هستند.
این همین چیزی است که ائمه علیم السلام فرمودند ما را از مقام ربوبیت تنزل بدهید، ما رب نیستیم ولی دیگر هرچه در باب ما بگویید ما بیش از او هستیم. پس خدای متعال یک اولیائی دارد که آنها را برای خودش آفریده و در عین این که مخلوق هستند و تحت ربوبیت الهی هستند، در عین حال «فَجَعَلَ رِضَاهُمْ رِضَا نَفْسِهِ وَ سَخَطَهُمْ سَخَطَ نَفْسِه » رضای آنها را رضای خودش قرار داده و سخط آنها را هم سخط خودش قرار داده است.
بعد حضرت یک علتی را می گویند «لِأَنَّهُ جَعَلَهُمُ الدُّعَاةَ إِلَيْهِ وَ الْأَدِلَّاءَ عَلَيْه »، این اولیاء الهی که رضایشان رضای خداست و سخطشان سخط خداست، صفتشان این است که تمام وجودشان دعوت به خداست و هیچ دعوت به خودی ندارند و خودشان را اصلا نمی بینند. به تعبیر قرآن تابع رضوان خدا هستند. اینها آیات الله هستند و هیچ دعوتی به سمت خودشان نمی کنند. هیچ پیامبری مردم را به خودش دعوت نمی کرده، هیچ وصی و امامی مردم را دعوت به خودش نمی کرده و دعوت به غیر خدا هم نمی کرده است.
خدای متعال در پایان سوره یوسف می فرماید: «وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنين »(یوسف/۱۰۳) پیامبر ما این مردم هر چه هم شما مایل باشید و تلاش کنید اکثر اینها ایمان نمی آورند. بعد می فرماید آنهایی هم که ایمان می آورند اکثرشان اخلاص ندارند «وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُون »(یوسف/۱۰۶) ایمانشان خالص نیست و همراه با یک شرک و آلودگی هایی است. بعد می فرماید این نکته اش این نیست که ما کوتاهی کردیم و ما دعوت نکردیم «وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُون »(یوسف/۱۰۵) آیات ما در آسمان و زمین و نشانه های ما پیش روی آنها بوده و بر آنها هم عبور می کردند و ما این آیات را در معرض دید آنها قرار دادیم ولی «وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُون » اینها رویشان را برمی گردانند.
بعد از این می فرماید: «قُلْ هذِهِ سَبيلي  أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى  بَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني »(یوسف/۱۰۸) یعنی این پیامبر که آمده دعوت کننده به سوی خداست و کاری غیر از این ندارد و تمام وجودش دعوت به خداست «أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى  بَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني » هرکسی هم که پا جای پای من می گذارد او هم همین است و به غیر از خدا دعوت نمی کند. حضرت در یک روایتی فرمودند «مَنِ اتَّبَعَني » یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام. به امام جواد علیه السلام عرض کردند آقا مردم نگران هستند و می گویند مگر امام نه ساله هم می شود؟ حضرت فرمود مگر قرآن نخواندید؟ خدای متعال می فرماید که پیامبر ما بگو من فقط دعوت به خدا می کنم و کسی هم که پا جای پای من گذاشته و مثل من خالص است و موحد محض است او هم فقط دعوت به خدا می کند. حضرت فرمودند این «مَنِ اتَّبَعَني » امیرالمؤمنین بود که در آغاز نبوت قریب ده سال داشتند. امام جواد فرمودند من هم در همین شرایط هستم.
چه کسی می تواند فقط دعوت به خدا کند؟ «قُلْ هذِهِ سَبيلي  أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى  بَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني » هیچ چیزی را شریک خدا قرار نمی دهند چون «سُبْحانَ اللَّهِ» خدای متعال منزه است از این که شریک داشته باشد «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكين » من هم مشرک نیستم، من هم خالص و موحد هستم. پس به سوی خدا دعوت کردن کار هر کسی نیست، کار کسی است که در مقام اخلاص محض است و در وجودش چیزی جز تعلق به حضرت حق نیست نیست.
حضرت فرمودند خدای متعال متأسف نمی شود «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَأْسَفُ كَأَسَفِنَا» ولی یک بندگانی دارد که آنها را برای خودش خلق کرده و رضای آنها را رضای خودش قرار داده و سخط آنها را هم سخط خودش قرار داده است. «لِأَنَّهُ جَعَلَهُمُ الدُّعَاةَ إِلَيْهِ وَ الْأَدِلَّاءَ عَلَيْه » چون اینها دعوت به خدا می کنند و دلالت به خدا می کنند و همه وجودشان دعوت به سوی خداست و رضای آنها هم رضای خداست. می فرماید «فَلِذَلِكَ صَارُوا كَذَلِك » به خاطر همین است که در یک مقامی هستند که رضای آنها رضایت خداوند است.
در یک حدیث دیگری در همین باب این مطلب را با یک عبارت لطیف دیگری بیان کرده که می فرماید «وَ لَكِنَّهُ خَلَطَنَا بِنَفْسِهِ  فَجَعَلَ ظُلْمَنَا ظُلْمَهُ وَ وَلَايَتَنَا وَلَايَتَه »(3) ما را با خودش یکی کرده و ولایت ما را ولایت خودش قرار داده است و ظلم به ما را هم ظلم به خودش قرار داده است. حضرت فرمود این اولیاء الهی در چنین مقامی هستند. بعد فرمودند این که خدای متعال می فرماید «مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ وَ دَعَانِي إِلَيْهَا» اگر کسی اولیاء من را خوار کند با من وارد جنگ شده و من را دعوت به جنگ کرده است. خدای متعال یک اولیائی دارد که در این مقام هستند و رضای آنها رضای خدا می شود.
بعد حضرت می فرماید «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ »(نساء/80). این پیامبر خدا در یک مقامی است که طاعت او طاعت خداست چون فقط دعوت به خدا می کند و فقط دلالت به خدا می کند و جز خدای متعال در وجود او نیست و خداوند فرموده «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه »(فتح/10) پیامبر ما، هر کسی با شما بیعت می کند با خدا بیعت کرده و دست خدا بالای دست اوست. بعد حضرت یک قاعده کلی فرمودند که اینها ما را متأسف کردند و و به ما ظلم کردند. خدای متعال که متأسف نمی شود و به خدای متعال که ظلم نمی شود. همه به این برمیگردند که خدای متعال مثل وجود مقدس نبی اکرم اولیائی دارد که رضای او را رضای خودش قرار داده و سخط او را هم سخط خودش قرار داده و ظلم به او را هم ظلم به خودش قرار داده است. این هم قراردادی نیست بلکه یک مقامی است که رضای او رضای خداست و سخط او سخط خداست.
 

مسیر رسیدن به مقام رضوان

پس یکبار دیگر این حدیث را معنی می کنیم «أَنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ  لِغَضَبِ  فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا» پروردگار با غضب حضرت زهرا غضب می کند و با رضای او راضی می شود. اگر به یک امتی غضب کند آنها مغضوب هستند و اگر یک امتی مرضی او باشند و حضرت از آنها راضی باشد، خدای متعال از اینها راضی است. در بعضی روایات وقتی این حدیث را به امام صادق عرض کردند که آقا این حرف یعنی چه که خدای متعال به خاطر غضب حضرت زهرا غضب می کند؟ مگر می شود؟ مخلوق چه نسبتی با خالق دارد؟ چون این افراد اکثرا سنی بودند حضرت گاهی در حد فهم آنها فرمودند که مگر شما نمی گویید خدای متعال با غضب مؤمن غضب می کند؟ شما حضرت زهرا را مؤمن نمی دانید؟!
به بعضی اینطور جواب دادند ولی در یک روایتی بالاتر از این را فرمودند؛ «مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ وَ دَعَانِي إِلَيْهَا» کسی که به ولی من اهانت کند با من وارد جنگ شده است. «فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُم » ما را متأسف کردند. «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» ما وقتی بیعت می کنیم با خدا بیعت کردیم. بیعت با خدا یعنی چه؟ مگر خدا مثل ما دستی دارد که دستش را به ما بدهد و بیعت کنیم؟ بله دست خدا دست نبی اکرم است «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِم »(فتح/۱۰).
در واقع حضرت دارند مسیر رضوان را ذکر می کنند و می گویند شما اگر می خواهید به مقام رضوان برسید و اگر می خواهید در مقامی قرار بگیرید که خدای متعال شما را بپسندد و از شما راضی بشود و شما را دوست بدارد و نه فقط شما خدا را دوست بدارید باید این مسیر را بروید. در قرآن وقتی امیرالمؤمنین و شیعیانشان را در سوره بینه توصیف می کند، می فرماید «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه »(بینه/۸) اینها از خدا راضی هستند و خدای متعال هم از آنها راضیست. راضی بودن ما از خدا یک مقام است. خدای متعال می فرماید «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ * جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّه »(بینه/۸-۷) آنها از خدا راضی شدند و خدا هم از آنها راضی شده است.
روایات متعددی می گوید که این خیر البریه را به امیرالمؤمنین و شیعیان ایشان خطاب کردند «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه » وارد بهشت می شوند ولی نه فقط در بهشت هستند بلکه خدای متعال هم از او راضی است و آنها هم از خدا راضی هستند. در بعضی روایات است که مؤمنین گاهی در دنیا از خداوند گلایه مند هستند و در دنیا به مقام رضا نمی رسند ولی وقتی در عالم آخرت می بینند که خدای متعال در بیماری هم چقدر بهشان لطف می کرده در گرفتاری ها چقدر بهشان لطف می کرده و به ازای یک شب بیماری کشیدن چقدر در ورای این بیماری ثواب بردند و فقری بهشان رسیده و چقدر خدای متعال برایشان ذخیره کرده آنجا گلایه هایشان از خدا از بین می رود و از خدا راضی می شوند.
یک عده ای هم در همین دنیا اینطوری هستند. در گودی قتلگاه خطابی که به وجود مقدس سیدالشهداء می شود این است «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة * ارْجِعي  إِلى  رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة»(فجر/۲۷-28) در گودی قتلگاه راضی است. ولی حضرت فرمود مؤمنین معمولی در بهشت که می روند خدای متعال اینطوری توصیفشان می کند «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه » گلایه مندی شان از خدا از بین می رود و راضی می شوند و به تدبیر خدای متعال در بهشت به این مقام می رسند. پس از مقام رضوان مقام بالاتری نیست که انسان یک جوری بندگی کند که خدای متعال او و عملش را دوست بدارد و مرضی خدا بشود و خدای متعال اورا بپسندد.
طریق رسیدن به این مقام را این روایات به ما توضیح می دهد و می فرماید که اگر می خواهید مرضی خدا بشوید راه مرضی شدن این است که خدای متعال یک عبادی دارد و رضای آنها رضای خداست؛ اگر آنها شما را دوست بدارند خدای متعال شما را دوست می دارد. «مَنْ  أَحَبَّكُمْ  فَقَدْ أَحَبَ  اللَّه » اگر ما اهل بیت را دوست بداریم خدا را دوست داشتیم و از آن طرف هم اگر آنها از ما راضی بشوند و ما را بپسندند و ما را دوست بدارند خدای متعال ما را دوست می دارد. این حدیث نورانی در اوج، حضرت زهرا را معرفی می کند و می فرماید رضای خدا مدارش رضایت ایشان است. اگر کسی می خواهد به مقام رضوان برسد طریق رسیدن به رضوان این است که یک جوری در عالم راه برود که حضرت از او راضی بشوند.
چطور باید در عالم راه برویم که وجود مقدس فاطمه زهرا سلام الله علیها از ما راضی بشود؟ حضرت نسبت به چه کسانی غضب کرده و نسبت به چه کسانی راضی است؟ در یک کلمه کسانی که بر مدار امیرالمؤمنین در عالم حرکت می کنند مرضی حضرت هستند و کسانی که از مدار امیرالمؤمنین بیرون می روند مرضی حضرت نیستند.
یک تعبیری در ذیل زیارت حضرت زهرا سلام الله علیهاست که محدث قمی این زیارت را آوردند «أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلَائِكَتَه » -دنبال حضرت رفتن یعنی این- من خدا و انبیاء و ملائکه را شاهد می گیرم که «أَنِّي رَاضٍ  عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ» هرکسی را که شما از او راضی هستید من هم راضی هستم «سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْه » هرکسی که شما نسبت به او سخط دارید من هم سخط دارم. یعنی انسان رضا و سخط خودش را تابع حضرت زهرا قرار بدهد. اگر رضا و سخط خودمان را دنبال حضرت قرار دادیم رضا و سخطمان می شود تابع رضا و سخط حضرت زهرا سلام الله علیها می شود.
آن وقت نتیجه این می شود که همینطور که خدای متعال از حضرت راضی است از ما هم راضی می شود «سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْه » هرکسی شما از او تبری می جویید من هم تبری می جویم «مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَيْت » هر کسی را که شما دوست می دارید، من هم او را دوست می دارم و با هر کس عداوت می کنید من هم عداوت می کنم «مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْت » به هرکسی غضب دارید من هم غضب دارم و هرکسی را دوست می دارید من هم دوست می دارم. یعنی انسان محبت و غضب خودش را و سخط و رضای خودش را تابع وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها قرار بدهد. اگر کسی این کار را کرد به مقام رضوان می رسد.
بنابراین اگر کسی می خواهد تا مقام رضوان سیر کند این روایت در واقع یک آدرس به ما می دهد که اگر می خواهید به مقام رضوان برسید که بالاترین مقامات اهل بهشت است، باید حب و بغض و دوستی و عداوت و رضاء و سخطش تابع حضرت باشد. در باب سلمان نقل شده که «جَعَلَ هَوَاهُ هَوَا عَلِیَاً»(4) میل دلش تابع میل امیرالمؤمنین بود و اگر کسی به این مقام رسید آن وقت می تواند به نقطه ای برسد که خدا از او راضی است. یعنی به تعبیر دیگر خدای متعال حضرت زهرا را دوست می دارد و کسی هم اگر در محیط رضای حضرت در عالم عمل کرد خدای متعال او را هم دوست می دارد.
وجود مقدس فاطمه زهرا مدار تقسیم رضا و سخط خدا هستند، به تعبیر دیگر مدار بهشت و جهنم هستند. اگر کسی با حضرت راه رفت و در عالم به نبی اکرم و به امیرالمؤمنین متصل شد، حلقه این اتصال به حقیقت ولایت و نبوت در عالم وجود مقدس فاطمه زهراست. آن کسانی که از رضا و سخط حضرت فاصله گرفتند هرچه هم داخل در مقام رضوان الهی تلاش کردند، جهنمی هستند. مدار رضا و سخط الهی و مدار بهشت و جهنم و مدار ثواب و عقاب رضا و سخط این وجود مقدس است. این فوق آن حرفی است که امام صادق گاهی به عامه می فرمودند. مدار رضاء و سخط و مسیر سلوک ما در رسیدن به رضاء و سخط این است که با حضرت زهرا در عالم راه برویم و چشممان را از حضرت زهرا برنداریم تا دلمان و عملمان از حضرت فاصله نگیرد و آن مسیری را که حضرت در عالم باز کردند ما دنبال کنیم.
حضرت آن سابقون السابقون هستند و بر همه سبقت گرفتند و راه خدا را در عالم باز کردند. ما اگر دنبال حضرت حرکت کنیم این مسیر رضوان است. حضرت راه رسیدن ما به رضوان خدا را باز کردند ولی به قیمت بلای سنگین خودشان تمام شد. ایشان به خدا قول داده بود که بیاید این بلای عظیم را تحمل کند و راضی بر این بلای عظیم باشد. ایشان در یک مقامی است که بلای عاشورا بلای حضرت زهراست و حضرت راضی بر این بلا هستند. خدای متعال وقتی عهد گرفت حضرت پذیرفتند برای این که عالم را به خدای متعال برسانند و وسط این بلای عظیم رفتند و پذیرفتند و راضی به بلا شدند. هرکسی با بلای حضرت حرکت کند به مقام رضوان می رسد.
کسی که به بلای سیدالشهداء مبتلا بشود، خواب و خوراک ازش گرفته می شود و مسیر زندگیش تغییر می کند. فی الجمله اش همین است که دوستان اهل بیت و محبین سیدالشهداء 1400 سال است دل به بلای سیدالشهداء بستند و با این بلاء دارند سیر می کنند. تمام سختی های جامعه مؤمنین به خاطر همین است که با امام حسین علیه السلام گره خوردند. حضرت وسط آن بلای عظیم رفتند برای این که عالم را به خدا و امیرالمؤمنین وصل کنند؛ در وسط این بلای عظیم هم راضی بودند. اگر کسی در بلای حضرت وارد شد، سختی هایش آدم را می گیرد کما این که محبین حضرت زهرا 1400 سال است غرق در سختی ها هستند و این سختی های دنباله روی حضرت زهراست. این سختی ها برای راه حضرت زهراست. دشمن با ما دشمنی می کند چون ما داریم راه حضرت را می رویم. آنهایی که وسط بلای حضرت می روند نگران نیستند و وقتی راه می روند به سختی هایش هم راضی هستند.
در سجده زیارت عاشورا می گوییم «اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ  لَكَ  عَلَى مُصَابِهِم » من دنبال سیدالشهداء دارم حرکت می کنم و این مصیبت بر من خیلی سنگین است و بار سنگینی هم روی زندگی و دوش من می آورد ولی «اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ  لَكَ  عَلَى مُصَابِهِم » خدایا تو را شکر می کنم بر این که من را به مصیبت امام حسین گره زدی، ولو این که این مصیبت بار روی دوش من می گذارد و مسیر زندگی من را عوض می کند و من را وسط بلا می برد. اگر کسی اینطور شد این همان رسیدن به مقام رضوان الهی است و حلقه اتصالش هم حضرت زهرا سلام الله علیهاست.

پی نوشت ها:

(۱) الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 384
(2) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 144
(3) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 146
(4) الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 133. فی المصدر: «إِيثَارُهُ هَوَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى هَوَى نَفْسِه ».
 
* متن بالا سخنان آیت الله میرباقری به تاریخ 7 بهمن ماه سال 98 است، که به مناسبت ایام فاطمیه در حرم مطهر مقدس فاطمه معصومه(س) ایراد فرمودند. 
 

 

کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث