حقوق اعضای بدن بر انسان
۰۴ اسفند ۱۳۹۳ 0از جمله آثار گرانسنگ امام سجاد (علیه السلام) کتاب شریف صحیفه سجادیه است . این رساله مختصر در حقیقت درسنامه ای اخلاقی است که ترسیم کننده یک سلسله خط و مشی های رفتاری در حوزه تعاملات فردی و اجتماعی است.
آن امام همام در این منشور جاوید، پنجاه و یك حق الهی را در هفت دسته بر می شمارد:
اول: حق خداوند ،
دوم: حق نفس و اعضای بدن،
سوم: حق افعال عبادی ،
چهارم: حق سائسان و رعایا،
پنجم: حقوق خویشاوندان،
ششم: حقوق برخی اصناف اجتماعی،
هفتم: حق مالی.
در اینجا مراد از حق، احكام و وظایفی است كه از سوی خداوند نسبت به اصناف مختلف بر انسان جعل شده است. این حقوق منحصر به وظایف الزامی مؤمن نیست و شامل احكام استحبابی نیز می شود. به علاوه این حقوق منحصر به احكامی نیست كه نقض آنها معصیت (مستوجب مجازات اخروی) محسوب شود یا موجب اجرای مجازات دنیوی (حد و تعزیر شرعی) گردد، بلكه رساله حقوق در بردارنده وظایف اخلاقی یك مؤمن است.
رساله حقوق در بردارنده اهم حقوق الهی و وظایف اخلاقی است و در هر حق نیز اهم جوانب آن بیان شده است.
امام سجاد (ع ) پس از بر شمردن فهرست حقوق الهى ، فردى و اجتماعى انسان به توضیح و تشریح هر یك از آنها پرداخته است. در ادامه حقوق اعضا در این رساله را می خوانید:
1- حق زبان
حق زبان این است كه از گرفتار شدن به گفتار زشت مصون ماند و عادت بر خوبیها و سخنان نیك پیدا كند. زبان باید كنترل و محبوس شود، جز آنها كه نیازى ارزشى باشد و در راستاى منافع دین و دنیا قرار گیرد. آن را از سخنان بیهوده و كم نتیجه و زیان آور باید دور داشت . آنچه مشخص مى كند كه كجا باید سخن گفت و زبان را به كار گرفت عقل است . جمال انسان عاقل در شیوه گفتار او متجلى است - نیرویى نیست مگر متكى به خداوند بزرگ - جمله اخیر امام سجاد - علیه السلام - یعنى ؛ لا قوة الا بالله العلى العظیم ظاهرا حكایت از دشوارى امر و ناتوانى انسان در مسیر حفظ كامل زبان و تنظیم گفتار دارد. و هشدارى است به این كه براى موفقیت در این راه باید از حمیت الهى ، بهره گرفت و با استمداد از درگاه او به پیروزى رسید.3
حق قواى شنوایى است كـه آن را از شنیـدن سخنان آلوده و شنیدنیهاى مضر دور نگاه دارى . گوش كـانـالى است به سوى قلب - مركز ادراك ، تصمیم گیرى و تأثیر پذیرى - انـسان، ایـن كـانـال را جز بر روى سخنـان ارزشـى و خیر آفرین مگشاى؛ سخنانى كه یا نتیجه مثبتى براى قلبت به ارمغان آورند و یا اخـلاق كریمانه اى را به تو تعلیم دهند
2- حق قوه شنوایى
حق قواى شنوایى است كه آن را از شنیدن سخنان آلوده و شنیدنیهاى مضر دور نگاه دارى . گوش كانالى است به سوى قلب - مركز ادراك ، تصمیم گیرى و تاثیر پذیرى - انسان ، این كانال را جز بر روى سخنان ارزشى و خیر آفرین مگشاى ؛ سخنانى كه یا نتیجه مثبتى براى قلبت به ارمغان آورند و یا اخلاق كریمانه اى را به تو تعلیم دهند. ابزار شنوایى ، كانال و در ورودى قلب آدمى است و از این طریق انواع معانى و مفاهیم به قلب مى رسد، خیر باشد یا شر! و لا قوة الا بالله.4
3- -حق قوه بینایى
حق چشم این است آن را به حرام ندوزى و جز در مسیر عبرت آموزى و بینش یابى و دانش اندوزى به كارش نگیرى . همانا چشم گذرگاه عبرتها و درس آموزیهاست.5
4- حق پا
حق پا این است كه آن را به حرام دراز نكنى تا به كیفر الهى مبتلا نگردى و به راهى نكشانى كه صاحبش را به ذلت افكند. پا چونان استرى است راهوار كه مى بایست تو را در راه دین و پیروزى در میدان ارزشها پیش برد و لا قوة الا بالله.
5- حق دست
حق دست این است كه آن را به حرام دراز نكنى تا به كیفر الهى مبتلا نگردى و در دنیا از سوى مردم ملامت نشوى. دست از واجبات بر مدار و با دور داشتن آن از حرام حرمتش را نگه دار. كارآیى آن را محدود به واجبات مساز بلكه در میدان ارزشهاى غیر واجب مستحبات - نیز به كارش گیر!
استفاده خردمندانه و شرافتمندانه از این عضو مهم بدن - دست - پاداشهاى اخروى را به دنبال خواهد داشت.