آیا دعوای امام حسین و یزید یک دعوای فامیلی بود؟!
۰۶ مرداد ۱۴۰۳ 0شبهه:
حسین بن علی و یزید پسر عمو بودند و جریان عاشورا همه اش یک دعوای خانوادگی بین عربهاست. به من و تو ایرانی ربط نداره!!!
پاسخ:
این شبهه سه بخش دارد که باید به هر کدام جداگانه جواب داد.
بخش اول : امام حسین و یزید پسر عمو بودند
منظور کسی که این شبهه را انداخته قطعا این نیست که واقعا امام حسین و یزید پسر عمو هستند چون همه می دانیم که معاویه و امام علی علیه السلام برادر هم نیستند تا یزید و امام حسین پسر عموی هم باشند. منظورش این است که جد آنها یک نفر بوده است.
حالا ببینیم واقعا این درست است یا نه ؟
این شجره نامه را ببینید:
بله مطابق با این شجره نامه پدربزرگِ پدربزرگِ پدربزرگِ یزید که عبد مناف نام دارد پدر پدربزرگِ پدربزرگِ امام حسین هم بوده است که این نشان می دهد امام حسین و یزید از یک طایفه بزرگ عرب بوده با هم رابطه فامیلی بسیار دوری با هم دارند.
البته در برخی منابع آمده است که پدربزرگِ پدربزرگِ یزید یعنی “امیه” فرزند خواندهی “عبدشمس” است (و نه پسر واقعیاش). که در صورت درستی این نظریه که دلایلی هم بر درستی آن وجود دارد اساسا هیچ خویشاوندی بین بنی امیه و بنی هاشم وجود ندارد.
بخش دوم : جریان عاشورا همه اش یک دعوای خانوادگی بین عربهاست
با وجود اینکه دیدید اساسا نمی توان امام حسین و یزید را فامیل به حساب آورد ولی با فرض فامیل بودن آنها باید ببینیم آیا موضوع مخاصمه بین یزید و امام حسین یک موضوع خانوادگی است؟ و آیا شیعیان دعوای امام حسین با یزید را یک بحث خانوادگی می دانند و با این وجود از امام حسین علیه السلام در مقابل یزید حمایت می کنند. و برای کشته شدنش اشک می ریزند؟
همه می دانیم که اعتقاد به خدا اصل اعتقاد مسلمانان است و پس از آن اعتقاد به اینکه حضرت محمد صلی الله علیه و آله رسول و فرستاده خداست. که این دو در جمله "اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله" قرار گرفته است و اگر غیر مسلمانی بخواهد مسلمان شود با گفتن این عبارت است که به دین اسلام تشرف پیدا می کند.
شیعه علاوه بر این اعتقاد دارد که پیامبر، امیرالمومنین علیه السلام را به عنوان جانشین و امام پس از خود مشخص کرد و حتی امام حسن و امام حسین علیهما السلام را نیز به عنوان امامان پس از ایشان مشخص کرد. چنانچه فرمود: «ان الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا : حسن و حسین علیهما السلام امامان شما هستند چه قیام کنند و چه قیام نکنند». و در موقعیت های بسیاری مقام آنها را گوشزد نمود ضمن اینکه آیه تطهیر در مورد عصمت آنها نازل شد و آیه اولی الامر امامت آنها را بیان داشت.
بنا بر این اعتقاد، معاویه و یزید به مبارزه با امامانی برخواسته اند و به روی آنها شمشیر کشیده اند که خدا آنها را به عنوان امام تعیین نموده است و این مساله، مساله ای خانوادگی نیست. مساله خانوادگی وقتی بود که مثلا بر سر ارث و میراث با هم جنگ می کردند.
صحبتهای خود امام حسین علیه السلام در کربلا هست هیچ جای از آنها حتی بویی هم از دعوای خانوادگی استشمام نمی شود. بلکه امام با وجود اینکه می داند با نپذیرفتن حکومت یزید شهید خواهد شد و جان خود و یارانش را در این راه خواهد گذاشت باز هم کوتاه نمی آید و چون می داند این شهادت باعث زنده شدن اسلام و مشخص شدن مظلومیت امام امت پیامبر می شود. آن را با جان و دل می پذیرد: «إن کان دین محمّد لم یستقم الّا بقتلی فیا سیوف خذینی : اگر دین محمد جز با کشتهشدنم پایدار نمیماند، پس ای شمشیرها! مرا دریابید»
حرف از حق شخصی نبود که دعوای خانوادگی باشد. اگر اینگونه بود قطعا آن حضرت کوتاه می آمد و جان خود و عزیزانش را در مقابل حق شخصی از دست نمی داد.
بخش سوم : به من و تو ایرانی ربط نداره!!!
فرض بکنید یکی از ما یا همین گوینده این سخن مریض بشود و بگوید چون تنها پزشکی که درد من را می داند و درمان آن را بلد است ایرانی نیست من پیش او نمی روم چون من یک ایرانی هستم . در این صورت آیا هر عاقلی چنین شخصی را یک احمق و یک انسان متعصب نمی داند؟
شکی نیست که انسان خداباور خود را نیازمند انسان کاملی می بیند که واسطه بین او و خدا باشد و خدا را به او بشناساند، از غیب به او خبر بدهد. آینده و نتیجه اعمال خوب یا بد را به او نشان بدهد و راه و رسم زندگی سعادتمندانه را به او بیاموزد.
امامان کسانی هستند که این ویژگی ها را دارند و آنها را خود خدا تعیین نموده و به واسطه پیامبرش به ما می شناساند. حال ما می توانیم در مورد کشته شدن امام خود به دست عده ای که در حقیقت دشمن خدا و پیامبرش هستند ساکت بمانیم و بگوییم به ما ربطی ندارد. چون او عرب است و ما ایرانی! در این صورت ما چگونه پیروی هستیم؟!
ضمن اینکه این عزاداری ها و این گریه ها خودش باعث می شود دل ما روز به روز به اماممان نزدیک تر شود و یاد حماسه و جانفشانی او و یارانش از خاطرمان نرود و می بینیم که چقدر همین عزاداری ها مکتب شیعه را در طول تاریخ زنده نگه داشته است
و باید گفت هدف این شبهه ها نیز همین است که اعتقاد نسل جدید شیعه را که به پیروی از اجدادشان برای آن حضرت اقامه عزا می کنند سست کند تا دست از عزاداری خود بردارند و اعتقاداتشان به امامان خود را به مرور فراموش کنند.
واقعیت این است که پشت بسیاری از این شبهات یزیدیان زمان هستند.