با زکات بیشتر آشنا شویم
۰۹ اسفند ۱۳۹۳ 0زکات از مصادیق بارز صدقات است که به عنوان پشتوانه مالی برنامههای اجتماعی، در اصلاح ساختار جامعه و تطهیر زندگی، تزکیه نفوس و تألیف قلوب مردم، نقش به سزایی دارد.
کثرت وجود تعابیر بلند و عبرتآموز از قبیل بلا گردان فرد و جامعه، زمینه ساز نزول رحمت و برکت، عامل توسعه عمر و گسترش زندگی، تجارت مستقیم با خداوند، ذکر عملی و... که در لسان آیات و روایات، عمق باور مؤمنان و عرف جامعه، در شأن این واجب الهی، جاری و ساری است از جایگاه ویژه این عبادت اجتماعی و ضرورت اهتمام به آن خبر میدهد.
ساختار و معنای لغوی زکات
«زاء و کاف و حرف علّه» به عنون حروف اصلی این کلمه، دلالت بر نماء و زیادی دارد و به مفهوم رشد و نمو کردن و زیاد شدن میباشد.خلیل بن احمد درباره معنای لغوی زکات میگوید: زکات مال به معنای پاک کردن آن است و جمله «زکا الزرع یزکو زکاء» به معنای رشد کردن کشتزار و محصولات میباشد.راغب اصفهانی اصل زکات را به معنای رشدی که از برکت خداوند به دست آمده میداند. مرحوم استاد علامه طباطبایی رحمهالله مینویسد: «معنای لغوی زکات تطهیر میباشد.«در مصباح الفقیه نیز آمده است: «زکات در لغت به معنی طهارت و نمو است.» از مجموعه اقوال فوق به دست میآید که معنای لغوی زکات در اصل، رشد کردن میباشد و به طور کلّی خلاصه چیزی یا برگزیده آن را میگویند.
معنای اصطلاحی زکات
زکات از نظر شرع ـ به عنوان یکی از فروع دین ـ بیرون کردن اندازه معینی از مال، که به حد نصاب رسیده باشد و دادن آن به مستحقان، و بدین نام نامیدن، به امید برکت یافتن و یا برای پاکیزه کردن نفس یا نمو دادن به خیرات و برکات است.زکات در اصطلاح فقهی پرداخت مقدار معینی از مال است که در قرآن کریم معانی عامی دارد و به کمکهای واجب و مستحب گفته میشود.
اهمیت زکات
روزی حضرت امام صادق علیهالسلام آداب و نحوه گرفتن زکات را که در نامه 25 نهج البلاغه آمده است، از قول حضرت امام علی علیهالسلام نقل میکرد، در اثنای آن گریه کرد و فرمودند:
«به خدا سوگند حرمتها را شکستند و به کتاب خدا و سنّت پیامبرش عمل نکردند.»
در اهمیت زکات همین بس که یکی از پایههای دین مبین اسلام شمرده شده و به عنوان درمان دردهای اقتصادی جامعه محسوب میشود؛ چنان که اگر برای عضوی از بدن کسی ناراحتیای پیش بیاید او را از حرکت میاندازد، در جامعه نیز اگر گروهی با مشکلات مالی روبهرو شوند، حرکت آن جامعه فلج میشود.
حضرت امام رضا علیهالسلام فرمودند:
«خداوند به من نعمتهایی داده است که دائما نگران آن هستم تا حقوقی را که نسبت به آنها بر من واجب کرده است، پرداخت کنم. سؤال شد: شما نیز با آن مقام بزرگی که دارید به سبب تأخیر زکات از خدا میترسید؟ فرمودند: بله.»
حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«خداوند بر این امت چیزی را سختتر از زکات واجب نکرده است و هلاکت بیشتر امتها به علّت نپرداختن آن است.»
همچنین در قرآن کریم آمده است:
«هنگامی که صالحان به حکومت برسند، اولین برنامه آنان اقامه نماز و پرداخت زکات و امر به معروف و نهی از منکر است.»
رسول خدا صلی الله علیه وآله سوگند یاد کرد که جز مشرک کسی در مورد پرداخت زکات خیانت نمیکند. نیز فرمودند: یا علی! ده گروه از امّت من کافر میشوند که یکی از گروهها کسانی هستند که زکات نمیپردازند.
ایشان در آخرین خطبه خویش نیز به مردم فرمودند: ای مردم! زکات اموال خود را بپردازید و هر که زکات نپردازد، برای او نه نمازی است و نه حجّی و نه جهادی.
از نظر آن حضرت، زکات عامل از بین بردن گناهان محسوب میگردد:
«الزّکاة تُذهبُ الذُّنُوب»
آری! زکات در برزخ در کنار نماز تجسّم یافته و مونس انسان میشود و توجه بدان از وظایف مهم شرعی و اسلامی ماست زیرا:
1ـ با پرداخت آن درهای بهشت را به روی خود گشوده و خود را از صفت مذموم بُخل میرهانیم؛
2 ـ زکات، کلید دریافت رحمت الهی در روزی است؛
3 ـ زکات، سیر کردن فقراست و سیر کردن فقرا، رمز سیر بودن در قیامت و روز محشر است؛
4 ـ زکات، مدال افتخار اسلامی بودن آدمی است که نپرداختن آن علامت خارج شدن از مدار ایمان و اسلام است؛
5 ـ نپرداختن زکات، خیانت به خدا و شرک است و این گونه افراد در حکومت جهانی حضرت امام عصر علیهالسلام به مرگ محکوم میشوند؛
6ـ از اولین وظایف حکومت صالحان رسیدگی به فقرا در سایه پرداخت زکات است:
«الذین ان مکّناهم فی الارض أقاموا الصّلاة و آتوا الزّکاة»
7 ـ با پرداخت زکات، سلام و صلوات پیامبر را دریافت میداریم؛ چون خداوند به پیامبر فرموده: زکات مردم را بگیر و بر آنها درود فرست؛
8 ـ دریافت کننده زکات در ظاهر فقرا هستند، ولی در واقع خداوند است و این اهمیت برجسته زکات را میرساند.
ادلّه وجوب زکات
الف: آیات محکم قرآنی
در قرآن کریم واژه زکات به همراه مشتقاتش 59 مرتبه در 29 سوره و 56 آیه به کار رفته، که 27 مورد در کنار نماز آمده است.
به طور کلّی آیات مربوط به زکات در قرآن شامل موارد ذیل است:
1 ـ دستهای از آیات، اصل زکات را مطرح کرده و آن را در ردیف نماز قرار دادهاند و پرداخت زکات را مانند اقامه نماز واجب دانسته و از شعائر دینی و علایم ایمان به حساب آوردهاند؛
2 ـ آیاتی هستند که به دادن زکات امر نموده و آن را به عنوان معامله با خدا قلمداد نمودهاند؛
3 ـ برخی از آیات نشان دهنده تشریع اصل این فریضه عبادی و اقتصادی هستند و به طور کلی درباره این که چه مقداری گرفته شود و در چه موردی گرفته نشود، ساکت میباشند، که ظهور دارد در این که زکات در کل اموال لازم است؛
4 ـ برخی از آیات، مصارف زکات را به طور دقیق شمارش نمودهاند و رهبری امت اسلامی باید زکات مأخوذه را در این مصارف به کار بیندازد؛
5 ـ برخی از آیات کسانی را که زکات نمیدهند در ردیف کفار قلمداد کردهاند.
علامه طباطبایی رحمهالله آیه «خُذ مِن اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها...» را آیه وجوب زکات دانسته و نوشته است:
«این آیه شریفه متضمن حکم زکات مالی است، که خود یکی از ارکان شریعت و دین اسلام است؛ هم ظاهر آیه این امر را میرساند و هم اخبار بسیاری که از طریق ائمه اهل بیت علیهمالسلام و از غیر ایشان نقل شده است.»
ب: روایات
در بحث اهمیّت زکات به برخی از آنها اشاره نمودیم؛ از آنجا که روایات معتبر بیشماری درباره وجوب زکات از معصومان علیهمالسلام نقل گردیده لازم است به برخی دیگر از آنها اشاره کنیم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله :
«الزکاة قنطرة الاسلام فمن ادّاها جاز القنطرة و من منعها احتبس دونها و هی تطفیء غضب الرّب.»
«زکات پل اسلام است؛ هر کس آن را پرداخت کند از پل میگذرد و هر کس آن را منع کند به سبب آن محبوس است و زکات خشم پروردگار را خاموش میکند.»
حضرت امام صادق علیهالسلام :
«السُّراق ثلاثة: مانع الزکوة و مستحل مهور النساء و کذلک من استدان و لم یَنوِ قضائه»
«ربایندگان [اموال مردم] بر سه دستهاند: کسی که زکات نمیدهد، کسی که مهر زنان را میخورد و کسی که قرض میکند و نیت پرداخت آن را ندارد.»
حضرت امام صادق علیهالسلام
«مَن مَنع قیراطا مِن الزّکوة فَلیَمُت ان شاء یهودیا و ان شاء نصرانیا»
«کسی که ذرّهای از زکات را ندهد یا یهودی یا نصرانی میمیرد.»
در کتب عامه نیز آمده است:
«زکات رکنی از ارکان پنجگانه اسلام است و بر هر کس که شرایط آن را داشته باشد، واجب عینی است و
به احادیث زیادی استناد شده که از جمله آنها قول پیامبر است که فرمودند: بنی الاسلام علی خمسٍ، و سپس از جمله پنج مورد، ایتاء زکات را ذکر کرده است.»
ج: اجماع
در اتّفاق فقها بر این که زکات، واجب و ضروری است، جای هیچ تردیدی نیست و علمای اهل سنّت نیز گفتهاند:
«...و امّا اجماع امّت متّفقند بر این که زکات با شرایط مخصوص، رکنی از ارکان اسلام است.»
مرحوم صاحب جواهر نیز نقل کرده که وجوب زکات یکی از ضروریاتی است که از استدلال به آیات و روایات بینیاز است.
وی سپس منکر آن را در زمره کفّار شمرده و به احادیث بسیاری استدلال کرده است.
زکات مخصوص دین اسلام نیست
زکات علاوه بر دین اسلام در ادیان پیشین نیز بوده است؛ یعنی زکات به همراه نماز از مشترکات همه ادیان آسمانی است و آیات بسیاری در قرآن کریم گواه این مدعاست.
با بررسی آیات و روایات در مییابیم که زکات در اسلام همانند زکات در دیگر ادیان الهی نیست که صرفا مبتنی بر یک نوع وصیت و سفارش اخلاقی باشد؛ بدین جهت که مردم رغبت به برّ و نیکی پیدا کنند و از بخل بپرهیزند، بلکه فریضهای الهی است و بی اعتنایی به آن فسق است و منکر وجوب آن، کافر میباشد.
موارد مصرف زکات
در بیان تعیین موارد مصرف زکات اکثر مفسّران بدین آیه استناد نمودهاند و در این موارد، اختلافی نیست:
«انَّما الصَّدقاتُ للفُقَراء و المَساکین و العاملین عَلَیها وَ المُؤلَّفَةِ قُلُوبُهُم وَ فی الرّقاب و الغارمین و فی سبیل الله و ابن السبیل فریضَة مِنَ الله و الله عَلیمٌ حکیم»
مصرف کنندگان زکات
«صدقات، منحصرا در این موارد هشت گانه به مصرف میرسد:
1 ـ فقرا؛
2 ـ مساکین؛
3 ـ متصدیان اداره صدقات و مأموران جمعآوری زکات؛
4 ـ افرادی که به وسیله کمکهای مالی، تمایل بیشتری به اسلام پیدا میکنند و تألیف قلوب در آنها به وجود میآید؛
5 ـ کسانی که برده هستند و برای آزادی آنها از زکات استفاده میشود؛
6 ـ بدهکاران؛
7 ـ هر امری که رضای خداوند در آن باشد؛
8 ـ افرادی که در راه ماندهاند و درمانده شدهاند.»
فرق مالیات و زکات
اما مالیات موضوع دیگری است امری متغیر و از اختیارات حکومتی است. وضع مالیات از اختیارات حاکم شرعی است. او در هر زمانی میتواند برای هر چیزی بر طبق مصلحتی که ایجاب میکند مالیات وضع کند. این ربطی به زکات ندارد. بنابراین نباید زکات و مالیات را با هم مقایسه کرد.
زکات در ادیان پیشین آسمانی
زکات مخصوص اسلام نیست بلکه در ادیان پیشین نیز بودهاست. زکات و نماز از مشترکات همه ادیان آسمانی است. حضرت عیسی در گهواره به سخن آمد و گفت: «اَوصانی بالصّلوة و الزّکاة» خداوند مرا به نماز و زکات سفارش نمودهاست. حضرت موسی خطاب به بنیاسرائیل فرمود: «اقیموا الصّلوة و آتوا الزّکاة» نماز به پا دارید و زکات دهید. قرآن درباره حضرت اسماعیل علیه السلام میفرماید: «کان یأمر أهله بالصّلوة و الزّکاة» او خانوادهاش را به نماز و زکات فرمان میداد. درباره عموم پیامبران نیز آمدهاست: «و جعلناهم ائمّة یَهدون بأمرنا و أوحینا الیهم فعل الخَیرات و اقام الصّلوة و اِیتاء الزّکاة» آنان به فرمان ما مردم را هدایت میکردند و ما انجام کارهای نیک و به پا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحی کردیم. بر اساسِ آیه «و ما أُمروا الاّ لیعبدوا اللّه... و یقیموا الصّلوة و یؤتوا الزّکاة و ذلک دین القیّمة» نیز، در تمام ادیان آسمانی، قرین و همتای نماز، زکات بودهاست. علاّمه طباطبایی در مبحثی پیرامون زکات میفرماید: هر چند قوانین اجتماعی به صورت کاملی که اسلام آورده، سابقه نداشته، لکن اصل آن ابتکار اسلام نبودهاست. زیرا فطرت بشر به طور اجمال آن را درمییافت. لذا در آیینهای آسمانی قبل از اسلام و قوانین روم قدیم، جسته و گریخته چیزهایی درباره اداره اجتماع دیده میشود و میتوان گفت که هیچ قومی در هیچ عصری نبوده، مگر آن که در آن حقوقی مالی برای اداره جامعه رعایت میشدهاست. زیرا جامعه هر جور که بود در قیام و رشدش نیازمند هزینه مالی بودهاست.
ریشه های عدم پرداخت زکات
ریشه ترک پرداخت زکات را می بایست در بخل (توبه آیات ۷۵ تا ۷۷) کوته فکری (آل عمران آیه ۱۸۰) و بینش غلط ایشان درباره خیر و شر (آل عمران آیه ۱۸۰) و دنیا طلبی و غوطه ور شدن در تجارت و داد و ستدها و نترسیدن از آخرت (نور آیه ۳۷) دانست.
البته دراین میان نمی توان از نقش غیر سازنده دولت و حکومت نیز غافل ماند؛ ازاین روست که خداوند در آیه ۴۱سوره حج تعطیلی فریضه زکات از سوی جامعه مومنان را متوجه دولت می کند و فقدان حاکم و حکومت صالح را یکی از علل و عوامل ترک این فریضه و واجب اجتماعی می شمارد که موجبات قوام و استواری جامعه است و دولت به عنوان نهاد مسئول از حفظ قوام اجتماعی لازم است دراین مساله برنامه ریزی داشته باشد و کوتاه نیاید.
آثار ترک زکات
نخستین اثری که خداوند برای ترک و پرداخت زکات بیان می کند عدم قبولی ایمان و اسلام شخص است. (توبه آیات ۵ و ۱۱( بنابراین کسی که حاضر به پرداخت واجبات مالی نیست نمی توان وی را مسلمان نامید و اسلام جز لقلقه زبان وی نیست. این گونه است که در برخی از روایات زکات در کنار نماز و حج و جهاد و ولایت به عنوان ستون و ارکان اصلی دین اسلام معرفی شده است.
از آثار دیگری که برای ترک زکات و عمل نکردن به این واجب در آیه ۱۰۳ سوره توبه بیان شده آلودگی روحی و محرومیت از طهارت روحانی شخص است. بنابراین ترک کننده زکات نمی بایست امید داشته باشد که روح و روان وی با ترک زکات تطهیر می شود و می تواند در مسیر انسانیت گام بردارد؛ زیرا با آلودگی شخص به گناه ترک پرداخت حقوق مالی به صورت کامل روح و روان وی آلوده می گردد و با برخورد با هر چیزی آلوده تر می شود.
ترک زکات موجب می شود که انسان از رشد و تزکیه نفس دور شود و نتواند در مسیر کمالی شخصیت سالم گام بردارد و از درون و بیرون ازنظر شخصیت فردی و اجتماعی دچار بحران می شود و از اعتدال و تعادل شخصیتی خارج می گردد. (همان این گونه است که شخص از هدایت خاص الهی محروم می شود و با آن که به اسلام و آموزه های آن نزدیک شده است ولی نمی تواند از آن بهره مند گردد و با ترک زکات خود را نسبت به آنها بی تاثیر کرده است. از این روست که خداوند به صراحت درآیات ۵۷ تا ۸۰ سوره توبه ترک زکات را عامل محرومیت انسان ازهدایت خاص بر می شمارد و در آیات ۷۵ تا ۷۷ یکی ازعوامل رسوخ نفاق در وجود آدمی را ترک آن دانسته و به مسلمانان هشدار می دهد که با ترک زکات خود را گرفتار نفاق نسازند که بسیار بدفرجام تر برای انسان نسبت به کفر است.
این گونه است که شخص با خودداری از پرداخت زکات در زمره بدترین مردمان قرار می گیرد و نفرت و بیزاری از وی ازسوی خداوند به طور رسمی اعلام می شود. (بینه آیات ۱تا )
به سخن دیگرترک زکات خود نشانه ای بارز از کفر شخص نسبت به خدا و آموزه های اوست، زیرا از نظر قرآن و اسلام برای اسلام شخص نشانه هایی است که یکی از مهم ترین آن ها پرداخت حقوق و واجبات مالی به دیگران است که حق ایشان درمال آنان قرار داده شده است. آیات بسیاری به این مطلب اشاره می کند و تبیین می شود که چگونه می توان مسلمان را از کافر با پرداخت و یا عدم پرداخت زکات باز شناخت (مائده آیه ۱۲ و نیز توبه آیات ۵ تا ۱۱ و نیز آیات ۷۴ تا ۸۰ و فصلت آیه ۶ و ۷) از دیگر آثار و تبعات زیانبار ترک پرداخت زکات، می توان به گسترش فسق و فجور در جامعه اشاره کرد؛ زیرا با ترک پرداخت واجبات مالی جامعه با بحران مواجه می شود و زمینه گسترش بزه و دزدی و تجاوز فراهم می شود. این مساله هم موجب می شود که شخص تارک نیز به عنوان فاسق شناخته و معرفی شود؛ زیرا آشکار ترک انفاق و واجب کرده هرکسی که ترک واجب به شکل علنی نماید از زمره فاسقان است (توبه آیات ۷۵ تا ۸۰) و این که موجب می شود تا مردم فقیر دچار بحران شوند و بزه و فسق درمیان آنان تشدید و تقویت گردد.
چنین اشخاصی که فسق و فجور آشکار با ترک زکات انجام می دهند به سبب قرارگرفتن در جرگه فاسقان و منافقان از آمرزش و مغفرت الهی محروم می شوند (توبه آیات ۷۵ تا ۸۰( و این گونه می شود که هر گونه بلایی بر سر ایشان خروار می شود و دعا و نیایش های آنان مستجاب نمی شود و تاثیر ندارد.
آثار پرداخت زکات
خداوند در آیه ۲۷۷ سوره بقره پرداخت زکات را مایه آرامش درونی شخص می شمارد و بیان می کند که هر کسی که بخواهد از حزن و اندوه رهایی و به آرامش دست یابد و ترس و خوف را از زندگی خویش دور سازد می بایست به زکات به عنوان عامل ایجادی آرامش و امنیت توجه کند.
از دیگر آثار فردی می توان به دست یابی شخص به تطهیر نفس و پالایش روح از آلودگی ها (توبه آیه ۱۰۳ و مجادله آیه ۱۲) و تحقق صبر و شکیبایی در انسان )(بقره آیات ۱۰۹ و ۱۱۰) و عاقبت به خیری (حج آیه ۴۱) و نجات از گمراهی (مائده آیه ۱۲) و بهره مندی از ولایت خداوند (حج آیه ۷۸) و هدایت خاص (توبه آیه ۱۸) و مصونیت از عذاب دنیوی و اخروی (بقره آیات ۴۳ و ۴۸ و ۱۷۷ و لیل آیات ۱۴ تا ۱۸) و بهره مندی از مغفرت خداوند و تکفیر گناهان و آثار و پیامدهای مخرب و زیانبار آن (بقره آیات ۲۷۱ و مائده آیه ۱۲) و هم چنین قرار گرفتن در رشد و بالندگی و کمال (توبه آیه ۱۰۳) و دست یابی به رحمت خداوندی (اعراف آیه ۱۵۶ و توبه ۵ و ۷) و فضل وی (نور آیات ۳۷ و ۳۸) و در حقیقت رستگاری و خوشبختی دایمی و همیشگی (اعراف آیه ۵۶ و ۱۵۷) اشاره کرد.
البته خداوند در آیه ۵ و نیز ۱۱ سوره توبه شرط پذیرش اسلام و ایمان را پرداخت زکات برمی شمارد که بیانگر آن است که یکی از مؤلفه ها و عناصر تحقق اسلام و ایمان پرداخت زکات در کنار نماز و ایمان به توحید و رسالت و امامت و مانند آن است.
چنان که هر کسی بخواهد رضایت و خشنود خداوندی را به سوی خود جلب و جذب کند می بایست از پرداخت زکات به عنوان ابزار و وسیله مطمئن سود ببرد (توبه آیات ۷۱ و ۷۲)
از آثار دیگری که به شخص و جامعه ایمانی و عامل به زکات می رسد می توان به قوام و سامان یابی جامعه و امور اجتماعی آن از راه پرداخت زکات اشاره کرد که خداوند در آیه ۴ و ۵ سوره بینه به آن توجه می دهد.
علامه طباطبایی در ذیل آیات می نویسد که :
بنابر قولی مقصود از دین القیمه همان احکام و دستورهایی است که پیامبر(ص( آورده و آن ها حافظ مصالح جامعه انسانی می باشد. (المیزان ج۲۰ ص۴۸۰)
بر این اساس می توان گفت
هر جامعه ای اگر بخواهد به قوام و پایداری و استواری دست یابد می بایست براساس قوانین و احکامی عمل کند که خدا و رسول به عنوان شریعت بیان کرده اند که از جمله مهم ترین آن ها پرداخت زکات است که به صراحت در آیه ۵ سوره بینه بیان شده است.
اصولا شکوفایی و رشد جامعه مبتنی بر ایجاد انسجام و همدلی و تعاون اجتماعی است که یکی از ابزارها و وسایل ایجادی چنین حالتی در جامعه پرداخت زکات و دیگر حقوق مالی است که افزون بر ایجاد برکت در مال و ثروت شخصی و جمعی موجب انسجام و همدلی مردم آن جامعه می شود. از این روست که خداوند در آیه ۱۱ سوره توبه بیان می کند که پرداخت زکات از جمله علل و عوامل حصول اخوت و برادری دینی در میان افراد یک جامعه و انسجام بخشی و همدلی در میان ایشان است.
جامعه ای که برخوردار از وحدت و انسجام برخاسته از اخوت و برادری دینی باشد به آسانی در مسیر شکوفایی و بالندگی قرار می گیرد؛ زیرا هر یک از افراد آن در حکم یار و یاور دیگری است که قوام و استواری را به جامعه می بخشد و تلاش ها و کوشش ها را در کنار سرمایه ها و ثروت جهت بخشی می کند و موجبات وحدت رویه و هدف را فراهم می آورد.
شگفت این که خداوند در آیه ۱۷۷ سوره بقره قرار گرفتن شخص و یا جامعه را در جرگه ابرار منوط به پرداخت زکات می شمارد. در سوره انسان که به ایثارگری خانواده علوی(ع) اشاره دارد و آنان را به سبب ایثارگری به اسیر و فقیر و مسکین می ستاید مساله کمک های مالی به این سه دسته به عنوان محور قرار گرفتن آنان در ابرار بیان می شود که خود این مساله روشن می سازد که چگونه انسان با کمک های مالی خویش می تواند به مقام ابرار درآید.
خداوند در آیات ۳۷ و ۳۸ سوره نور پرداخت زکات را از علل و عواملی برمی شمارد که زمینه بهره مندی انسان را از روزی فراوان و بی حساب به دنبال دارد. براین اساس اگر جامعه ای بخواهد به شکوفایی اقتصادی و آسایش مادی برسد می بایست از پرداخت زکات به عنوان مهم ترین ابزار دست یابی چشم پوشی نکند.
منابع تحقیق
فصلنامه فرهنگ جهاد (الف)
اسلام و مقتضیات زمان؛ مرتضی مطهری
تفسیر المیزان علامه طباطبایی
خمس و زکات محسن قرائتی
وب سایت ویکی پدیا