اوضاع مردم در هنگام بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در نهج البلاغه
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ 0عربستان بزرگترین شبه جزیره دنیا در جنوب غربی آسیا واقع است و اطرافش را آبهای خلیج فارس،خلیج عمان ،دریای عرب ،خلیج عدن و دریای سرخ فرا گرفته است. و از طرف شمال ریگزارهای وسیع آن را پوشانده و به عراق و اردن محدود می شود.تقریبا یک ششم مردم عربستان شهر نشین بودند . عرب بادیه تابع نظم و فرمانبری در برابر قدرت نیست به خود و افراد قبیله اش متکی است و هر جا که بتواند کشتار ،غارت ،دزدی را نسبت به دیگران مشروع می داند.
امام علی علیه السلام در نهج البلاغه به خوبی به توصیف اعراب دوران جاهلیت قبل از بعثت پرداخته است که در اینجا قسمتی از آن را بیان می کنیم.
زمان جاهليّت و بعثت حضرت ختمى مرتبت (خطبه اول)
- خداوند تعالى پيمبر اسلام را هنگامى برسالت فرستاد. كه زمان درازى از (بعثت) پيمبران سابق گذشته،
- و بشر در خواب (عميق) غفلت و گمراهى فرو رفته،
- كارها پراكنده،
- آتش جنگ و كينه فروزان،
- نور (پيمبران و اولياء) از جهان منكسف و پنهان،
- و تاريكى فتنه و غرور نمايان بود،
- در هنگاميكه برگهاى درخت (عيش و خوشى) گيتى زرد، و مردم از ميوه (دادن آن درخت) مأيوس، آبهاى (سرچشمه علوم و معارف حقّه) آن خشك و فرو رفته،
- پرچمهاى هدايت و رستگارى محو و نابود،
- علمهاى هلاكت و گمراهى نمايان، (دين و سيادت رخت از ميان بر بسته، و بتپرستى و شرك بجاى آن نشسته)
- جهان در حاليكه خم بابرو افكنده، با ترش روئى بچهره اهل و طالب خود مينگريست ثمره دنيا فتنه، و طعامش مردار گنديده، (مال غارتى) پوشا كش خوف و ترس (از هم) رداى (دوش) آن شمشير (جنگ) بود (خلاصه هرج و مرج شرك و بيدينى و فساد و فحشاء و گمراهى بر عالم حكمفرما بود در چنين موقعى خداوند پيمبر اسلام را فرستاد تا آن شركها، ددمنشيها، كين توزيها، برادر كشيها، غارتها و چپاولها را بخدا پرستى وحدت نوع دوستى، و مساوات تبديل كرد، و بشر را بوسيله قانون نورانى قرآن و احكام حياتى نوين بخشيد) پس بندگان خدا پند گيريد، و بياد آريد پدرها و برادرهاى خود را كه گرفتار، و در گرو چنان اوضاعى بوده، و در فرداى محشر (از گناهان آن روزگار) بازخواست ميشوند،
از خطبه هاى امام على عليه السلام پس از بازگشتن از «صفين»
در اين خطابه از وضع مردمان پيش از بعثت و از چگونگى خاندان پيغمبر (ص)، آنگاه از چگونگى ديگر مردمان سخن مىگويد.
-
محمد (ص) را با دين مشهور و نشانه مأثور و كتاب مسطور، و نور رخشان و روشنى تابان فرستاد
- تا شبههها را بزدايد
- و با بينات حجت آورد
- و با آيات بيم دهد
- و با عقوبتها بترساند.
-
حالى كه مردمان به فتنههايى گرفتار آمدند
- كه در آن، رشته دين از هم گسيخت
- و ستونهاى يقين از جاى بركنده شد،
- و اصل ايمان دگرگون گرديد
- و كار در هم آشفت و
- راه بيرونشو از آن فتنهها تنگ شد
-
و طريق نجات ناپيدا پس، راهنمايى بىنام و نشان شد و نابينايى جهانگير،
- و به خداى بخشايشگر نافرمانى ورزيدند
- و ديو را يارى كردند و ايمان خوار گرديد،
- پس، پايههاى آن فرو ريخت و نشانههاى آن ناشناخته ماند
- و راههاى آن ويران شد و جادههاى آن كور.
-
مردم پيروى ديو كردند
- و رهرو وادى او گرديدند
- و به آبشخوار او وارد شدند.
- نشانههاى ديو با مدد آنان به كار افتاد
- و درفش ديو بر پاى گرديد و بر افراشت در فتنههايى كه مردم را پايمال و لگدكوب ساخت
- و در آن روزگار پر فتنه، مردم سرگردان و سرگشته و نادان و فتنه زده بودند،، در بهترين خانه و با بدترين همسايه، خوابشان بيخوابى بود و سرمه چشمشمان سرشك.
- در سرزمينى كه در آنجا دانا را دهان بسته بود و نادان گرامى مىنمود
-
تبار او، پايگاه راز اويند و پناهگاه امر او و گنجينه دانش او و مرجع حكمتهاى او و مخزن كتابهاى او و كوههاى دين او.
-
خميدگى پشت دين او به يارى آنان راست شد و دلهرهاى كه دين از بيم شكست داشت، به ياورى آنان از ميان رفت.
توصیف پیامبر صلی الله علیه و آله در خطبه 26 نهج البلاغه
- (ايگروه مردمان) خداوند سبحان محمّد صلّى اللّه عليه و آله را (به پيامبرى) بر انگيخت
- در حاليكه در ميان عرب هيچكس خواننده كتابى و مدّعى پيغمبرئى نبوده (عرب كتاب و پيغمبر نداشت)
اقدامات پیامبر صلی الله علیه و آله
- پس آن حضرت مردم را بسوى جايگاه اصلى خودشان (فطرت اوليّه كه اسلام است) و محلّ رستگاريشان سوق داد
- تا آنگاه كه نيزهها بايشان راست ايستاد (تشكيل دولتى داده و امورات آن دولت منظّم شد)
- و سنگ لغزنده آنان آرامش يافت (دلهاشان كه از خوف خصم لرزان بود ساكن گرديد)
منبع: نهج البلاغه.