مقربان در احادیث
۰۲ خرداد ۱۳۹۴ 0عناوین
مقرّبان :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ درباره آيه « و پيشتازان اوليه مهاجرين و انصار » و آيه « و پيشتازان مقدّمند . آنان مقرّبانند . »
( الواقعة : ۱۰ و ۱۱- التوبة : ۱۰۰ ) ـ فرمود :
أنزَلَها اللّه ُ تعالى في الأنبياءِ و أوصيائهِم ؛
فأنا ، أفضَلُ أنبياءِ اللّه ِ و رُسُلِهِ و عليُّ بنُ أبي طالبٍ ، وَصِيِّي ، أفضَلُ الأوصياءِ .
خداوند متعال اين آيات را درباره پيامبران و اوصيا نازل فرمود ؛
امّا من برترين پيامبران و فرستادگان خدا هستم و وصىّ من ،على بن ابى طالب، برترين اوصيا است .
( كمال الدين : ۲۷۶/۲۵ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ درباره آيه « آن گاه اين كتاب را به آن كسان از بندگان خود كه انتخابشان كرديم به ميراث داديم . . .»
( فاطر : ۳۲- فاطر : ۳۴) ـ فرمود :
أمّا السابِقُ ، فَيَدخُلُ الجَنَّةَ بغيرِ حِسابٍ
و أمّا المُقتَصِدُ ، فَيُحاسَبُ حِسابا يَسيرا
و أمّا الظالِمُ لنفسِهِ فيُحبَسُ في المَقامِ ، ثُمّ يَدخُلُ الجَنّةَ .
فهُمُ الذينَ قالوا: « الحَمدُ للّه ِِ الذي أذْهَبَ عَنّا الحَزَنَ »
پيشى گيرنده، بدون حسابرسى به بهشت مى رود.
ميانه رو، اندكى حسابرسى مى شود
و ستمگر به خويش، در صحراى محشر نگه داشته مى شود و سپس به بهشت مى رود .
همين عده هستند كه مى گويند: « سپاس و ستايش خدا را كه غم و اندوه از ما زدود »
( مجمع البيان : ۸/۶۳۸ )
امام باقر عليه السلام ـ درباره همين آيه ـ فرمود :
السابِقُ بالخَيراتِ ، الإمامُ
و المُقتَصِدُ ، العارِفُ للإمامِ
و الظالِمُ لنفسِهِ ، الذي لا يَعرِفُ الإمامَ .
پيشتاز به خيرات و خوبيها، امام است
و ميانه رو، كسى است كه امام را مى شناسد
و ستمگر به خويش، كسى است كه امام را نمى شناسد.
( الكافي : ۱/۲۱۴/۱ )
امام باقر عليه السلام ـ درباره همين آيه ـ فرمود :
أمّا الظالِمُ لنفسِهِ مِنّا ، فَمَن عَمِلَ عَمَلاً صالِحا و آخَرَ سَيّئا
و أمّا المُقتَصِدُ ، فهُو المُتَعبِّدُ المُجتَهِدُ
و أمّا السابِقُ بالخَيراتِ ، فَعَلِيٌّ و الحَسَنُ و الحُسَينُ عليهم السلام
و مَن قُتِلَ مِن آلِ محمدٍ صلى الله عليه و آله ،شَهيدا .
ستمگرِ به خويش از ما، كسى است كه هم كار خوب و شايسته مى كند و هم كار بد .
ميانه رو، كسى است كه متعبّد و در عبادت سخت كوش است
و پيشى گيرنده به خيرات و خوبيها ، على و حسن و حسين عليهم السلام
و هر كس از خاندان محمّد صلى الله عليه و آله كه شهيد شود ، مى باشد.
( مجمع البيان : ۸/۶۳۹ )
امام باقر عليه السلام ـ درباره همين آيه به ابو اسحاق ـ فرمود :
هِي لَنا خاصّةً ، يا أبا إسحاقَ !
أمّا السابِقُ بالخَيراتِ ، فعليُّ بنُ أبي طالبٍ و الحَسَنُ و الحُسَينُ و الشَّهيدُ مِنّا
و أمّا المُقتَصِدُ ، فصائمٌ بالنهارِ و قائمٌ بالليلِ
و أمّا الظالِمُ لنفسِهِ ، ففيهِ ما في الناسِ و هُو مَغفورٌ لَهُ .
اى ابو اسحاق ! اين آيه مخصوص ماست .
پيشى گيرنده به خوبيها و خيرات، على بن ابى طالب است و حسن و حسين و شهداى ما.
ميانه رو، كسى است كه روزها روزه مى گيرد و شبها را به عبادت مى گذراند
و ستمگر به خويشتن، مثل بقيه مردم گناه مى كند ، ولى آمرزيده مى شود .
( بحارالأنوار : ۲۳/۲۱۸/۱۹ )
امام صادق عليه السلام ـ درباره همين آيه ـ فرمود :
الظالِمُ ، يَحُومُ حَوْمَ نفسِهِ
و المُقتَصِدُ ،يَحومُ حَومَ قلبِهِ
و السابِقُ ، يَحُومُ حَومَ رَبِّهِ عَزَّ و جلَّ .
ستمگر ، برگِرد نفْس خويش مى چرخد
و ميانه رو، بر گرد دل خويش
و پيشتاز ، بر گرد پروردگار عزّ و جلّ خود.
( مجمع البحرين : ۱/۴۷۷ - الميزان في تفسير القرآن: ۱۷/۵۰ - معاني الأخبار : ۱۰۴/۱ )
امام كاظم عليه السلام :
مَكتوبٌ في الإنجيلِ :
··· طُوبى لِلمُصلِحينَ بينَ الناسِ .
اُولئكَ ،هُمُ المُقَرَّبونَ ، يَومَ القِيامَةِ .
در انجيل نوشته شده است:
··· خوشا به حال اصلاح دهندگان ميان مردم .
اينان ، در روز قيامت ، مقرّبان [ درگاه حق ] هستند.
( تحف العقول : ۳۹۳ )
عبادت مقرّبان :
امام على عليه السلام :
علَيكُم بِصِدقِ الإخلاصِ و حُسنِ اليَقينِ ؛
فإنّهُما ، أفضَلُ عِبادَةِ المُقَرَّبينَ .
بر شما باد اخلاص راستين و يقين نيكو؛
زيرا كه اين دو ، برترين عبادت مقرّبان است.
(غرر الحكم : ۶۱۵۹ )
امام على عليه السلام :
الجُودُ في اللّه ِ عِبادَةُ المُقَرَّبينَ .
بخشش كردن در راه خدا، عبادت مقرّبان است.
( غرر الحكم : ۱۷۵۶ )
تنبيه الخواطر :
إنَّ عيسى مَرَّ بثلاثةِ نَفَرٍ قد نَحَلَت أبدانُهُم و تَغَيَّرَت ألوانُهُم .
فقالَ لَهُم : ما الذي بَلَغَ بِكُم ، ما أرى ؟
فقالوا : الخَوفُ مِن النارِ .
فقالَ : حَقٌّ علَى اللّه ِ أن يُؤمِنَ الخائفَ .
ثُمّ جاوَزَهُم إلى ثلاثةٍ آخَرِينَ ؛
فإذا هُم أشَدُّ نُحولاً و تَغَيُّرا .
فقالَ : ما الذي بَلَغَ بِكُم ، ما أرى ؟
قالوا : الشَّوقُ إلَى الجَنّةِ .
فقالَ : حَقٌّ علَى اللّه ِ أن يُعطِيَكُم .
ما تَرجُونَ ثُمّ جاوَزَهُم إلى ثلاثةٍ آخَرينَ ؛ فإذا هُم أشَدُّ نُحولاً و تَغيُّرا . كأنَّ على وُجوهِهِمُ المَرايا مِن النُّورِ .
فقالَ : ما الذي بَلَغَ بِكُم ما أرى ؟ فقالوا : نُحِبُّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ .
فقالَ : أنتُمُ المُقَرَّبُونَ ، أنتُمُ المُقَرَّبونَ .
عيسى گذارش بر سه نفر افتاد كه بدنهايشان نحيف و نزار شده و رنگهايشان برگشته بود .
به آنان فرمود: چه چيز شما را بدين حالى كه مى بينم ، انداخته است ؟
عرض كردند: ترس از آتش .
فرمود: بر خداست كه ترسان را ايمن گرداند .
سپس از آنها گذشت و به سه نفر ديگر رسيد كه از آن سه تن، تكيده تر و رنگ باخته تر بودند .
فرمود: چه چيز شما را بدين حالى كه مى بينم ، انداخته است؟
عرض كردند : شوق بهشت .
فرمود: بر خداست كه اميد شما را برآورده سازد .
از آنها نيز گذشت و به سه نفر ديگر برخورد كه نزارتر و رنگ پريده تر بودند. به طورى كه چهره هايشان گويى آينه هايى از نور بود .
فرمود: چه چيز شما را به اين وضعى كه مى بينم، در آورده است؟
عرض كردند: خداوند عزّ و جلّ را دوست مى داريم .
فرمود: شماييد مقرّبان، شماييد مقرّبان.
( تنبيه الخواطر : ۱/۲۲۴ )
مقرّب ترين مردم به خداوند سبحان :
امام على عليه السلام :
أقرَبُ الناسِ مِن اللّه ِ سبحانَهُ ، أحسَنُهُم إيمانا .
نزديكترين مردم به خداوند سبحان ، كسى است كه ايمانش نيكوتر است .
( غرر الحكم : ۳۱۹۳ )
امام على عليه السلام :
أقرَبُ العِبادِ إلَى اللّه ِ تعالى ،
أقوَلُهُم لِلحَقِّ و إن كانَ علَيهِ
و أعمَلُهُم بالحَقِّ و إن كانَ فيهِ كُرهُهُ .
نزديكترين بندگان به خداوند متعال ،
حق گوترين آنهاست ،هر چند به زيانش باشد
و عمل كننده ترين آنهاست به حق ، هر چند برخلاف ميلش باشد.
( غرر الحكم : ۳۲۴۳ )
امام على عليه السلام ـ در وصف فرشتگان بزرگوار ـ فرمود :
هُم ، أعلَمُ خَلقِكَ بكَ و أخوَفُهُم لكَ و أقرَبُهُم مِنكَ .
آنان ، داناترين آفريدگانت به تو و ترسانترين آنها از تو و نزديكترين آنان به تو هستند.
( نهج البلاغة : الخطبة ۱۰۹ )
امام زين العابدين عليه السلام :
إنَّ أقرَبَكُم مِن اللّه ِ، أوسَعَكُم خُلقا .
نزديكترين شما به خداوند ، گشاده خوترين شماست.
( الكافي : ۸/۶۹/۲۴ )
امام صادق عليه السلام : از وحى هاى خداوند عزّ و جلّ به داود عليه السلام اين بود:
يا داودُ ! كما أنَّ أقرَبَ الناسِ مِن اللّه ِ ، المُتَواضِعُونَ كذلكَ أبعَدُ الناسِ مِن اللّه ِ ، المُتَكبِّرُونَ
اى داود! همچنان كه نزديكترين مردم به خدا فروتنانند، دورترين مردم از خدا گردن فرازانند.
( الكافي : ۲/۱۲۳/۱۱ )
نزديكترين حالت انسان به خداوند سبحان :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
أقرَبُ ما يكونُ العَبدُ إلَى اللّه ِ و هُو ساجِدٌ .
نزديكترين حالِ بنده به خدا، حالى است كه در سجده است.
( كنز العمّال : ۱۸۹۳۵ )
امام صادق عليه السلام :
أقرَبُ ما يكونُ العَبدُ مِن رَبِّهِ ، إذا دَعا رَبَّهُ و هُو ساجِدٌ
نزديكترين حال بنده به پروردگارش، حالى است كه پروردگارش را در سجده مى خواند.
( الكافي : ۳/۳۲۳/۷ )
امام صادق عليه السلام :
أقرَبُ ما يكونُ العَبدُ مِن اللّه ِ جلَّ و عَزَّ، إذا خَفَّ بَطنُهُ
و أبغَضُ ما يكونُ العَبدُ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ، إذا امتَلَأَ بَطنُهُ .
نزديكترين زمان بنده به خداوند عزّ و جلّ ، هنگامى است كه شكمش سبك باشد
و مبغوضترين زمان بنده به خداوند عزّ و جلّ ، زمانى است كه شكمش پُر باشد.
( الكافي : ۶/۲۶۹/۴ )
نزديكترين خلق به خداوند در روز قيامت :
امام صادق عليه السلام :
ثلاثةٌ هُم أقرَبُ الخَلقِ إلَى اللّه ِ يَومَ القِيامَةِ ، حتّى يَفرُغَ (الناسُ) مِن الحِسابِ :
رجُلٌ لم تَدَعْهُ قُدرَتُهُ في حالِ غَضَبِهِ إلى أن يَحيفَ على مَن تَحتَ يَدَيهِ
و رجُلٌ مَشى بينَ اثنَينِ فلم يَمِلْ مَعَ أحَدِهِما علَى الآخَرِ بشَعيرَةٍ
و رجُلٌ قالَ الحَقَّ ، فيما لَهُ و علَيهِ .
سه نفرند كه در روز قيامت، نزديكترين خلق به خدايند ، تا آن گاه كه كار حسابرسى مردم تمام شود :
مردى كه در حال خشم قدرتش او را به ستم كردن بر زير دستش وا ندارد ،
مردى كه ميان دو نفر حركت كند و به اندازه جوى به يكى از آن دو نزديكتر نشود
و مردى كه به سود و زيان خود، حق را بگويد.
( الخصال : ۸۱/۵ )
امام صادق عليه السلام :
الزارِعونَ ، كُنوزُ الأنامِ .
يَزرَعُونَ طَيِّبا أخرَجَهُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ
و هُم يَومَ القِيامَةِ ، أحسَنُ الناسِ مَقاما و أقرَبُهُم مَنزِلَةً . يُدْعَونَ المُبارَكينَ .
كشاورزان ، گنجهاى مردمند .
آنان بذرهاى پاكيزه و حلالى را كه خداوند عزّ و جلّ آفريده است مى كارند.
آنان در روز قيامت ، از همه مردم مقامى نيكوتر و منزلتى مقرّبتر دارند و به نام « با بركتها » خوانده مى شوند.
( الكافي : ۵/۲۶۱/۷ )
اوج تقرّب :
الكافي : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله [ در شبى كه به آسمان برده شد ] گفت : پروردگارا ! حال مؤمن نزد تو چون است؟ فرمود:
يا محمّدُ! ··· ما يَتَقَرَّبُ إلَيَّ ،عَبدٌ مِن عِبادِي ، بشيءٍ أحَبّ إلَيَّ ممّا افتَرَضتُ علَيهِ
و إنّهُ لَيَتقرَّبُ إلَيَّ بالنافِلَةِ حتّى اُحِبَّهُ ؛
فإذا أحبَبتُهُ ، كنتُ إذا سَمعَهُ الذي يَسمَعُ بهِ و بَصَرَهُ الذي يُبصِرُ بهِ و لِسانَهُ الذي يَنطِقُ بهِ و يَدَهُ التي يَبطِشُ بها .
إن دَعاني ، أجَبتُهُ و إن سَألَني ، أعطَيتُهُ .
اى محمّد! ··· هيچ بنده اى از بندگانم ، با چيزى كه نزد من محبوبتر باشد از آنچه بر او واجب كرده ام ، به من نزديك نشد.
همانا او با نماز نافله به من نزديك مى شود، تا جايى كه دوستدار او مى شوم ؛
پس چون دوستش بدارم ، آن گاه گوش او شوم كه بدان بشنود و چشم او شوم كه بدان ببيند و زبان او شوم كه با آن سخن بگويد و دست او شوم كه با آن ضربه زند.
اگر مرا بخواند، پاسخش دهم و اگر از من خواهشى كند، خواهشش را برآورم .
( الكافي : ۲/۳۵۲/۸ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند تبارك و تعالى فرمود:
··· ما يَتَقَرَّبُ إلَيَّ ، عَبدِي ، بمِثلِ أداءِ ما افتَرَضتُ علَيهِ
و لا يَزالُ عَبدي يَبتَهِلُ إلَيَّ ، حتّى اُحِبَّهُ
و مَن أحبَبتُهُ ، كُنتُ لَهُ سَمعا و بَصَرا و يَدا و مَوئلاً .
إن دَعاني ، أجَبتُهُ و إن سَألَني ، أعطَيتُهُ .
··· بنده ام ، با چيزى چون گزاردن آنچه بر او واجب كرده ام، به من نزديك نشود.
بنده ام پيوسته به درگاه من زارى و دعا مى كند، تا آن كه دوستدارش مى شوم
و هر كه من دوستش بدارم ، گوش و چشم و دست و پناهگاه او باشم .
اگر مرا بخواند، پاسخش دهم و اگر از من چيزى بخواهد، به او عطا كنم .
( علل الشرائع : ۱۲/۷ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند متعال مى فرمايد:
··· لا يَزالُ عبدي يَتَقرَّبُ إلَيَّ بالنَّوافِلِ ، حتّى اُحِبَّهُ .
فَأكونَ أنا سَمعَهُ الذي يَسمَعُ بهِ و بَصَرَهُ الذي يُبصِرُ بهِ و لِسانَهُ الذي يَنطِقُ بهِ و قَلبَهُ الذي يَعقِلُ بهِ .
فإذا دَعاني ،أجَبتُهُ و إذا سَألَني ، أعطَيتُهُ
··· بنده ام به وسيله نمازهاى نافله پيوسته خود را به من نزديك مى گرداند، تا جايى كه دوستدارش مى شوم .
پس من گوش او مى شوم كه بدان بشنود و چشم او مى شوم كه بدان ببيند و زبان او مى شوم كه بدان سخن گويد و قلب او مى شوم كه بدان تعقّل ورزد .
هرگاه مرا بخواند، پاسخش دهم و هر گاه از من چيزى بخواهد ، عطايش كنم.
( كنز العمّال : ۱۱۵۵ )
رسيدن به خدا :
امام على عليه السلام :
الوُصلَةُ باللّه ِ، في الانقِطاعِ عنِ الناسِ
پيوستن به خدا ، در گسستن از مردم است.
( غرر الحكم : ۱۷۵۰ )
امام على عليه السلام :
مَن صَبَرَ علَى اللّه ِ، وَصَلَ إلَيهِ .
هر كه در راه رسيدن به خدا شكيبايى ورزد ، به او برسد.
( الدعوات : ۲۹۲/۳۹ )
امام على عليه السلام :
لن تَتَّصِلَ بالخالِقِ ، حتّى تَنقَطِعَ عنِ الخَلقِ
هرگز به آفريننده نپيوندى ، مگر آن كه از آفريده ببُرى.
( غرر الحكم : ۷۴۲۹ )
إلهي هَبْ لي كمالَ الانقِطاعِ إلَيكَ
و أنِرْ أبصارَ قُلوبِنا بضِياءِ نَظَرِها إلَيكَ ؛
حتّى تَخرِقَ أبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النورِ ، فَتَصِلَ إلى مَعدِنِ العَظَمَةِ .
الهى! نعمتِ بريدنِ كامل از همه و رويكردن كامل به خودت را به من ارزانى دار
و ديدگان دلهاى ما را به نور نگاهشان به تو، روشن گردان؛
تا ديدگان دلها، پرده هاى نور را بدَرَند و به معدن عظمت و بزرگى بپيوندند.
( الإقبال : ۳/۲۹۹ )
امام زين العابدين عليه السلام ـ در مناجات با خدا ـ گفت :
سبحانَكَ !
ما أضيَقَ الطُّرُقَ على مَن لم تَكُن دَليلَهُ !
و ما أوضَحَ الحَقَّ عِندَ مَن هَدَيتَهُ سَبيلَهُ !
إلهي! فاسلُكْ بِنا سُبُلَ الوُصولِ إلَيكَ
و سَيِّرنا في أقرَبِ الطُّرُقِ ، لِلوُفودِ علَيكَ .
پاك و منزّهى تو!
چه تنگ است راه ها بر كسى كه تو راهنمايش نباشى !
و چه آشكار است [ راهِ ] حقّ نزد كسى كه تو راه آن را به او نشان دهى !
خدايا! ما را در راههاى رسيدن به خودت حركت ده
و براى وارد شدن بر خودت، ما را در نزديكترين راهها پيش بر.
( بحار الأنوار : ۹۴/۱۴۷/۲۱ )
امام زين العابدين عليه السلام ـ نيز در دعا ـ گفت :
اللّهُمّ ! اجعَلني مِن الذينَ
جَدُّوا في قَصدِكَ فلم يَنكُلُوا و سَلَكوا الطَّريقَ إلَيكَ فلم يَعدِلوا
و اعتَمَدُوا علَيكَ في الوُصولِ ،حتّى وَصَلُوا .
خدايا! مرا از كسانى قرار ده كه
در راه راستِ منتهى به تو كوشيدند و عقب ننشستندو راه رسيدن به تو را پيمودند و از آن منحرف نشدند
و براى رسيدنْ به تو تكيه كردند، تا آن كه رسيدند.
( بحار الأنوار : ۹۴/۱۵۶/۲۲ )
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه : « و با آن بيم ده كسانى را كه از محشور شدن در پيشگاه پروردگارشان مى ترسند » ـ فرمود :
أنذِرْ بالقرآنِ مَن يَرجُونَ الوُصولَ إلى رَبِّهِم
تُرَغِّبْهُم فيما عِندَهُ ؛
فإنَّ القرآنَ شافِعٌ مُشَفَّعٌ لَهم .
[ يعنى ]كسانى را كه به رسيدن به پروردگارشان اميد دارند، به وسيله قرآن بيم ده
و آنان را به آنچه نزد خداست، ترغيب كن؛
زيرا قرآن براى آنها شفاعت كننده اى است كه شفاعتش پذيرفته مى شود.
( الأنعام : ۵۱- مجمع البيان : ۴/۴۷۱ )
امام عسكرى عليه السلام :
إنَّ الوُصولَ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ سَفَرٌ لا يُدرَكُ ، إلاّ بامتِطاءِ اللَّيلِ .
رسيدن به خداوند عزّ و جلّ سفرى است كه جز با نشستن بر مركب شب، پيموده نشود.
( بحار الأنوار : ۷۸/۳۸۰/۴ )
هر كه يك وجب به من نزديك شود، يك گز به او نزديك مى شوم .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند مى فرمايد:
··· مَنِ اقتَرَبَ إلَيَّ شِبرا ،اقتَرَبتُ إلَيهِ ذِراعا
و مَنِ اقتَرَبَ إلَيَّ ذِراعا ، اقتَرَبتُ إلَيهِ باعا
و مَن أتاني يَمشي ، أتَيتُهُ هَروَلَةً .
·· هر كه يك وجب به من نزديك شود، يك گز به او نزديك مى شوم
و هر كه يك گز به من نزديك شود، يك رَش (فاصله دو دست وقتى كه از هم باز شوند) به او نزديك مى شوم
و هر كه به سوى من قدم زنان بيايد ، به سويش شتابان مى روم.
( كنز العمّال : ۱۱۳۳ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند عزّ و جلّ فرمود:
··· مَن تَقَرَّبَ إلَيَّ شِبرا ، تَقَرَّبتُ إلَيهِ ذِراعا
و مَن تَقَرَّبَ إلَيَّ ذِراعا ،تَقَرَّبتُ إلَيهِ باعا
و إذا أقبَلَ إلَيَّ يَمشي ، أقبَلتُ إلَيهِ اُهَروِلُ .
··· هر كه يك وجب به من نزديك شود، يك گز به او نزديك مى شوم
و هر كه يك گز به من نزديك شود، يك رَش به او نزديك مى شوم
و هر گاه قدم زنان سوى من بيايد، من دوان دوان سويش مى روم.
( الترغيب و الترهيب : ۴/۱۰۴/۳۰ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن تَقَرَّبَ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ شِبرا ، تَقَرَّبَ إلَيهِ ذِراعا
و مَن تَقَرَّبَ إلَيهِ ذِراعا ، تَقَرَّبَ إلَيهِ باعا
و مَن أقبَلَ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ماشِيا ، أقبَلَ إلَيهِ مُهَروِلاً
و اللّه ُ أعلى و أجَلُّ . و اللّه ُ أعلى و أجَلُّ .و اللّه ُ أعلى و أجَلُّ .
هر كه يك وجب به خداوند عزّ و جلّ نزديك شود، خداوند يك گز به او نزديك شود
و هر كه يك گز به او نزديك شود، خدا يك رَش به او نزديك گردد
و هر كه قدم زنان به سوى خداوند عزّ و جلّ برود ، خداوند دوان دوان به سوى او رود.
حال آن كه خدا برتر و بلند مرتبه تر است . حال آن كه خدا برتر و بلند مرتبه تر است . حال آن كه خدا برتر و بلند مرتبه تر است .
( الترغيب و الترهيب : ۴/۱۰۴/۳۱ )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند متعال فرمود:
يا بنَ آدَمَ ! قُمْ إلَيَّ ، أمشِ إلَيكَ و امشِ إلَيَّ ، اُهَروِلْ إلَيكَ .
اى فرزند آدم ! براى آمدن نزد من از جا برخيز، سوى تو مى آيم . به سوى من قدم زنان بيا ، من دوان دوان سويت مى آيم.
( كنز العمّال : ۱۱۳۸ )
امام على عليه السلام :
إنّكُم إن أقبَلتُم علَى اللّه ِ، أقبَلتُم ، و إن أدبَرتُم عَنهُ ، أدبَرتُم .
اگر شما به خدا رو كنيد، به شما رو مى شود و اگر از او رو برگردانيد ، از شما رو برگردانده مى شود.
( غرر الحكم : ۳۸۵۲ )
وسايل نزديك شدن به خدا :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يا عليُّ ! إذا تَقَرَّبَ العِبادُ إلى خالِقِهِم بالبِرِّ فَتَقَرَّبْ إلَيهِ بالعَقلِ تَسبِقْهُم .
اى على! هر گاه بندگان با نيكى كردن به آفريدگار خويش نزديك شوند، تو با خرد ورزى به او نزديك شو تا از آنان پيشى گيرى.
( مشكاة الأنوار: ۴۳۹/۱۴۷۶ )
امام على عليه السلام :
تَقَرُّبُ العَبدِ إلَى اللّه ِ سبحانَهُ ، بِإخلاصِ نِيَّتِهِ .
مقرّب شدن بنده به خداوند سبحان، با خالص كردن نيّت او [شدنى ] است.
( غرر الحكم : ۴۴۷۷ )
امام على عليه السلام :
فو اللّه ِ،
لو حَنَنتُم حَنينَ الوُلَّهِ العِجالِ و دَعَوتُم بهَدِيلِ الحَمامِ
و جَأرتُم جُؤارَ مُتَبتِّلي الرُّهبانِ و خَرَجتُم إلَى اللّه ِ مِن الأموالِ و الأولادِ ؛
التِماسَ القُربَةِ إلَيهِ في ارتِفاعِ دَرَجةٍ عِندَهُ
أو غُفرانِ سَيِّئَةٍ أحصَتها كُتُبُهُ و حَفِظَتها رُسُلُهُ ،
لَكانَ قليلاً فيما أرجُو لَكُم مِن ثَوابِهِ و أخافُ علَيكُم مِن عِقابِهِ .
به خدا سوگند ،
اگر همانند شتران بچه مرده بناليد و همچون كبوتران جفت از دست داده بانگ برآوريد
و همچون راهبان تارك دنيا زارى كنيد و در راه خدا از اموال و فرزندان خويش ببريد ؛
تا درجه اى نزد خدا فزونى گيريد و مقرّب شويد،
يا خطايى را كه در نامه هاى او ثبت است و فرشتگان او آن را نگه داشته اند بخشوده شود،
هر آينه اين همه در مقابل ثوابى كه از خدا براى شما اميد دارم و كيفر او كه از آن بر شما مى ترسم، اندك است.
( نهج البلاغة: الخطبة ۵۲ )
امام على عليه السلام :
اعلَمْ أنَّ ما قَرَّبَكَ مِن اللّه ِ ، يُباعِدُكَ مِن النارِ و ما باعَدَكَ مِن اللّه ِ ، يُقَرِّبُكَ مِن النارِ
بدان كه هر آنچه تو را به خدا نزديك مى كند، از آتش دورت مى سازد و هر آنچه تو را از خدا دور مى گرداند، به آتش نزديكت مى كند.
( نهج البلاغة : الكتاب ۷۶ )
امام على عليه السلام :
المُتَقرِّبُ بأداءِ الفَرائضِ و النَّوافِلِ ، مُتَضاعَفُ الأرباحِ .
كسى كه با گزاردن واجبات و مستحبات خود را [ به خدا ] نزديك كند، دو چندان سود برد.
( غرر الحكم : ۲۰۵۶ )
امام على عليه السلام :
التَّقرُّبُ إلَى اللّه ِ تعالى ، بمَسألَتِهِ و إلَى الناسِ ، بِتَركِها .
نزديك شدن به خداوند سبحان با درخواست و مسئلت كردن از او [ ممكن ] است
و نزديك شدن به مردم ، با ترك درخواست از آنان.
( غرر الحكم : ۱۸۰۱ )
امام باقر عليه السلام :
كانَ فيما ناجى بهِ اللّه ُ موسى عليه السلام على الطُّورِ أن :
يا موسى ! أبلِغْ قَومَكَ أنّهُ
ما يَتَقَرَّبُ إلَيَّ ، المُتَقرِّبونَ ، بمِثلِ البُكاءِ مِن خَشيَتي
و ما تَعَبَّدَ لي ، المُتَعبِّدونَ ، بمِثلِ الوَرَعِ مِن مَحارِمي
و لا تَزَيَّنَ لي ، المُتَزيِّنونَ ، بمِثلِ الزُّهدِ في الدنيا عمّا بِهِمُ الغِنى عَنهُ .
فقالَ موسى عليه السلام : يا أكرَمَ الأكرَمينَ ! فماذا أثَبتَهُم ، على ذلكَ ؟
فقالَ : يا موسى ! أمّا المُتَقرِّبُونَ إليَّ، بالبُكاءِ مِن خَشيَتي ، فَهُم في الرَّفيقِ الأعلى لا يَشرَكُهُم فيهِ أحَدٌ .
از نجواهاى خداوند متعال با موسى عليه السلام در كوه طور اين بود كه :
اى موسى! به قوم خود برسان كه
تقرّب جويان، با چيزى مانند گريستن از ترس من، به من نزديك نشدند
و متعبدان ، به چيزى مانند پرهيز از حرامهاى من ، مرا عبادت نكردند
و زينت گران ، به چيزى مانند بى اعتنايى به چيزهايى از دنيا كه بدان نياز ندارند، خويشتن را نياراستند.
موسى عرض كرد: اى گراميترين گراميان ! چه چيز آنان را در اين راه، استوار گرداند ؟
فرمود: اى موسى! امّا آنان كه با گريستن از ترس من ، جوياى تقرّب به من هستند، در ملأ اعلايند و هيچ كس در اين [ مرتبه ] با آنان شريك نيست.
( ثواب الأعمال : ۲۰۵/۱ )
امام صادق عليه السلام :
فيما ناجَى اللّه ُ تباركَ و تعالى بهِ موسى صلواتُ اللّه ِ عليهِ :
يا موسى ! ما تَقَرَّبَ إلَيَّ ، المُتَقرِّبونَ ، بمِثلِ الوَرَعِ عن مَحارِمي ؛
فإنّي أمنَحُهم جِنانَ عَدْني لا اُشرِكُ مَعهُم أحَدا .
از جمله نجواهاى خداوند تبارك و تعالى با موسى ـ صلوات اللّه عليه ـ اين بود كه :
اى موسى ! تقرّب جويان به من، به چيزى مانند پرهيز از حرامهايم ، به من نزديك نشدند.
من بهشتهاى ماندگار خود را به آنان مى بخشم و هيچ كس را شريكشان قرار نمى دهم.
( مشكاة الأنوار : ۹۵/۲۰۸ )
لقمان ـ در سفارش به فرزندش ـ فرمود :
يا بُنَيَّ! أحُثُّكَ على سِتِّ خِصالٍ ليسَ مِن خَصلَةٍ ، إلاّ و هيَ تُقَرِّبُكَ إلى رِضوانِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ و تُباعِدُكَ مِن سَخَطِهِ :
الاُولى : أن تَعبُدَ اللّه َ و لا تُشرِكَ بهِ شيئا
و الثانيةُ : الرِّضى بقَضاءِ اللّه ِ ، فيما أحبَبتَ و كَرِهتَ
و الثالثةُ : أن تُحِبَّ في اللّه ِ و تُبغِضَ في اللّه ِ
و الرابعةُ : تُحِبُّ للناسِ ما تُحِبُّ لنَفسِكَ و تَكرَهُ لَهُم ما تَكرَهُ لنَفسِكَ
و الخامسةُ : تَكظِمُ الغَيظَ و تُحسِنُ إلى مَن أساءَ إلَيكَ
و السادسةُ : تَركُ الهَوى و مُخالَفَةُ الرَّدى .
فرزندم! تو را به شش كار تشويق مى كنم كه هيچ كارى از آنها نيست، مگر اين كه تو را به خشنودى خداوند عزّ و جلّ نزديك مى كند و از خشم او دور مى سازد:
اول اين كه : خدا را عبادت كنى و چيزى را شريك او نكنى .
دوم اين كه : به تقدير خداوند، چه خوشايند تو باشد يا ناخوشايند تو، خشنود باشى .
سوم اين كه : دوستى و دشمنى تو براى خدا باشد.
چهارم اين كه : براى مردم آن پسندى كه بر خود مى پسندى و براى آنان آن نپسندى كه براى خود نمى پسندى .
پنجم اين كه : خشم را فرو خورى و به كسى كه به تو بدى كرده است، نيكى كنى .
ششم اين كه : هواى نفْس را فرو گذارى و با عوامل مهلك بستيزى.
( كنز الفوائد : ۲/۱۶۴ )
دورترين مردم از خدا :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
أبعدُ الخَلقِ مِن اللّه ِ رَجُلانِ :
رَجُلٌ يُجالِسُ الاُمَراءَ فما قالوا مِن جَورٍ صَدَّقَهُم علَيهِ
و مُعَلِّمُ الصِّبيانِ لا يُواسي بَينَهُم و لا يُراقِبُ اللّه َ في اليَتيمِ .
دورترين خلايق از خدا دو نفرند:
كسى كه با فرمانروايان بنشيند و هر سخن ستمگرانه اى را كه گفتند تصديق كند
و آموزگار كودكان كه ميان آنان همه را به يك چشم نگاه نكند و درباره كودك يتيم، خدا را در نظر نگيرد.
( كنز العمّال : ۴۳۷۶۱ )
امام على عليه السلام :
أبعَدُ ما كانَ العَبدُ مِن اللّه ِ ، إذا كانَ هَمُّهُ بَطنَهُ و فَرْجَهُ .
دورترين حالى كه بنده از خداوند دارد ، اين است كه همّ و غمش شكم و شرمگاهش باشد.
( الخصال : ۶۳۰/۱۰ )
امام صادق عليه السلام :
أبعَدُ ما يكونُ العَبدُ مِن اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ، إذا لم يَهُمَّهُ إلاّ بَطنُهُ و فَرجُهُ .
دورترين حالى كه بنده از خداوند عزّ و جلّ دارد، اين است كه فكر و ذكرى جز شكم و شرمگاهش نداشته باشد.
( الكافي : ۲/۳۱۹/۱۴ )
میزان الحکمه،جلد نهم.