فلسفه غيبت امام زمان (ع) چيست؟
۰۵ خرداد ۱۳۹۴ 0
آنچه مسلم است غيبت بر اساس حكمت الهى صورت گرفته و ما به همۀ اسرار آن واقف نيستيم عبد اللّٰه بن فضل هاشمى ميگويد
شنيدم كه امام صادق عليه السلام مىفرمايد: براى صاحب اين امر (يعنى حضرت قائم) غيبتى خواهد بود كه گروهى به شك مىافتند. به امام صادق عرض كردم غيبت ايشان براى چيست؟ حضرت فرمود: مأذون نيستيم كه جهت آنرا بيان كنيم.
عرض كردم: در غيبت امام چه حكمتى است؟ حضرت فرمود:
حكمت غيبت نمودن حجج الهيه در زمانهاى قبل مىباشد و همانگونه كه حكمت كارهاى خضر معلوم نشد مگر موقع جدا شدن موسى از خضر. سپس امام صادق عليه السلام فرمود: اى پسر فضل، مسئلۀ غيبت يكى از اسرار الهى است.
وچون خدا را حكيم مىدانيم بايد اعتراف كنيم كه غيبت نيز داراى حكمتى است ١ گرچه به حسب اين روايت راز و رمز واقعى و علت واقعى غيبت امام عليه السلام، بعد از ظهور حضرت كشف خواهد شد.
فلسفه احتمالی غیبت
البته با توجه به يك مطلب تاريخى شايد بتوان مقدارى به سرّ غيبت پىبرده و احتمالاً كلام امام صادق عليه السلام را كه فرمود: حكمت غيبت بعداز ظهور حضرت معلوم مىگردد. ناظر به آن دانست، و آن اين است كه: حكومت اسلامى توسط پيامبر عزيز اسلام صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان على عليه السلام پياده شد تا جلوههاى آنرا بشر ببيند و از غير آن بيزار گردد و در زير لواى اين حكومت عدل، ابعاد مختلف مسائل اسلامى اعم از مسائل اقتصادى و سياسى و اجتماعى و فرهنگى، در جامعه تحقق يابد. اما از سوى مردم براى اينگونه حكومت آمادگى وجود نداشت. اگر مردم آمادۀ پذيرش آن بودند امام غائب نمىشد و به اجراى قانون الهى مىپرداخت و حكومت عدل اسلامى سراسر جهان را فرا مىگرفت و بعيد نيست بعضى از رواياتى كه قيام و ظهور قائم آل محمد صلى الله عليه و آله را نزديك معرفى مىكند ٢و يا امر به انتظار نموده و در تمام اعصار مردم را بهحال آماده باش در مىآورد براى اين است كه اگر مردم احياناً حالت پذيرش پيدا كردند بلا فاصله حضرت ظهور خواهد كرد.
خواجه نصير الدين طوسى در كشف المراد ٣ مىنويسد:
سبب غائب شدن امام از انظار، خود مردم مىباشند
و علامه حلّى اعلى اللّٰه مقامه در مقام شرح و توضيح اين عبارت مىنويسد:
لطف بودن وجود امام وابسته به سه امر است: ١ - خداوند چنين امامى را خلق نمايد كه از حيث علم وقدرت بتواند رهبرى انسانها را بدست بگيرد. ٢ - شخص امام، تمامى مشكلات و سختىهاى اين امامت را متحمّل گردد. ٣ - رعيّت او را كمك كنند و نسبت به اوامر و نواهى او تسليم بوده باشند، اگر رعيت آمادگى پذيرفتن چنين امامى را نداشتند غيبت يك مسئله طبيعى است و قرآن با صراحت به اين حقيقت اشاره نموده و مىفرمايد:«إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ يُغَيِّرُ مٰا بِقَوْمٍ حَتّٰى يُغَيِّرُوا مٰا بِأَنْفُسِهِمْ» 4 متأسفانه اين رمز تا هنگام ظهور پنهان است و در آن وقت مردم جهان در مىيابند كه علت غيبت در وجود خودشان نهفته بوده و از آن غافل بودند و چنانچه در اعصار و زمانهاى قبل، خود را آماده مىساختند امام بر آنها ظاهر مىشد امّا در صدد اصلاح و آمادگى خود بر نيامدند و به رژيمهاى گوناگون و مسلكهاى فاسد دل بستند و گمان كردند كه آنها مىتوانند دردى را دوا كنند. روايتى از امام كاظم عليه السلام نقل شده 5 كه حضرت در تفسير و توضيح آيۀ شريفۀ «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يٰا حَسْرَتىٰ عَلىٰ مٰا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اَللّٰهِ» 6 مىفرمايد: جنب اللّٰه امير المؤمنين على عليه السلام و نيز اوصياء بعد از او هستند تا مىرسد به آخرين آنها كه حضرت مهدى عليه السلام مىباشد و زمان ظهور، مردم انگشت ندامت به دندان مىگزند و مىگويند: واى بر ما كه چه كوتاهى كرديم نسبت به امامان خود و نيز كوتاهى و سهل انگارى كرديم در فراهم آوردن زمينه براى حكومت عدل آنان.
البته معناى اينكه مىگوئيم مردم موجب غيبت امام عصر عليه السلام شدهاند آن نيست كه افرادى نيستند كه حضرت را يارى نمايند و مطيع و منقاد ايشان نباشند بلكه مراد حدّ نصابى است كه براى ظهور آن حضرت لازم است زيرا بسيارى از شايستگان هميشه آمادۀ ظهور بوده و هستند اما جامعۀ بشريّت اين آمادگى را در حدّ نصاب دارا نيست با توجه بهاينكه انقلاب حضرت مهدى عليه السلام يك انقلاب منطقهاى و جزئى نيست بلكه حضرت مىخواهد جوامع بشرى را از شرقى و غربى همه و همه را اصلاح نمايد و اگر در چنين شرائطى حضرت ظهور كند قطعاً حكومت وانقلاب عظيم و جهانى ايشان محقق نخواهد شد و لذا غيبت ادامه پيدا مىكند و غيبت صغرى به غيبت كبرى منتهى مىگردد و خداوند بهوسيلۀ غيبت، امام زمان را از قتل حفظ مىنمايد تا زمينه ظهور حضرت فراهم آيد و آمادگى در جامعه حاصل گردد.
منبع: دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف , حسین اوسطی، ص29