اذن ورود ابوالطیب از امام زمان (عج) برای ورود به حرم امام عسکری (ع)
۰۵ خرداد ۱۳۹۴ 0 اهل بیت علیهم السلام
محمد بن جرير طبرى در كتاب «دلائل الامامة» مينويسد: اين روايت را من از روى نسخه اصل بخط استاد ابو عبد اللَّه حسين بن عبيد اللَّه غضائرى كه نوشته بود:خبر داد بما ابو الحسن على بن عبد اللَّه كاشانى از حسين بن محمد از يعقوب بن يوسف نقل مي كنم.
شيخ طوسى در كتاب «امالى» از ابو محمد فحام و او از ابو الطيب احمد بن محمد بن بطه كه عادت داشت هنگام زيارت داخل مرقد منور نمي شد و از بيرون ضريح زيارت مي كرد روايت نموده كه ابن بطه گفت: روز عاشورا موقع ظهر كه آفتاب در منتهاى شدت گرمى و راهها از راهگذر خلوت بود و از مردم نااهل و بد كار شهر وحشت داشتم، قصد زيارت امام حسن عسكرى عليه السّلام نمودم، تا بديوارى كه سابقا از آنجا ببستان مي رفتم رسيدم. در آنجا ديدم مردى پشت سر من دم در نشسته و گوئى در دفترى نگاه مي كند.
- او با لحنى كه شبيه آهنگ حسين بن على بن ابى جعفر بن الرضا بود بمن گفت:ابو طيب! كجا مي روى؟
- من پيش خود گفتم: اين همان حسين است كه بزيارت برادرش (امام حسن عسكرى) آمده است.
- لذا گفتم: آقا! مي روم از بيرون ضريح زيارت ميكنم سپس خدمت شما ميرسم و شرائط ادب و احترام بعمل مى آورم.
- گفت: اى ابو طيب! چرا داخل حرم نميشوى؟
- گفتم: خانه مالك دارد و من بدون اجازه صاحب خانه داخل نمي شوم.
- گفت: اى ابو طيب! با اينكه تو از دوستان حقيقى ما هستى چطور ممكن است تو را از آمدن بخانه منع كنيم؟!
با اين وصف من پيش خود گفتم ميروم و از بيرون ضريح زيارت ميكنم و اين حرف را از وى نمى پذيرم.
سپس نزديك در حرم مطهّر آمدم ديدم هيچ كس نيست. كار بر من مشكل شد، ناچار رفتم نزد مردى از اهل بصره كه خادم حرم بود و او در حرم را گشود و داخل شدم.
وى خبر ابو محمد فحّام مي گويد از ابو طيب پرسيدم: مگر رسم شما اين نبود كه داخل حرم نميشدى پس چطور اين بار رفتى؟ گفت: بمن اجازه دادند ولى شما بى اجازه ميرويد.
منبع: مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، ص: 749