مراتب روزه
۲۱ خرداد ۱۳۹۴ 0 معارفمراتب روزه از نظر آیت الله العظمی مظاهری
روزه از نظر فقهاى اسلام و علماى اخلاق داراى مراتب مختلفى است:
مرتبه نخست
مرتبه نخست آن، روزه فقهى است و آن روزه اى است كه مطابق دستورهاى فقهى گرفته شود. بدين معنا كه روزه دار قبل از اذان صبح نيت روزه كند و تا مغرب از مبطلات روزه پرهيز نمايد. از نظر فقهاى اسلام چنين روزه اى صحيح است و رفع تكليف مى كند. اين روزه انسان را از سقوط و گمراهى نجات مى دهد، ولى لزوما موجب تقرب انسان به درگاه الهى نمى شود. علماى اخلاق به چنين روزه اى، روزه عامه مى گويند، زيرا عموم مردم بدين صورت روزه مى گيرند.
مرتبه دوم
مرتبه دوم، روزه خواص است. در اين مرتبه روزه دار علاوه بر اينكه از مبطلات روزه پرهيز مى كند، از گناهان كبيره و صغيره نيز اجتناب مى ورزد؛ به عبارت ديگر، چشم، گوش، زبان و اعضاى بدن او هم روزه هستند.
روزه دار چشم خود را از آنچه نهى شده است حفظ مى كند، گوش خود را از هر چيزى كه شايسته شنيدن نيست نگاه مى دارد، زيرا شنونده در معصيت دروغ و غيبت و غير آن، با گوينده شريك است. همچنين، زبان خود را از بيهوده گويى باز مى دارد، يا خاموش مى نشيند يا به خواندن ذكرها و تلاوت قرآن كريم مشغول مى شود و سخنى كه مورد رضايت خداوند نيست، بر زبان نمى آورد. خلاصه آنكه دست، پا و همه اعضا و جوارح او از كارهاى ناشايست پرهيز مى كنند. چنين روزه اى به افراد خاصى از انسانها اختصاص دارد و به آن روزه اخلاقى نيز مى گويند. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
«اذا صمت فليصم سمعك و بصرك و شعرك و جلدك و عدد اشياء غير هذا و قال: لا يكون يوم صومك كيوم فطرك...».1
چون روزه گرفتى، پس بايد گوش، چشم، مو و پوست تو نيز روزه دار باشند و اعضا و جوارح ديگر نيز همين طور، نبايد روزى كه روزه دارى با روزى كه روزه نيستى يكسان باشد.
حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «كسى كه در ماه (مبارك) رمضان از روى ايمان و به انگيزه انجام دادن تكاليف الهى روزه بدارد و گوش، چشم و زبانش را از آنچه به مردم زيان مى رساند حفظ كند، خداوند روزه او را مى پذيرد، گناهان گذشته و آينده اش را مى آمرزد و پاداش صابران را به او عطا مى كند».2
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند:
«ما يصنع الصائم بصيامه اذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه؟».3
روزه دارى كه زبان، گوش، چشم و ساير اندامهاى خود را حفظ نكند، روزه اش به حال او چه سودى دارد؟
مرتبه سوم
مرتبه سوم، روزه دل و باطن است. در اين مرتبه روزه دار علاوه بر پرهيز از مبطلات روزه و اجتناب از گناهان و حفظ اعضا و جوارح، دل و باطن خود را نيز متوجه حق مى كند و از شائبه غير خدا محفوظ نگه مى دارد.
چنين روزه دارى از صبح تا مغرب دلش در محضر ربوبى است و خود را در پيشگاه خداوند متعال احساس مى كند. روزهی دل به گونه اى ديگر نيز تعبير شده است و آن اينكه گناهاناى از قبيل كبر، حسد، ريا، كينه، غرور و غيره در دل روزه دار راه نمى يابد و قلب او از انديشه هاى باطل و صفات ناپسند مبرى است. حضرت على (علیه السلام) مى فرمايند:
«صوم القلب خير من صيام اللسان و صيام اللسان خير من صيام البطن».4
روزه قلب از روزه زبان و روزه زبان از روزه شكم بهتر است.
روزه قلب كه در برخى از متون عرفانى به روزه خاص الخواص تعبير شده است، داراى اين ويژگى است كه روزه دار در حالى كه روزه است، هيچ گونه انديشه غير خدايى به دل خود راه نمى دهد، زيرا توجه به غير خدا و انديشيدن درباره امور دنيوى و حتى اخروى موجب بطلان اين روزه است.
بنابراین، قسم اول روزه يعنى روزه فقهى و امساك از خوردن و آشاميدن و ديگر مبطلات روزه موجب رفع تكليف مى شود. قسم دوم يعنى روزه اعضا و جوارح ظاهرى موجب غفران الهى مى شود. و قسم سوم يعنى روزه اى كه همراه با حضور قلب باشد و همه قواى باطنى، فكر و دل بنده هم در حال روزه باشد، موجب تقرب بنده به حق تعالى مى گردد و او در ظل حضرت معبود قرار مى گيرد و ميهمان خداوند مى شود.
هركدام از اين سه قسم روزه، اجر و پاداش مخصوص به خود را دارد. روزه دل و باطن از روزه اعضا و جوارح مهم تر، و روزه اعضا وجوارح هم از روزه خوردن و آشاميدن مهم تر است.
اگر روزه دل و قلب ميسر نشد، روزه دار بايد بكوشد با گرفتن روزه خواص، دادن صدقه، اطعام روزه داران، توسل به اهل بيت (علیهم السلام) و كمك به مستمندان زمينه قبولى روزه هاى خود را در درگاه ربوبى فراهم سازد. بهترين عمل براى روزه دار در ماه مبارك رمضان تلاوت قرآن مجيد است. روزه دار مى تواند از اين طريق كاستيهاى روزه خود را جبران كند.
روزه حقيقى
از نظر قرآن قبولى اعمال بندگان مشروط به وجود خلوص در آنهاست. عملى كه به انگيزه تقرب به خداوند انجام شود، اگر با خلوص همراه باشد، پذيرفته است.
اما اگر تظاهر و خودنمايى در عملى باشد، علاوه بر آنكه آن عمل باطل است، گناه آن در حد كفر به خداوند و بى ايمانى نسبت به جهان آخرت است. بنابراين، چنانچه در روزه خلوص وجود نداشته باشد، جز تشنگى وگرسنگى فايده اى براى روزه دار نخواهد داشت. اگر شخصى براى ستايش مردم و خودنمايى و ريا روزه بگيرد، روزه او نه تنها باطل است، بلكه گناه آن در حد كفر به پروردگار عالميان است.
حضرت على (علیه السلام) فرمودند:
«كم مِن صائم ليس له من صيامه الا الظمأ، و كم من قائم ليس له من قيامه الا العناء، حبّذا نومُ الاكياس و افطارُهم».5
چه بسا روزه دارى كه از روزه اش جز تشنگى نصيبى ندارد و چه بسا شب زنده دارى كه جز رنج و سختى بهره اى نمى برد.
اگر در يك ظرف غذا مقدار كمى مواد آلوده ريخته شود، محتويات ظرف هرچند غذاى خوشمزه اى باشد، غير قابل استفاده مى شود. ريا و تظاهر هم اين چنين است، اگر در نماز، روزه و هر عمل عبادى ديگر ذره اى ريا و تظاهر وجود داشته باشد، آن اعمال ارزش خود را از دست مى دهند و مورد قبول درگاه احديت قرار نمى گيرند.
اگر انسان بتواند به گفتار و كردار خود رنگ خدايى بدهد، عمل او با ارزش مى شود و نزد خداوند ارج و بها پيدا مى كند.
چنانچه روزه دار با خلوص نيّت و تنها به خاطر خشنودى پروردگار روزه گرفت، چنين كسى مى تواند در وقت افطار بگويد:
«اللهم لك صُمتُ و على رزقك افطرتُ و عليك توكلتُ».6
خدايا فقط براى تو روزه گرفتم و با روزى تو افطار مى كنم و تنها بر تو توكل مى كنم.
آدمى با پر و بال اخلاص مى تواند به عالم ملكوت پرواز كند و به جايى برسد كه جز خدا نبيند. وقتى همه افكار و اعمال انسان نور خدايى داشته باشد، شيطان نمى تواند او را فريب دهد. همان گونه كه در قرآن كريم آمده است:
انسانهاى مخلص در معرض خطر شيطان قرار مى گيرند. شيطان با وسوسه پيوسته خود مى كوشد تا با وارد كردن نوعى ريا و تظاهر ارزش اعمال مؤمنان مخلص را از بين ببرد. ارزش يك ماه روزه، تلاوت قرآن و نماز شب، اگر با غرور، ريا و خودنمايى همراه شود، از ميان مى رود. در قرآن كريم آمده است كه شيطان به خداوند عرض مى كند:
«قال فبعزّتك لاغوينّهم اجمعين. الا عبادك منهم المخلصين».7
گفت به عزت تو سوگند كه همگان را گمراه مى كنم، مگر آنها كه از بندگان مخلص تو باشند.
بندگان مخلص كسانى هستند كه خداوند متعال بر قلب و روح آنان حاكم است و عبادتهاى آنان فقط براى تقرب به حق تعالى و لقاى پروردگار است. شخصى كه خداوند بر دلش حاكم شده باشد، ديگر هوى وهوس به قلب او راه نمى يابد، افكار و خواطر شيطانى به ذهن او وارد نمى شود و در خطر وسوسه هاى شيطان قرار نمى گيرد.
___________________________
پی نوشت:
1. الكافى، ج 4، ص 87.
2. المحجة البيضاء، ج 2، ص 124.
3. بحار الانوار، ج 96، ص 294.
4. شرح غرر الحكم و درر الكلم، ج 4، ص 223.
5. بحار الانوار، ج 96، ص 294.
6. مفاتيح الجنان، ص 319.
7. سوره ص، 82- 83.
منبع:
روزه، سلوک پرهیزکاران؛ آیت الله العظمی مظاهری